کلمه جو
صفحه اصلی

intangible asset

انگلیسی به فارسی

دارایی نامشهود


انگلیسی به انگلیسی

• asset which is not tangible

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] دارایی غیر ملموس، دارایی غیر مشهود، دارایی غیر مادی، دارایی غیر عینی، دارایی نامشهود

جملات نمونه

1. Customer goodwill is an important intangible asset of any business.
[ترجمه ترگمان]حسن نیت مشتری یک دارایی نامشهود مهم هر کسب وکار است
[ترجمه گوگل]حسن نیت مشتری یک دارایی مهمی برای هر کسب و کار است

2. The bank's accounts have just revealed that its intangible assets have shrunk alarmingly.
[ترجمه ترگمان]حساب های بانکی اکنون فاش کرده اند که دارایی های نامشهود آن به طور هشدار دهنده ای کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]حساب های بانکی فقط نشان داده اند که دارایی های نامشهود آن هشدار دهنده است

3. Measurement Intangible assets, such as knowledge and learning, account for a large part of a company's value.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری دارایی های منقول مانند دانش و دانش، بخش بزرگی از ارزش شرکت را در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]اندازه گیری دارایی های نامشهود مانند دانش و یادگیری، بخش بزرگی از ارزش شرکت را تشکیل می دهند

4. The problem lies in how intangible assets are defined and valued.
[ترجمه ترگمان]مشکل در این است که چگونه دارایی های ناملموس تعریف و ارزش گذاری می شوند
[ترجمه گوگل]مشکل این است که چگونه دارایی های نامشهود تعریف و ارزشمند هستند

5. Castle now carries audio copyrights under intangible assets at directors' valuation instead of at cost less amortisation.
[ترجمه ترگمان]هم اکنون کاسل تحت دارایی های نامشهود در ارزیابی مدیران به جای هزینه کم تر، حق نشر صدا دارد
[ترجمه گوگل]قلعه در حال حاضر حق نسخه برداری صوتی را تحت دارایی های نامشهود در ارزیابی مدیران به جای هزینه کم استهلاک

6. The group's total intangible assets come to £ 922m, and total fixed and current assets to £2 869m.
[ترجمه ترگمان]کل دارایی های نامشهود این گروه به ۹۲۲ میلیون پوند و کل دارایی های ثابت و جاری به ۲ ۸۶۹ میلیون پوند می رسد
[ترجمه گوگل]مجموع دارایی های نامشهود گروه به 922 میلیون پوند و مجموع دارایی های ثابت و جاری به 869 میلیون پوند می رسد

7. Good will is an intangible asset.
[ترجمه ترگمان]اراده خوب یک دارایی نامشهود است
[ترجمه گوگل]اراده خوب دارایی نامشهود است

8. Moreover, the paper simply discusses problems concerning intangible asset amortization and information disclosure.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این مقاله به سادگی درباره مشکلات مربوط به سرمایه ناملموس دارایی های نامشهود و افشای اطلاعات بحث می کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مقاله به سادگی مسائل مربوط به استهلاک دارایی نامشهود و افشای اطلاعات را مورد بحث قرار می دهد

9. For an expenditure to qualify as an intangible asset, there must be reasonable evidence of future benefits.
[ترجمه ترگمان]برای یک هزینه برای واجد شرایط بودن به عنوان یک دارایی ناملموس، باید شواهدی منطقی از مزایای آینده وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]برای هزینه ای که بتواند به عنوان یک دارایی نامشهود واجد شرایط باشد، شواهد معقول مزایای آینده باید وجود داشته باشد

10. The trade mark is an intangible asset of every enterprise.
[ترجمه ترگمان]علامت تجاری، دارایی نامشهود هر شرکت است
[ترجمه گوگل]علامت تجاری دارایی نامشهود هر سازمانی است

11. Corporate reputation as intangible asset leading to sustainable competence advantages is attached more importance to.
[ترجمه ترگمان]اعتبار صنفی به عنوان دارایی ناملموس که منجر به مزیت های رقابتی پایدار می شود، اهمیت بیشتری به آن دارد
[ترجمه گوگل]شهرت شرکت به عنوان دارایی نامشهود منجر به مزایای شایستگی پایدار می شود

12. As an important intangible asset of company, corporate reputation has a positive influence on customer behavior.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک دارایی معنوی مهم شرکت، شهرت شرکت تاثیر مثبتی بر رفتار مشتری دارد
[ترجمه گوگل]شهرت شرکت به عنوان یک دارایی مهم نامشهود شرکت تاثیر مثبتی بر رفتار مشتری دارد

13. Another intangible asset that's important, but tricky to assess during an internal analysis, is corporate reputation.
[ترجمه ترگمان]یک دارایی ناملموس دیگر مهم است، اما برای ارزیابی در طول یک آنالیز داخلی، اعتبار شرکت است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از دارایی های نامشهود که مهم است، اما پیچیده است برای ارزیابی در طول تجزیه و تحلیل داخلی، شهرت شرکت است

14. Quantifying the value of an intangible asset is a difficult, but not impossible, task.
[ترجمه ترگمان]تعیین ارزش یک دارایی ناملموس، دشوار است، اما غیر ممکن نیست
[ترجمه گوگل]مقدار ارزش یک دارایی نامشهود، یک کار سخت و غیرممکن است

پیشنهاد کاربران

دارایی های نامشهود


کلمات دیگر: