1. At work, she was a cipher, a functionary, nothing more.
[ترجمه ترگمان]در این کار، او یک کارمند بود، یک کارمند، نه بیشتر
[ترجمه گوگل]در کار او یک رمز، کاراکتر، چیزی بیشتر بود
2. The visitors were met by a functionary who escorted them to the director's office.
[ترجمه ترگمان]مهمانان با یک مامور که آن ها را تا دفتر مدیر مشایعت می کرد، ملاقات کردند
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان توسط یک کارمند ملاقات کردند که به دفتر کارگردانی آنها را همراهی می کردند
3. Instrumentalists regard administrative elites as simply functionaries who make policy according to the rational interests of the capitalist class.
[ترجمه ترگمان]instrumentalists نخبگان اجرایی را به عنوان مامورانی که سیاست را مطابق با منافع منطقی طبقه سرمایه دار انجام می دهند، مورد توجه قرار می دهند
[ترجمه گوگل]ابزار سازان، نخبگان اداری را به عنوان کاراکترهای ساده به کار می گیرند که بر اساس منافع عقلانی طبقه سرمایه داری سیاست گذاری می کنند
4. On Dec. 8 the State Council abolished a regulation which required public functionaries to be subjected to a security investigation.
[ترجمه ترگمان]در روز هشتم دسامبر، شورای دولتی مقرراتی را که برای ماموران دولتی لازم بود تا در معرض یک تحقیق امنیتی قرار گیرند، لغو کرد
[ترجمه گوگل]در 8 دسامبر، شورای دولتی مقرراتی را لغو کرد که مسئولان دولتی را مورد بررسی قرار داد
5. The senior functionary on boards was Amir Aslan Afshar, the grand master of ceremonies.
[ترجمه ترگمان]کارمند ارشد، امیر جان Afshar بود که رئیس تشریفات بود
[ترجمه گوگل]اعضای ارشد هیئت مدیره امیر اسلان افشار، استاد بزرگ مراسم است
6. Elected governments and administrative elites are passive functionaries who simply facilitate the bargains struck by the functional elites.
[ترجمه ترگمان]دولت های منتخب و نخبگان اجرایی مامورانی غیر فعال هستند که به سادگی این خریداران را تسهیل می کنند
[ترجمه گوگل]دولت های منتخب و نخبگان اداری، کارفرمایان منفعل هستند که به راحتی می توانند معامله هایی را که توسط نخبگان کارآمد به وجود آمده اند، تسهیل کنند
7. It was a town of magistrates and lawyers, of government functionaries and landed nobles.
[ترجمه ترگمان]این شهر، شهر قضات، وکلای دادگستری، کارمندان دولت بود
[ترجمه گوگل]این شهر شهرداریها و وکلا بود، از مقامات دولتی و اربابان فرود آمد
8. The bourgeoisie became a source of state functionaries as the sale of offices increased to pay for the ever-growing cost of armies.
[ترجمه ترگمان]بورژوازی به منبعی از کارمندان دولت تبدیل شد، زیرا فروش دفاتر افزایش یافت تا هزینه روزافزون ارتش را بپردازد
[ترجمه گوگل]بورژوازی به عنوان منبع کارکنان دولت تبدیل شد، زیرا فروش دفاتر افزایش یافته بود که برای هزینه های رو به رشد ارتش پرداخت می شد
9. Below this top crust was a growing group which included teachers, notaries, minor government functionaries and moderately successful traders.
[ترجمه ترگمان]در زیر این پوسته بالا یک گروه رو به رشد بود که شامل معلمان، notaries، کارمندان کوچک دولتی و تاجران نسبتا موفق بود
[ترجمه گوگل]در زیر این پوسته ی بزرگ یک گروه رو به رشد بود که شامل معلمان، notaries ها، کارفرمایان دولتی و معترضین ضعیف بود
10. Until well into the sixteenth century the royal court and its functionaries were peripatetic.
[ترجمه ترگمان]تا این که در قرن شانزدهم، دربار سلطنتی و ماموران آن به شدت تحت تاثیر قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]تا زمانی که به قرن شانزدهم نرسید، دادگاه سلطنتی و کارکنان آن به صورت غیرقانونی بودند
11. Even some Party functionaries were heard to say that it would be better if Goebbels stopped writing and speaking altogether.
[ترجمه ترگمان]حتی در functionaries حزب هم شنیده می شد که بهتر است دست از نوشتن و حرف زدن باز دارد
[ترجمه گوگل]حتی برخی از کارکنان حزب شنیدند که اگر گوبلز در نهایت نوشتن و صحبت کردن را متوقف کند بهتر است بهتر شود
12. In this interpretation, information specialists were functionaries who merely implemented the decisions of top management.
[ترجمه ترگمان]در این تفسیر، متخصصان اطلاعات مامورانی بودند که صرفا تصمیمات مدیریت ارشد را پیاده کرده بودند
[ترجمه گوگل]در این تفسیر، متخصصین اطلاعات کارکنان بودند که صرفا تصمیمات مدیریت ارشد را اجرا کردند
13. There were very few functionaries, however mean, who would stoop to inquire into the maintenance of toilets.
[ترجمه ترگمان]با این همه، در این کار، چند نفر مامور بودند که خم شوند تا از در نگهداری و نگهداری توالت خودداری کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، تعداد کمی از کارکنان وجود دارد که می خواهند به تعمیر و نگهداری توالت بپردازند
14. Lenin accepted that socialism would be a form of state, but with a different mode of organizing state functionaries.
[ترجمه ترگمان]لنین قبول کرد که سوسیالیسم شکلی از دولت خواهد بود، اما شیوه متفاوتی برای سازماندهی کارمندان دولت وجود دارد
[ترجمه گوگل]لنین تصدیق کرد که سوسیالیسم یک شکل دولت است، اما با یک روش متفاوت سازماندهی کارکنان دولتی
15. They furnished the Temple with its dignitaries and functionaries.
[ترجمه ترگمان]آن ها پل را با مقامات عالی رتبه و مقامات رسمی تزیین کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها معبد را با صاحبنظران و کارگزاران خود تأسیس کردند