کلمه جو
صفحه اصلی

expiration


معنی : انقضاء، بازدم، دم براوردگی
معانی دیگر : نفس آخر، واپسین دم، مرگ، پایان، خاتمه، فرجام، تمام، اتمام، (قرارداد و غیره) سررسید، انقضا، زفیر، دم برآوری، هر صدایی مانند صدای بازدم: صدای h، صدای آه، سپری شدن، دم براوردن

انگلیسی به فارسی

سرآمد، سپری شدن، خاتمه، بازدم، دم برآوردن


سرآمد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a coming to formal termination, as in the case of a contract, license, or the like.

(2) تعریف: the act of breathing out.

• termination, end; exhalation
the expiration of a period of time is its ending; a formal use.
expiration is also the action of breathing air out of your lungs; a medical use.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] انقضاء

مترادف و متضاد

انقضاء (اسم)
end, passage, lapse, expiry, expiration

بازدم (اسم)
expiration

دم براوردگی (اسم)
expiration

finish, demise


Synonyms: cessation, close, closing, conclusion, death, decease, departure, dying, elapsing, end, expiry, going, passing, termination, terminus


Antonyms: beginning, birth, commencement, inception, start


جملات نمونه

1. the expiration of the contract
انقضای قرارداد

2. upon the expiration of the period of his stay in tehran
در پایان مدت اقامت او در تهران

3. the exact time of his expiration is not known
زمان دقیق مرگ او معلوم نیست.

4. the surrender of the lease to the landlord before its expiration
واگذاری اجاره نامه به مالک پیش از سرآمدن آن

5. Check the expiration date on your passport.
[ترجمه ترگمان]تاریخ انقضای گذرنامه خود را بررسی کنید
[ترجمه گوگل]تاریخ انقضا در پاسپورت خود را بررسی کنید

6. The expiration date on this yogurt was November 20.
[ترجمه ترگمان]تاریخ انقضا این ماست، ۲۰ نوامبر بود
[ترجمه گوگل]تاریخ انقضا در این ماست 20 نوامبر بود

7. Guidelines require that an expiration date appear on every page of an Internet-Draft.
[ترجمه ترگمان]دستور العمل نیازمند این است که یک تاریخ انقضا در هر صفحه از یک پیش نویس اینترنت ظاهر شود
[ترجمه گوگل]دستورالعمل ها نیازمند تاریخ انقضا در هر صفحه ای از پیش نویس اینترنت است

8. The medicine had a September 1 expiration date stamped on it.
[ترجمه ترگمان]پزشکی یک تاریخ انقضا سپتامبر داشت
[ترجمه گوگل]دارو دارای تاریخ انقضا 1 سپتامبر است که روی آن نوشته شده است

9. End of year " backwardation " – whereby expiration of futures contracts sends the commodity higher could also be a factor at play.
[ترجمه ترگمان]پایان سال \"backwardation\" - که انقضای قراردادهای آتی کالا را بالاتر می فرستد، می تواند عاملی در بازی باشد
[ترجمه گوگل]'عقبنشینی' پایان سال - که به موجب آن انقضای قراردادهای آتی می افزاید که کالای بیشتری نیز می تواند عامل دیگری باشد

10. But there are worries the expiration of the tax credit could hamper the recovery, and many lawmakers want to extend the program, with some pushing to expand it to all buyers.
[ترجمه ترگمان]اما نگرانی هایی وجود دارد که انقضای اعتبار مالیاتی می تواند مانع بهبود اوضاع شود، و بسیاری از قانونگذاران می خواهند این برنامه را گسترش دهند و برخی از آن ها می خواهند این برنامه را به همه خریداران گسترش دهند
[ترجمه گوگل]اما نگرانی وجود دارد که انقباض اعتبار مالیاتی می تواند بهبود را مختل کند، و بسیاری از قانون گذاران می خواهند برنامه را گسترش دهند، و برخی از تلاش ها برای گسترش آن به همه خریداران است

11. Expiration notice: We must hear from you by the deadline on the front of this mail Otherwise your ID number will expire.
[ترجمه ترگمان]توجه کنید: ما باید تا پایان این نامه از شما بشنویم، در غیر این صورت شماره کارت شما منقضی می شود
[ترجمه گوگل]اعلامیه انقضا: ما باید از مهلت مقرر در جلوی این نامه مطلع شویم در غیر این صورت شماره شناسه شما منقضی خواهد شد

12. Update transaction requirement, expiration, type, and many more.
[ترجمه ترگمان]به روز رسانی نیازمندی های معامله، انقضا، نوع و بسیاری دیگر
[ترجمه گوگل]به روز رسانی مورد نیاز معامله، انقضا، نوع و بسیاری دیگر

13. A guarantee expiration certificate shall be signed by the authorized representative of Licensee at its expiration and submitted to Licensor.
[ترجمه ترگمان]یک گواهی انقضای ضمانت باید توسط نماینده مجاز licensee در انقضای آن امضا شود و به licensor تسلیم شود
[ترجمه گوگل]یک گواهی انقضای تضمین باید توسط نماینده مجاز Licenza در تاریخ انقضای آن امضا شود و به مجوز دهنده ارسال شود

14. At the expiration of the duration of association as stipulated in their association agreement, it may be extended upon negotiation of both parties.
[ترجمه ترگمان]در انقضای مدت ارتباط، همانطور که در توافقنامه هم کاری خود تصریح شده است، ممکن است برای مذاکره هر دو طرف تمدید شود
[ترجمه گوگل]در تاریخ انقضای مدت عضویت، همانطور که در توافق نامه مربوط به توافق نامه آنها تعریف شده است، ممکن است به مذاکره هر دو طرف گسترش یابد

The exact time of his expiration is not known.

زمان دقیق مرگ او معلوم نیست.


upon the expiration of the period of his stay in Tehran

در پایان مدت اقامت او در تهران


the expiration of the contract

انقضای قرارداد


پیشنهاد کاربران

گذشت، سپری شدن ( زمان )

انقضاء
به سر آمدن


سر رسید ( در بحث مالی و اوراق بهادار )


کلمات دیگر: