کلمه جو
صفحه اصلی

coded


معنی : رمزی
معانی دیگر : رمزی

انگلیسی به فارسی

رمزی


کدگذاری شده، رمزی


انگلیسی به انگلیسی

• expressed in symbols to conceal the true meaning, ciphered, concealed

مترادف و متضاد

رمزی (صفت)
secret, mystic, allegorical, figurative, coded, symbolic, encoded, cryptic, esoteric, undercover, backstairs, furtive, occult, emblematic, runic

جملات نمونه

1. i received their coded message
پیام رمزی آنها را دریافت کردم.

پیشنهاد کاربران

رمزگذاری شده، کدگذاری شده، کدشده، کدنویسی شده


کلمات دیگر: