بطور نا معقول، بطور غیر طبیعی، بطور مهمل
preposterously
بطور نا معقول، بطور غیر طبیعی، بطور مهمل
انگلیسی به انگلیسی
• ridiculously, in a ludicrous manner; absurdly, foolishly, nonsensically
جملات نمونه
1. That is a preposterously high price!
[ترجمه ترگمان]این قیمت گزافی است!
[ترجمه گوگل]این یک قیمت فوق العاده بالا است!
[ترجمه گوگل]این یک قیمت فوق العاده بالا است!
2. Lanikai is a community of wealthy, preposterously fit, good-looking people who seem to be constantly in motion.
[ترجمه ترگمان]Lanikai جامعه ای از افراد ثروتمند، preposterously و افراد خوش قیافه است که به نظر می رسد دائما در حال حرکت باشند
[ترجمه گوگل]Lanikai جامعه ای از ثروتمند، به ظاهر مناسب، افراد خوب به نظر می رسد که به طور مداوم در حرکت است
[ترجمه گوگل]Lanikai جامعه ای از ثروتمند، به ظاهر مناسب، افراد خوب به نظر می رسد که به طور مداوم در حرکت است
3. Dominic remains, I would say, a preposterously beautiful creature.
[ترجمه ترگمان]، باید بگم \"دومنیک\" هم یه موجود زیبا به نظر میاد
[ترجمه گوگل]دومینیک باقی می ماند، من می گویم، یک موجود فوق العاده زیبا است
[ترجمه گوگل]دومینیک باقی می ماند، من می گویم، یک موجود فوق العاده زیبا است
4. Some prices are preposterously high.
[ترجمه ترگمان]برخی قیمت ها بسیار بالاست
[ترجمه گوگل]برخی از قیمت ها به طرز شگفت انگیزی بالا هستند
[ترجمه گوگل]برخی از قیمت ها به طرز شگفت انگیزی بالا هستند
5. As Benjamin Franklin said: "It is wonderful how preposterously the affairs of the world are managed . . . for regulating commerce an assembly of great men is the greatest fool on earth. "
[ترجمه ترگمان]همانطور که بنجامین فرانکلین گفت: \" این عالی است که چگونه امور جهان مدیریت می شوند … برای منظم کردن تجارت، مجمعی از مردان بزرگ بزرگ ترین احمق روی زمین است \"
[ترجمه گوگل]همانطور که بنجامین فرانکلین گفت: 'این فوق العاده است که چگونه به طرز غیرمترقبه امور دنیا مدیریت می شود برای تنظیم تجارت، مجموعه ای از مردان بزرگ، بزرگترین احمق بر روی زمین است '
[ترجمه گوگل]همانطور که بنجامین فرانکلین گفت: 'این فوق العاده است که چگونه به طرز غیرمترقبه امور دنیا مدیریت می شود برای تنظیم تجارت، مجموعه ای از مردان بزرگ، بزرگترین احمق بر روی زمین است '
6. There is another variable, a preposterously internal variable, that drives us: our animal desire to do it.
[ترجمه ترگمان]متغیر دیگر، متغیر درونی preposterously وجود دارد که ما را هدایت می کند: تمایل حیوانی ما برای انجام این کار
[ترجمه گوگل]متغیر دیگری وجود دارد، یک متغیر preposterously داخلی، که ما را به خواسته حیوانات ما می برد تا این کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]متغیر دیگری وجود دارد، یک متغیر preposterously داخلی، که ما را به خواسته حیوانات ما می برد تا این کار را انجام دهد
7. Japan is preposterously strict over trifling matters but turns a blind eye to serious ones.
[ترجمه ترگمان]ژاپن در مورد مسائل ناچیز سختگیری می کند اما چشم کور به مسائل جدی می زند
[ترجمه گوگل]ژاپن از نظر ظاهری دقیق و با اهمیت است، اما به طور جدی نادیده گرفته می شود
[ترجمه گوگل]ژاپن از نظر ظاهری دقیق و با اهمیت است، اما به طور جدی نادیده گرفته می شود
8. But be found by class monitor, she preposterously forced me to put the phone back, she said something but I can not remember, because it is a dream, not easy to recall some details.
[ترجمه ترگمان]اما از طریق مانیتور کلاس پیدا می شود، او مرا مجبور کرد که تلفن را کنار بگذارم، او چیزی گفت، اما نمی توانم به یاد بیاورم، چون این یک رویا است، و به آسانی به یاد آوردن جزئیات نیست
[ترجمه گوگل]اما از طریق نظارت بر کلاس، او به ظاهر من را مجبور کرد تلفن را به عقب برگرداند، او چیزی گفت، اما من نمی توانم به خاطر داشته باشم، زیرا این یک رویای است، آسان نیست به یاد برخی از جزئیات
[ترجمه گوگل]اما از طریق نظارت بر کلاس، او به ظاهر من را مجبور کرد تلفن را به عقب برگرداند، او چیزی گفت، اما من نمی توانم به خاطر داشته باشم، زیرا این یک رویای است، آسان نیست به یاد برخی از جزئیات
9. It is wonderful how preposterously the affairs of his world are managed.
[ترجمه ترگمان]بسیار عالی است که امور جهان او چگونه اداره می شوند
[ترجمه گوگل]شگفت انگیز است که به طرز غیرمترقبه امور دنیا چگونه مدیریت می شود
[ترجمه گوگل]شگفت انگیز است که به طرز غیرمترقبه امور دنیا چگونه مدیریت می شود
10. The delusion was welcome, and I traded on it consciously and preposterously.
[ترجمه ترگمان]این توهم بود و من آن را به طور اگاهانه و غیر معقول مبادله کردم
[ترجمه گوگل]این توهم خوش آمدید، و من آن را به صورت آگاهانه و عصبی به فروش می رساندم
[ترجمه گوگل]این توهم خوش آمدید، و من آن را به صورت آگاهانه و عصبی به فروش می رساندم
11. A single bulb hung from the ceiling and some one had adorned it with a preposterously frilly white shade.
[ترجمه ترگمان]یک حباب از سقف اویزان بود و کسی آن را با یک سایه سفید و frilly تزیین کرده بود
[ترجمه گوگل]یک لامپ تنها از سقف آویزان شده بود و بعضی از آن ها با یک سایه بی نظیر سفید پوشانده شده بود
[ترجمه گوگل]یک لامپ تنها از سقف آویزان شده بود و بعضی از آن ها با یک سایه بی نظیر سفید پوشانده شده بود
12. We demanded that the work be interesting in itself and, even more dangerously and preposterously, that it should have meaning.
[ترجمه ترگمان]ما خواستار این شدیم که کار به خودی خود جالب باشد و حتی خطرناک تر و خطرناک تر باشد، که باید معنا داشته باشد
[ترجمه گوگل]ما خواستار آن بودیم که کار به خودی خود جالب باشد، و حتی بیشتر خطرناک و بی رحمانه، که باید معنی داشته باشد
[ترجمه گوگل]ما خواستار آن بودیم که کار به خودی خود جالب باشد، و حتی بیشتر خطرناک و بی رحمانه، که باید معنی داشته باشد
13. It is an example of the Chinese talent for indirection, that owing to their complex ceremonial code one is able to show great disrespect for another by methods which to us seem preposterously oblique.
[ترجمه ترگمان]این یک نمونه از استعداد چینی برای indirection است، که به خاطر کده ای پیچیده و تشریفاتی شان، شخص قادر است به روش های دیگری که به نظر می رسد به طور غیر مستقیم به ما بی احترامی کند، بی احترامی کند
[ترجمه گوگل]این نمونه ای از استعداد چینی برای هدایت است که با توجه به کد نماد پیچیده خود می تواند یک روش نادیده انگاشتن دیگران را برای دیگران نشان دهد
[ترجمه گوگل]این نمونه ای از استعداد چینی برای هدایت است که با توجه به کد نماد پیچیده خود می تواند یک روش نادیده انگاشتن دیگران را برای دیگران نشان دهد
14. Seminars on the subject drew 25 people to a small Mississippi town and another 30 to Nashville, Tennessee preposterously early one recent Saturday morning.
[ترجمه ترگمان]سمینارهایی در مورد این موضوع ۲۵ نفر را به یک شهر کوچک می سی سی پی و ۳۰ نفر دیگر به نشویل، تنسی preposterously اوایل صبح روز شنبه آغاز کردند
[ترجمه گوگل]سمینارها بر روی این موضوع 25 نفر را به یک شهر کوچک میسیسیپی و 30 نفر دیگر به نشویل، تنسی فرستادند
[ترجمه گوگل]سمینارها بر روی این موضوع 25 نفر را به یک شهر کوچک میسیسیپی و 30 نفر دیگر به نشویل، تنسی فرستادند
کلمات دیگر: