آویزان، پیشامده، مشرف، متوجه
overhanging
آویزان، پیشامده، مشرف، متوجه
انگلیسی به فارسی
overhanging، اویزان بودن، تهدید کردن، مشرف بودن
جملات نمونه
1. overhanging cliffs made the road dangerous
صخره های برآمده از کوه جاده را خطرناک می کردند.
پیشنهاد کاربران
پیشامد - یک سر گیردار
معلق بودن
معلق
جلو آمده
قریب الوقوع
کلمات دیگر: