کلمه جو
صفحه اصلی

infra


پیشوند: زیر، مادون، فرو - [infrared]، پیشوندی بمعنی زیر و پایین و پست

انگلیسی به فارسی

پیشوندی بمعنی زیر و پایین و پست


مادون قرمز، زیر، پایین، پست


انگلیسی به انگلیسی

پیشوند ( prefix )
• : تعریف: beneath; below.
متضاد: supra-

- infrastructure
[ترجمه ترگمان] زیرساخت
[ترجمه گوگل] زیر ساخت

• below, further on (used especially in texts or books)
below, sub

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] مادون، پائین

جملات نمونه

1. She thinks catching the bus is a bit infra dig.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنه گرفتن اتوبوس یکم کسر شان - ه
[ترجمه گوگل]او فکر می کند که ابتلا به اتوبوس کمی مبهم است

2. Dancing in the street is rather infra dig for a bank manager!
[ترجمه ترگمان]رقصیدن در خیابان کمی کسر شان برای مدیر بانک است!
[ترجمه گوگل]رقص در خیابان به جای یک مدیر بانک!

3. Common types are dielectric moisture meter, infra - red absorption type moisture meter, etc.
[ترجمه ترگمان]انواع متداول، رطوبت دی الکتریک، میزان جذب قرمز، و غیره هستند
[ترجمه گوگل]انواع معمولی عبارتند از: رطوبت دی الکتریک، رطوبت سنج جذب مادون قرمز و غیره

4. The infra - red spectra of quinones present a number of interesting features.
[ترجمه ترگمان]طیف های قرمز infra ها نیز تعدادی از ویژگی های جالب را ارایه می کنند
[ترجمه گوگل]طیف های مادون قرمز کوینون ها تعدادی از ویژگی های جالب را ارائه می دهند

5. Set an infra - red thermometer at the entrance of Silver Jubilee Building.
[ترجمه ترگمان]یک دماسنج قرمز - قرمز را در ورودی ساختمان Jubilee نقره ای تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]یک دماسنج مادون قرمز را در ورودی ساختمان جبل البوم نقره قرار دهید

6. Infra - red is not powerful enough to do this.
[ترجمه ترگمان]قرمز - قرمز به اندازه کافی قدرتمند نیست که این کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]مادون قرمز برای انجام این کار کافی نیست

7. Kneepad tourmaline emitting far infra - red can be effective in the role of the knee, rheumatism, arthritis, gout, sports, and other after- effects have improved results.
[ترجمه ترگمان]Kneepad tourmaline (emitting tourmaline)که بسیار infra است می تواند در نقش زانو، روماتیسم، ورم مفاصل، نقرس، ورزش و دیگر تاثیرات بعد از تاثیرات بهبود یابد
[ترجمه گوگل]تورمالین کونوپاتی که به مراتب مادون قرمز می تواند در نقش زانو، روماتیسم، آرتروز، نقرس، ورزش، و دیگر اثرات دیگر بهبود یابد

8. A valid function based on infra -class and inter-class variance to decide the number of regions was presented.
[ترجمه ترگمان]یک تابع معتبر مبتنی بر واریانس کلاس و واریانس بین طبقه برای تصمیم گیری در مورد تعداد مناطق ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک تابع معتبر براساس واسطه وسط کلاس و طبقه بندی برای تعیین تعداد مناطق ارائه شد

9. Fourier transform infra red ray spectrum (FT IR), differential scanning calorimeter(DSC) and cross link density were employed in the experiment, and the relation. . .
[ترجمه ترگمان]تبدیل فوریه تبدیل فوریه به طیف اشعه قرمز (FT)، calorimeter scanning differential (DSC)و چگالی پیوند متقاطع در این آزمایش و ارتباط با هم مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]طیف اشعه مادون قرمز (FT IR)، تابش دیفرانسیل اسکن (DSC) و تراکم متقابل پیوند در آزمایش و رابطه استفاده شد

10. The release of its infra - red, blood circulation, metabolism and enhance the role of the phagocytic.
[ترجمه ترگمان]انتشار خون، گردش خون، متابولیسم و افزایش نقش of
[ترجمه گوگل]انتشار مادون قرمز، گردش خون، سوخت و ساز بدن و افزایش نقش فاگوسیتیک

11. Development of the first near - infra - red - based waste - sorting systems began in the early 1990 s.
[ترجمه ترگمان]توسعه اولین سیستم های دسته بندی زباله نزدیک به infra در اوایل دهه ۱۹۹۰ آغاز شد
[ترجمه گوگل]توسعه نخستین سیستم های مرتب سازی بر پایه کمپرسور در اوایل دهه 1990 آغاز شد

12. Circuit design by infra - red coding circuit, infrared decoder circuit and unlock the keyboard and display circuit.
[ترجمه ترگمان]طراحی مدار توسط مدار کدگذاری infra - قرمز، decoder مادون قرمز، و قفل کردن مدار و نمایش مدار
[ترجمه گوگل]طراحی مدار توسط مدار کدگذاری مادون قرمز، مدار رمزنگاری مادون قرمز و قفل صفحه کلید و مدار صفحه نمایش را باز کنید

13. This paper describes the infra red spectra analysis and interpretation of some amino resin paints.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تجزیه و تحلیل طیف های قرمز infra و تفسیر برخی از رنگ های amino را توصیف می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله تجزیه و تحلیل طیف های مادون قرمز و تفسیر برخی رنگ های آمین رزین را توصیف می کند

14. Initial dry solids in the infra - red or hot air pipes.
[ترجمه ترگمان]جامدات خشک اولیه در لوله های هوای داغ یا داغ
[ترجمه گوگل]جامدات خشک اولیه در لوله های مادون قرمز یا گرم

15. Very simple, installed infra - red monitoring warning apparatus to be solved!
[ترجمه ترگمان]بسیار ساده، نصب دستگاه هشدار دهنده نظارت قرمز - قرمز برای حل شدن!
[ترجمه گوگل]بسیار ساده، دستگاه هشدار نظارت مادون قرمز نصب شده است که باید حل شود!


کلمات دیگر: