(حساب) بخش بر عدد دو رقمی (یا بیشتر)، تقسیم تفصیلی، بخش یا تقسیم بزرگ
long division
(حساب) بخش بر عدد دو رقمی (یا بیشتر)، تقسیم تفصیلی، بخش یا تقسیم بزرگ
انگلیسی به فارسی
بخش یا تقسیم بزرگ
بخش طولانی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a procedure of dividing one number by another number, in which each step, with its subtraction and its remainder, is written down in full.
• mathematical process of division when the divisor is greater than 12 (mathematics)
long division is a method of dividing one large number by another, which involves writing out each stage in the calculation.
long division is a method of dividing one large number by another, which involves writing out each stage in the calculation.
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] تقسیم طولانی، عمل تقسیم با ذکر کلیه ی مراحل آن
جملات نمونه
1. We still do long division at school.
[ترجمه ترگمان]ما هنوز تو مدرسه یه بخش طولانی انجام میدیم
[ترجمه گوگل]ما هنوز در مدرسه تقسیم می کنیم
[ترجمه گوگل]ما هنوز در مدرسه تقسیم می کنیم
2. And showing her his long division.
[ترجمه ترگمان]و بخش طولانی اش رو بهش نشون داد
[ترجمه گوگل]و نشان دادن بخش طولانی خود را
[ترجمه گوگل]و نشان دادن بخش طولانی خود را
3. Using the powers of long division, that averages out to 6875 points per game.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از قدرت تقسیم طولانی که متوسط تا ۶۸۷۵ نقطه در هر بازی است
[ترجمه گوگل]با استفاده از قدرت تقسیم طولانی، آن را به طور متوسط به 6875 امتیاز در هر بازی
[ترجمه گوگل]با استفاده از قدرت تقسیم طولانی، آن را به طور متوسط به 6875 امتیاز در هر بازی
4. Can you do long division?
[ترجمه ترگمان]میتونی بخش طولانی رو انجام بدی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما می توانید تقسیم طولانی را انجام دهید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما می توانید تقسیم طولانی را انجام دهید؟
5. Doing long division is a mental process and so is making a joke.
[ترجمه ترگمان]انجام یک تقسیم طولانی یک فرآیند ذهنی است و بنابراین یک جوک می سازد
[ترجمه گوگل]تقسیم طولانی یک فرایند ذهنی است و بنابراین شوخی می کند
[ترجمه گوگل]تقسیم طولانی یک فرایند ذهنی است و بنابراین شوخی می کند
6. No chimpanzee will ever learn long division, but with enough practice almost any human can master the challenge.
[ترجمه ترگمان]هیچ شامپانزه تقسیم طولانی را یاد نمی گیرد، اما با تمرین کافی تقریبا هر انسانی می تواند بر این چالش غلبه کند
[ترجمه گوگل]هیچ شامپانزه تا به حال تقسیم طولانی نخواهد کرد، اما با تمرین کافی تقریبا هر انسان می تواند چالش را اداره کند
[ترجمه گوگل]هیچ شامپانزه تا به حال تقسیم طولانی نخواهد کرد، اما با تمرین کافی تقریبا هر انسان می تواند چالش را اداره کند
7. Listing 3 shows an example of how long division was handled.
[ترجمه ترگمان]لیست ۳ نمونه ای از این که چگونه تقسیم بلند انجام شد را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]فهرست 3 نشان می دهد که چگونه تقسیم بندی طولانی انجام شد
[ترجمه گوگل]فهرست 3 نشان می دهد که چگونه تقسیم بندی طولانی انجام شد
8. Tying my shoes was a major accomplishment, long division seemed a near impossibility, and complex social interaction consisted of a game of tag.
[ترجمه ترگمان]Tying کفش هایم یک دستاورد بزرگ بود، تقسیم طولانی غیرممکن به نظر می رسید، و تعامل اجتماعی پیچیده شامل یک بازی برچسب بود
[ترجمه گوگل]بستن کفش های من یک دستاورد بزرگ بود، تقسیم طولانی به نظر می رسید تقریبا غیر ممکن بود، و تعامل اجتماعی پیچیده ای شامل یک بازی از برچسب بود
[ترجمه گوگل]بستن کفش های من یک دستاورد بزرگ بود، تقسیم طولانی به نظر می رسید تقریبا غیر ممکن بود، و تعامل اجتماعی پیچیده ای شامل یک بازی از برچسب بود
9. "Maybe he'll help you with long division" says Laura, who isalso very shy.
[ترجمه ترگمان]لو را که خیلی خجالتی بود گفت: شاید اون به تو کمک کنه
[ترجمه گوگل]لورا می گوید: 'شاید او به شما در تقسیم طولانی کمک کند'، که بسیار خجالتی است
[ترجمه گوگل]لورا می گوید: 'شاید او به شما در تقسیم طولانی کمک کند'، که بسیار خجالتی است
10. The items on a left-behind grocery list, long division or the smell of our moms' cookies -- they're all stimulated by a complicated neurochemical process.
[ترجمه ترگمان]آیتم های موجود در لیست left، تقسیم طولانی و یا بوی مادر ما، همگی با یک فرآیند neurochemical پیچیده تحریک می شوند
[ترجمه گوگل]اقلام موجود در لیست چپ پشت مواد غذایی، تقسیم طولانی و یا بوی کوکی های مادران ما - همه آنها توسط یک روند عصبی پیچیده تحریک می شود
[ترجمه گوگل]اقلام موجود در لیست چپ پشت مواد غذایی، تقسیم طولانی و یا بوی کوکی های مادران ما - همه آنها توسط یک روند عصبی پیچیده تحریک می شود
11. Use a calculator or long division to see this.
[ترجمه ترگمان]از ماشین حساب یا تقسیم طولانی برای دیدن آن استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای دیدن این یک ماشین حساب یا بخش طولانی استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای دیدن این یک ماشین حساب یا بخش طولانی استفاده کنید
12. To put this in perspective, think about long division. Raise your hand if you can do long division on paper, right now. Hands? Anyone? I didn't think so.
[ترجمه ترگمان]برای این که این موضوع را در نظر بگیریم، درباره تقسیم طولانی فکر کنیم دستت رو ببر بالا اگه می تونی واحد بلند رو روی کاغذ انجام بدی، همین الان دست ها بالا؟ کسی نیست؟ فکر نمی کنم
[ترجمه گوگل]برای قرار دادن این دیدگاه، در مورد تقسیم طولانی فکر کنید در حال حاضر شما می توانید دست خود را بالا ببرید دست ها؟ هر کسی؟ من فکر نکردم
[ترجمه گوگل]برای قرار دادن این دیدگاه، در مورد تقسیم طولانی فکر کنید در حال حاضر شما می توانید دست خود را بالا ببرید دست ها؟ هر کسی؟ من فکر نکردم
13. The findings can help anyone, from a fourth grader doing long division to a retiree taking on a new language.
[ترجمه ترگمان]این یافته ها می توانند به هر کسی کمک کنند، از دانش آموز کلاس چهارم که تقسیم طولانی به یک فرد بازنشسته را به یک زبان جدید انجام می دهد
[ترجمه گوگل]یافته ها می توانند به هر کسی کمک کنند، از یک گرید چهارم به بخش های طولانی به یک بازنشسته با استفاده از یک زبان جدید
[ترجمه گوگل]یافته ها می توانند به هر کسی کمک کنند، از یک گرید چهارم به بخش های طولانی به یک بازنشسته با استفاده از یک زبان جدید
14. Razed long division skills", it studied the Western advanced technology to enrich our country. "
[ترجمه ترگمان]این کشور مهارت های تقسیم طولانی تری نسبت به فن آوری پیشرفته غربی برای غنی سازی کشور ما مورد مطالعه قرار داد \"
[ترجمه گوگل]مهارت های تقسیم طولانی را به خطر می اندازد، تکنولوژی پیشرفته غربی را برای غنی سازی کشور مورد مطالعه قرار داد '
[ترجمه گوگل]مهارت های تقسیم طولانی را به خطر می اندازد، تکنولوژی پیشرفته غربی را برای غنی سازی کشور مورد مطالعه قرار داد '
کلمات دیگر: