کلمه جو
صفحه اصلی

from then on


از آن وقت به بعد، پس از آن

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] از آنجا به بعد

جملات نمونه

1. From then on he was branded as traitor.
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد او را خائن خطاب می کردند
[ترجمه گوگل]از آن زمان به بعد او به عنوان خائن معرفی شد

2. She left in 1984 and from then on he lived alone.
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۸۴ از آنجا رفت و از آن زمان به تنهایی زندگی کرد
[ترجمه گوگل]او در سال 1984 ترک کرد و از آن زمان به تنهایی زندگی کرد

3. They met in 1942 and from then on they were firm friends.
[ترجمه ترگمان]آن ها در سال ۱۹۴۲ با هم ملاقات کردند و از آن زمان به بعد آن ها دوستان محکمی بودند
[ترجمه گوگل]آنها در سال 1942 ملاقات کردند و از آن زمان هم دوستان خوب بودند

4. From then on we raised our heads and became our own masters.
[ترجمه ترگمان]از آن پس ما سر خود را بلند کردیم و ارباب خود شدیم
[ترجمه گوگل]از آن به بعد ما سرمان را بالا گرفتیم و به کارگردانی خودمان تبدیل شدیم

5. From then on, our fortunes took a downward turn.
[ترجمه ترگمان]از آن به بعد fortunes به پایین سرازیر شد
[ترجمه گوگل]از آن به بعد، ثروت ما به نوبه خود به سمت پایین حرکت کرد

6. She answered the first question well and from then on it was all plain sailing.
[ترجمه ترگمان]او سوال اول را خوب جواب داد و از آن پس همه چیز بر وفق مراد پیش می رفت
[ترجمه گوگل]او اولین سوال را به خوبی پاسخ داد و از آن زمان در آن تمام قایقرانی ساده بود

7. From then on he never trusted her again.
[ترجمه ترگمان]از آن به بعد دیگر به او اعتماد نداشت
[ترجمه گوگل]از آن زمان، او هرگز به او اعتماد نداشت

8. From then on, they were taking no chances.
[ترجمه ترگمان]از آن به بعد، هیچ شانسی در کار نبود
[ترجمه گوگل]از آن به بعد، آنها فرصت شان را نداشتند

9. From then on the hospital became my second home.
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد، بیمارستان به خانه دوم من تبدیل شد
[ترجمه گوگل]از آن به بعد بیمارستان دومین خانه من شد

10. From then on she knew she would win.
[ترجمه ترگمان]از آن به بعد او می دانست که او پیروز خواهد شد
[ترجمه گوگل]از آن زمان می دانست که او برنده خواهد شد

11. From then on he refused to talk about it.
[ترجمه ترگمان]از آن به بعد، از حرف زدن سر باز زد
[ترجمه گوگل]از آن پس او حاضر به صحبت در مورد آن نیست

12. From then on great preparations were made.
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد تدارکات زیادی به راه انداخته شد
[ترجمه گوگل]از آن زمان آماده سازی های عالی انجام شد

13. From then on, the story turns into little more than an account of men slaughtering each other.
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد، داستان به قدری بیشتر از یک گزارش از آدم ها رو به کشتن یکدیگر می شود
[ترجمه گوگل]از آن به بعد، داستان به کمی بیشتر تبدیل می شود به یک حساب کاربری مردانی که جان یکدیگر را می کشند

14. The latest sunrise of the winter is Friday; from then on, the dark winter mornings get brighter earlier.
[ترجمه ترگمان]آخرین طلوع زمستان جمعه است؛ از آن به بعد، صبح های تاریک زمستانی زودتر روشن تر می شوند
[ترجمه گوگل]آخرین طلوع زمستان جمعه است؛ از آن به بعد، صبح های زمستانی تاریک زودتر روشن می شوند

پیشنهاد کاربران

از آن پس

بعد از آن


کلمات دیگر: