کلمه جو
صفحه اصلی

drink in


(با اشتیاق) پذیرفتن، قبول کردن، به ضمیر خود وارد کردن

انگلیسی به فارسی

جذب کردن، با اشتیاق پذیرفتن


انگلیسی به انگلیسی

• take in through the senses eagerly and pleasurably

مترادف و متضاد

Absorb; to be completely attentive to


جملات نمونه

1. Isn't there any drink in the house?
[ترجمه ترگمان]هیچ نوشیدنی تو خونه نیست؟
[ترجمه گوگل]آیا در خانه هیچ نوشیدنی وجود ندارد؟

2. I bought him a bottle of drink in return for his kindness.
[ترجمه ترگمان]من براش یه بطری نوشیدنی برای return خریدم
[ترجمه گوگل]به خاطر مهربانی او، او را بطری نوشیدم

3. The by-law makes it illegal to drink in certain areas.
[ترجمه ترگمان]به موجب قانون، نوشیدن در برخی مناطق غیر قانونی است
[ترجمه گوگل]طبق قانون، در برخی مناطق نوشیدن غیر قانونی است

4. Drink in hand, he ranted about his adventures in Africa.
[ترجمه ترگمان]در حالی که در دست داشت به دنبال ماجراها در آفریقا راه می افتاد
[ترجمه گوگل]نوشیدن در دست، او در مورد ماجراهای خود در آفریقا سخن گفته است

5. I bought him a drink in return for his help.
[ترجمه ترگمان]برای کمک او برایش یک نوشیدنی خریدم
[ترجمه گوگل]برای کمک به او نوشیدم

6. At the feast there was food and drink in abundance.
[ترجمه ترگمان]در ضیافت غذا و غذا فراوان بود
[ترجمه گوگل]در این جشن، فراوانی غذا و نوشیدنی بود

7. Once he gets a drink in his hand he's here for ever and ever.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه یه نوشیدنی تو دستش بگیره اون برای همیشه اینجاست
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در دست خود نوشید، او برای همیشه و همیشه اینجا است

8. We had a quick drink in the interval.
[ترجمه ترگمان]در این فاصله کمی مشروب خوردیم
[ترجمه گوگل]ما در فواصل یک نوشیدنی سریع داشتیم

9. Will you join me shortly for a drink in the bar?
[ترجمه ترگمان]یه کمی واسه نوشیدنی تو بار بهم ملحق میشی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما به زودی برای یک نوشیدنی در نوار به من می آیید؟

10. Sabine was sorely tempted to throw her drink in his face.
[ترجمه ترگمان]ساب ین سخت وسوسه شده بود مشروب خود را به صورت او پرتاب کند
[ترجمه گوگل]سابین به شدت وسوسه کرد که نوشیدنی اش را در چهره اش بچرخاند

11. The pupils just drink in her stories.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان فقط در her می نوشند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان فقط در داستان های او نوشیدنی می کنند

12. a quiet drink in the bar, the late night disco or a stroll along the beach beneath a starry sky.
[ترجمه ترگمان]یک نوشیدنی آرام در بار، رقص شبانه یا گردش در ساحل زیر آسمان پر ستاره
[ترجمه گوگل]یک نوشیدنی آرام در نوار، دیسکو دیر دیر یا قدم زدن در امتداد ساحل در زیر آسمان ستاره ای

13. Join us for a celebratory drink in the bar.
[ترجمه ترگمان]برای یک نوشیدنی مجلل در بار به ما بپیوندید
[ترجمه گوگل]برای یک نوشیدنی جشن در نوار به ما بپیوندید

14. Now young people drink in knowledge from books.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر جوانان در دانش از کتاب ها می نوشند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر جوانان در کتاب دانش از نوشیدنی استفاده می کنند

15. He knocked back his drink in one go and ordered another one.
[ترجمه ترگمان]جرعه ای نوشید و یکی دیگر سفارش داد
[ترجمه گوگل]او یک بار به یک نوشیدنی بازگرداند و یک نفر دیگر را دستور داد

پیشنهاد کاربران

محو چیزی یا کسی شدن


کلمات دیگر: