واقع در جلو ارواره زبرین
premaxillary
واقع در جلو ارواره زبرین
انگلیسی به فارسی
premaxillary
انگلیسی به انگلیسی
• located in front of the maxilla, situated in front of the upper jaw
جملات نمونه
1. OBJECTIVE: To observe the effects of autologous platelet-rich plasma on premaxillary distraction osteogenesis in rabbits.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای مشاهده اثرات پلاسمای غنی از پلاکت در distraction premaxillary در rabbits
[ترجمه گوگل]هدف: برای مشاهده اثرات پلاسمای غنی از پلاکت خون اتولوگ در استئوژنز منحرف کننده پیش آگهی در خرگوش
[ترجمه گوگل]هدف: برای مشاهده اثرات پلاسمای غنی از پلاکت خون اتولوگ در استئوژنز منحرف کننده پیش آگهی در خرگوش
2. Teeth minute, rather conical in shape, set in broad band on premaxillary and in narrow band on dentary. Scales cycloid.
[ترجمه ترگمان]هر دقیقه بیشتر به شکل مخروطی شکل هستند و در باند وسیع روی premaxillary و در باند باریک بر روی dentary قرار دارند مقیاس های cycloid
[ترجمه گوگل]دقیقه دندان، به شکل مخروطی به شکل، در گروه گسترده در premaxillary و در نوار باریک در dentary مقیاس سیکلوئید
[ترجمه گوگل]دقیقه دندان، به شکل مخروطی به شکل، در گروه گسترده در premaxillary و در نوار باریک در dentary مقیاس سیکلوئید
3. A dermal bone of the upper jaw which lies posterior to the premaxillary .
[ترجمه ترگمان]یک استخوان dermal پوستی از فک فوقانی که پشت به premaxillary است
[ترجمه گوگل]استخوان پوستی فک فوقانی که در انتهای پیش ضایعه قرار دارد
[ترجمه گوگل]استخوان پوستی فک فوقانی که در انتهای پیش ضایعه قرار دارد
4. It should be classified within Tyrannosauroidea by its tall premaxillary body, median vertical ridge on the external surface of ilium.
[ترجمه ترگمان]آن باید در درون Tyrannosauroidea با بدنه بلند premaxillary، میانه عمودی میانه عمودی بر روی سطح خارجی of طبقه بندی شود
[ترجمه گوگل]این باید در Tyrannosauroidea طبقه بندی شده توسط بدن قدامی premaxillary خود، متوسط رگه های عمودی در سطح خارجی ilium
[ترجمه گوگل]این باید در Tyrannosauroidea طبقه بندی شده توسط بدن قدامی premaxillary خود، متوسط رگه های عمودی در سطح خارجی ilium
5. On the higher fishes the maxillary is excluded from the gape, and the premaxillary bears the teeth.
[ترجمه ترگمان]در ماهی های بالاتر، آرواره بالا از دهان باز گذاشته می شود و premaxillary دندان نیش دارند
[ترجمه گوگل]در ماهی های بالاتر، ماکسیالری از گدازه خارج می شود و دندان های پیش دبلیوژنی دندان ها را می پوشانند
[ترجمه گوگل]در ماهی های بالاتر، ماکسیالری از گدازه خارج می شود و دندان های پیش دبلیوژنی دندان ها را می پوشانند
6. The medial crura are supported by their elastic fibrous attachments to the caudal septum and the soft tissue interposed between their feet and the premaxillary area.
[ترجمه ترگمان]crura میانی توسط پیوندهای فیبری elastic به the دمی پشتیبانی می شوند و بافت نرم میان پاهای خود و ناحیه premaxillary قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]کریستال Medial توسط پیوستگی فیبری الاستیک به بخش سپتوم کانال و بافت نرم بین پاها و ناحیه Premaxillary تعبیه شده است
[ترجمه گوگل]کریستال Medial توسط پیوستگی فیبری الاستیک به بخش سپتوم کانال و بافت نرم بین پاها و ناحیه Premaxillary تعبیه شده است
کلمات دیگر: