حق قانونی
droit
حق قانونی
انگلیسی به فارسی
داری
حق
انگلیسی به انگلیسی
• legal right; justice
جملات نمونه
1. Contemporary artists favour a droit de suite with near unanimity, even though their work rarely finds a secondary market.
[ترجمه ترگمان]هنرمندان معاصر، با وجود اینکه کار آن ها به ندرت یک بازار ثانویه را پیدا می کند، از یک غرفه اقتصادی بهره می گیرند
[ترجمه گوگل]هنرمندان معاصر از این امر مستثنی نیستند، حتی اگر کارشان به ندرت یک بازار ثانویه پیدا کند
[ترجمه گوگل]هنرمندان معاصر از این امر مستثنی نیستند، حتی اگر کارشان به ندرت یک بازار ثانویه پیدا کند
2. Cite the research fruit that droit arises and develops.
[ترجمه ترگمان]با استناد به میوه های تحقیق که حقوق توسعه پیدا کرده و توسعه می یابد
[ترجمه گوگل]میوه های تحقیقاتی را که می بینید و رشد می کنند، ذکر کنید
[ترجمه گوگل]میوه های تحقیقاتی را که می بینید و رشد می کنند، ذکر کنید
3. Droit de seigneur they had when there is a custom that is new peep.
[ترجمه ترگمان]در امور صاحب امور، هنگامی که سفارشی برای نگاه کردن جدید وجود دارد
[ترجمه گوگل]زمانی که یک سفارشی وجود دارد که تازه پیکسار است، آنها داری در آن زمان داشتند
[ترجمه گوگل]زمانی که یک سفارشی وجود دارد که تازه پیکسار است، آنها داری در آن زمان داشتند
4. The droit of patent application is one of the stated in of patent and contract.
[ترجمه ترگمان]حق استفاده از حق ثبت اختراع یکی از موارد مندرج در ثبت اختراع و قرارداد می باشد
[ترجمه گوگل]تقاضانامه ثبت اختراع یکی از موارد ذکر شده در مورد اختراع و قرارداد است
[ترجمه گوگل]تقاضانامه ثبت اختراع یکی از موارد ذکر شده در مورد اختراع و قرارداد است
5. Want to build card first, clear droit, access, contract authority, who does build to have.
[ترجمه ترگمان]می خواهند اولین کارت، حق دسترسی، اختیارات قراردادی، که باید داشته باشند را بسازند
[ترجمه گوگل]میخواهید اولین کارت را ایجاد کنید، droit را روشن کنید، دسترسی دارید، مجوز قرارداد، چه کسی ساخته است تا داشته باشد
[ترجمه گوگل]میخواهید اولین کارت را ایجاد کنید، droit را روشن کنید، دسترسی دارید، مجوز قرارداد، چه کسی ساخته است تا داشته باشد
6. After charged triumphantly, your company would have the droit of using the credit card, appointed by I myself, to pay the loss expenses, which caused by my breach of faith.
[ترجمه ترگمان]پس از اتهام پیروزمندانه، شرکت شما حق استفاده از کارت اعتباری را خواهد داشت، که توسط من منصوب شده است، تا هزینه های تلفات را که ناشی از نقض عهد من است، بپردازد
[ترجمه گوگل]پس از اتهام پیروزی، شرکت شما می تواند از استفاده از کارت اعتباری که من خودم آن را منصوب کرده است استفاده کنم تا هزینه های از دست رفته را که منجر به نقض ایمان من است، پرداخت کنم
[ترجمه گوگل]پس از اتهام پیروزی، شرکت شما می تواند از استفاده از کارت اعتباری که من خودم آن را منصوب کرده است استفاده کنم تا هزینه های از دست رفته را که منجر به نقض ایمان من است، پرداخت کنم
7. The droit of patent application as an inpawningobject is legal and doable.
[ترجمه ترگمان]حق استفاده از حق اختراع به عنوان یک inpawningobject قانونی و شدنی است
[ترجمه گوگل]تقاضای ثبت اختراع به عنوان یک طرح غیر قانونی قانونی و قابل اجرا است
[ترجمه گوگل]تقاضای ثبت اختراع به عنوان یک طرح غیر قانونی قانونی و قابل اجرا است
8. Not of patent application, without droit, what be used by other random is jural do not protect without proclaimed in writing.
[ترجمه ترگمان]صرف نظر از کاربرد حق اختراع، بدون حق droit، آنچه که به طور تصادفی به کار گرفته شود، jural است که بدون اعلان کتبی از آن حمایت نمی کنند
[ترجمه گوگل]بدون درخواست ثبت اختراع، بدون droit، چه چیزی توسط تصادفی دیگر مورد استفاده قرار می گیرد، قانونی را بدون اعلام اعلام شده در نوشتن محافظت نمی کند
[ترجمه گوگل]بدون درخواست ثبت اختراع، بدون droit، چه چیزی توسط تصادفی دیگر مورد استفاده قرار می گیرد، قانونی را بدون اعلام اعلام شده در نوشتن محافظت نمی کند
9. Droit de seigneur penis asked his wife to bed to show what objects: "penis. "
[ترجمه ترگمان]penis، صاحب امور، از همسرش خواست که برای نشان دادن چه چیز، \"آلت\" را به وی نشان دهد
[ترجمه گوگل]آلت تناسلی مرد Droit de seigneur از همسرش خواسته تا به تخت خواب بپردازد تا نشان دهد که چه چیزهایی: آلت تناسلی مرد '
[ترجمه گوگل]آلت تناسلی مرد Droit de seigneur از همسرش خواسته تا به تخت خواب بپردازد تا نشان دهد که چه چیزهایی: آلت تناسلی مرد '
10. What is is state - owned land access mortgaged and the relation of building droit?
[ترجمه ترگمان]دسترسی زمینی به اراضی به رهن گذاشته شده و ارتباط آن با حقوق ساختمان چیست؟
[ترجمه گوگل]مساجد دولتی مالکیت مسکن و رابطه ساختن داری چیست؟
[ترجمه گوگل]مساجد دولتی مالکیت مسکن و رابطه ساختن داری چیست؟
11. Estate sets the right of allusion to be building droit.
[ترجمه ترگمان]املاک حق اشاره به ساختمان حقوق را به خود اختصاص داده اند
[ترجمه گوگل]املاک و مستغلات حق تقدم برای ساختن دروازه را تنظیم می کند
[ترجمه گوگل]املاک و مستغلات حق تقدم برای ساختن دروازه را تنظیم می کند
12. According to active law and policy regulation, contract land has access only, without droit.
[ترجمه ترگمان]طبق قانون فعال و مقررات سیاست، زمین قراردادی تنها بدون حق دسترسی به آن دسترسی دارد
[ترجمه گوگل]طبق قوانین و مقررات فعلی، زمین قرارداد فقط به دسترسی، بدون درنگ دسترسی دارد
[ترجمه گوگل]طبق قوانین و مقررات فعلی، زمین قرارداد فقط به دسترسی، بدون درنگ دسترسی دارد
13. The origin of capital is different, property is different, droit is different also.
[ترجمه ترگمان]اصل سرمایه متفاوت است، ویژگی متفاوت است، حقوق نیز متفاوت است
[ترجمه گوگل]منشا سرمایه متفاوت است، دارایی متفاوت است، droit نیز متفاوت است
[ترجمه گوگل]منشا سرمایه متفاوت است، دارایی متفاوت است، droit نیز متفاوت است
14. Where is the outlet that solves a problem all? The key is to be on droit.
[ترجمه ترگمان]خروجی که مشکل را حل می کند کجاست؟ این کلید باید بر پایه حقوق استوار باشد
[ترجمه گوگل]کجا خروجی است که همه مشکلات را حل می کند؟ کلید این است که در خلوت باشد
[ترجمه گوگل]کجا خروجی است که همه مشکلات را حل می کند؟ کلید این است که در خلوت باشد
کلمات دیگر: