کلمه جو
صفحه اصلی

smudgy


چرکین، پوشیده از کثافت یا گل و غیره، لک دار، ناخوانا، محو، رنگ و رو رفته، رنگ و رو رفته smudgy photos عکسهای رنگ و رو رفته

انگلیسی به فارسی

چرکین، پوشیده از کثافت یا گل و غیره، لک دار، ناخوانا، محو، رنگ و رو رفته


خفیف


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: smudgier, smudgiest
مشتقات: smudgily (adv.), smudginess (n.)
(1) تعریف: having blotches or smears of dirt or the like.

(2) تعریف: giving off thick smoke, as a fire.

• smeared, dirtied, stained, marked with smudges; blurred; emitting stifling smoke, smoky
something that is smudgy is covered with dirty marks.
something that is smudgy is also blurred so that it is messy and its outline or details are no longer clear.

جملات نمونه

smudgy photos

عکسهای رنگ و رو رفته


1. smudgy photos
عکس های رنگ و رو رفته

2. Go for sludgy, smudgy shadows that eclipse the eye, giving shape and shade, dark thick lashes and structured brows.
[ترجمه ترگمان]برو سراغ sludgy، سایه های ترسناک که چشم را خورشید گرفتگی می کند، شکل و سایه و ابروهای پرپشت تیره اش را پوشانده است
[ترجمه گوگل]برای لایه ها، سایه های خفیف که چشم را گرفتار می شوند، به شکل و سایه، ضربه های ضخیم تیره و ابرو ساختار یافته بروید

3. The show survived on smudgy bootleg videotapes, and its performances popped up occasionally on unauthorized albums.
[ترجمه ترگمان]این نمایش در نوارهای ویدیویی قاچاق گرفته باقی ماند و اجراهای آن گاهی در آلبوم های غیر معتبر پخش می شد
[ترجمه گوگل]نمایش این فیلم ها بر روی فیلم های بوتلگ مضطرب زنده ماند و اجرای آن گاهی اوقات بر روی آلبوم های غیر مجاز ظاهر شد

4. The hand-writing is smudgy.
[ترجمه ترگمان]دستخط دستی لکه داری است
[ترجمه گوگل]نوشتن دست باطل است

5. Time grew or have smudgy, do a bit clear, plaster coating can be renovated easily.
[ترجمه ترگمان]زمان رشد کرده و یا چرک کرده، کمی روشن انجام دهید، و پوشش plaster را می توان به راحتی بازسازی کرد
[ترجمه گوگل]زمان رشد کرده یا خفیف، کمی روشن، پوشش گچ می تواند به راحتی بازسازی شود

6. The tundra extends endlessly, all leached out colours, smudgy greens and browns, merging with the sky into a distant grey-blue nothingness.
[ترجمه ترگمان]The بدون وقفه گسترده می شوند، همه رنگ ها را زیر و رو می کنند، و از سبز و قهوه ای قرمز گرفته می شوند و با آسمان به سوی نیستی خاکستری - آبی دوردست ادغام می شوند
[ترجمه گوگل]تاندرا بی نهایت گسترش می یابد، همه رنگ ها را برافروخته، سبز و قهوه ای ماته می کند و با آسمان به آسمان می آید

7. Slowly, over the next hour, the fog thinned out into smudgy patches.
[ترجمه ترگمان]آهسته، بعد از یک ساعت مه رقیق شد
[ترجمه گوگل]به آرامی، در طول ساعت بعد، مه به تکه های خفیف خرد شد

8. Other algorithms analyze the overall ridge flow—the oddly beautiful loops, whorls and deltas—to decipher any smudgy parts of the image.
[ترجمه ترگمان]الگوریتم های دیگری جریان کلی صخره را تجزیه و تحلیل می کنند - حلقه های زیبایی به طور عجیبی زیبا، whorls و deltas - برای کشف هر گونه لکه داری در تصویر
[ترجمه گوگل]الگوریتم های دیگر جریان کلی لبه را تجزیه و تحلیل می کنند - حلقه های زیبا و پیچیده و دلتاها - برای تفکیک هر قسمت نقاشی از تصویر

9. New sofa is bought when answering, but the cloth cover on gush keeps clean agent, prevent smudgy or grease is adsorptive.
[ترجمه ترگمان]مبل جدید هنگام پاسخ دادن خریداری می شود، اما پوشش پارچه ای روی آب، عامل تمیز را نگه می دارد و از لکه لکه یا لکه لکه گرفته جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]مبل های جدید هنگام پاسخ دادن به خریداری می شوند، اما پوشش روی پارچه را در بر می گیرد، عامل پاک کننده را حفظ می کند، جلوگیری از چروک شدن یا چسباندن جاذب

10. When he had gathered a heap he built a fire, - a smouldering, smudgy fire, - and put a tin pot of water on to boil.
[ترجمه ترگمان]وقتی توده ای را جمع کرده بود، آتش گرفت، آتش smouldering، و یک قوری حلبی روی آن گذاشت تا به جوش بیاید
[ترجمه گوگل]وقتی او یک کوه را جمع کرد، او یک آتش را آتش زد - یک آتش سوزان و تلخ، و یک قاشق قلع آب را به جوش آورد

11. If you tilt it left and right, you'll lose the effect and the picture will go smudgy, like what happens when you remove your glasses during a 3D movie.
[ترجمه ترگمان]اگر آن را به سمت چپ و راست متمایل کنید، افکت خود را از دست خواهید داد و عکس از آن گرفته خواهد شد، مثلا وقتی که شما عینک خود را در طول یک فیلم سه بعدی حذف می کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما آن را به چپ و راست بچرخانید، اثر را از دست خواهید داد و تصویر برافروخته خواهد شد، مانند آنچه اتفاق می افتد هنگامی که عینک های خود را در یک فیلم 3D بردارید

12. It is very difficult to separate completely International law and national law 's own legal. The demarcation line between international law and national law is becoming smudgy.
[ترجمه ترگمان]جدا کردن قوانین کاملا بین المللی و قانون ملی خود بسیار دشوار است مرزبندی بین قانون بین الملل و قانون ملی در حال گرفته شدن است
[ترجمه گوگل]کاملا جدی است که حقوق بین الملل و قوانین ملی خود را کاملا جدا کنیم خط تقسیم بین قوانین بین المللی و قوانین ملی در حال تبدیل شدن به آلودگی است

13. Step Select a paragraph of the cleanness of weak seriously grandma deep pore smudgy.
[ترجمه ترگمان]گامی را انتخاب کنید که از پاکی مادربزرگ جدا شده مادربزرگ جدا شده باشد
[ترجمه گوگل]گام یک پاراگراف پاک از ضعیف جدی مادربزرگ عمیق خرد را انتخاب کنید

14. In addition, plasma system in cutting spraying, rusty steel materials smudgy even more effective, and make it become repair heavy equipment, cars and farm equipment necessary tools.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، سیستم پلاسما در برش اسپری کردن، مواد فولادی زنگ زده، حتی موثرتر است و باعث می شود که تجهیزات سنگین، ماشین ها و تجهیزات لازم برای تجهیزات کشاورزی تعمیر شوند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سیستم پلاسما در برش اسپری، مواد فولاد زنگ زده حتی بیشتر موثر است و آن را تبدیل به تعمیر تجهیزات سنگین، ماشین آلات و ابزار های کشاورزی مورد نیاز ابزار

15. Discharge makeup oil is used first when cleanness deliquescent pore is smudgy, the clean black with reoccupy great bubble or clean product.
[ترجمه ترگمان]ابتدا از روغن ترکیبی تخلیه استفاده می شود هنگامی که پاک کردن منافذ از منافذ بزرگ با حباب بزرگ و یا محصول پاک در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]روغن آرایشی تخلیه برای اولین بار مورد استفاده قرار می گیرد، زمانی که خلوص خلوص خلل وجذب خرد شده است، سیاه و سفید تمیز با حباب بزرگ یا محصول پاک شده مجددا جذب می شود


کلمات دیگر: