فلزکار، آهن گداز، گدازگر، کوره ی ذوب، قال، دستگاه گدازگری، قال گر، گدازکار
smelter
فلزکار، آهن گداز، گدازگر، کوره ی ذوب، قال، دستگاه گدازگری، قال گر، گدازکار
انگلیسی به فارسی
قال گر،گدازکار
ذوب کردن
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a factory or other establishment for smelting.
• (2) تعریف: a machine used to separate or refine metal by smelting ores.
• (3) تعریف: one who works in or owns a business in which ores are smelted.
• establishment for smelting, place where metal is obtained by melting or fusing ore; one who smelts ore
a smelter is a furnace for smelting metal.
a smelter is a furnace for smelting metal.
جملات نمونه
1. The smoke of smelters and charcoal kilns smudged a sky that all down the pass had been a dark, serene blue.
[ترجمه ترگمان]دود of و charcoal بر آن ها سیاه شده بود، آسمان آبی روشن و شفاف بود
[ترجمه گوگل]دود ذغالسنگ و کوره های زغال چوب، یک آسمان را که همه گذرگاه هایش تاریک و بی رحمانه آبی بود، پراکنده کرد
[ترجمه گوگل]دود ذغالسنگ و کوره های زغال چوب، یک آسمان را که همه گذرگاه هایش تاریک و بی رحمانه آبی بود، پراکنده کرد
2. The size of the smelter looks on par with several large barns, and at least eight houses are visible.
[ترجمه ترگمان]اندازه کارخانه ذوب آلومینیوم با چندین انبار بزرگ دیگر هم سطح است و حداقل هشت خانه قابل مشاهده است
[ترجمه گوگل]اندازه ذغال سنگ به نظر می رسد در مقایسه با چند انبار بزرگ، و حداقل هشت خانه قابل مشاهده است
[ترجمه گوگل]اندازه ذغال سنگ به نظر می رسد در مقایسه با چند انبار بزرگ، و حداقل هشت خانه قابل مشاهده است
3. Aluminium smelters are only one of a score of industries which now pollute the total environment with fluoride emissions and solid wastes.
[ترجمه ترگمان]آلومینیوم Aluminium تنها یکی از انواع صنایعی است که در حال حاضر محیط کلی را با گازهای گلخانه ای و ضایعات جامد آلوده می کند
[ترجمه گوگل]ذوب آلومینیوم تنها یکی از نمرات صنایع است که اکنون محیط کل را با انتشار فلوئوردها و مواد زائد جامد آلوده می کند
[ترجمه گوگل]ذوب آلومینیوم تنها یکی از نمرات صنایع است که اکنون محیط کل را با انتشار فلوئوردها و مواد زائد جامد آلوده می کند
4. Guixi Smelter of Jiangxi Copper Company is a first copper smelting plant to adopt the flash smelting technology in China.
[ترجمه ترگمان]Guixi smelter از شرکت مس Jiangxi اولین کارخانه ذوب مس است که در چین، یک کارخانه ذوب مس را به کار می گیرد
[ترجمه گوگل]شراب گویچی شرکت جیانگشی مس یکی از اولین کارخانه ذوب مس است که از فن آوری ذوب فلزی در چین استفاده می کند
[ترجمه گوگل]شراب گویچی شرکت جیانگشی مس یکی از اولین کارخانه ذوب مس است که از فن آوری ذوب فلزی در چین استفاده می کند
5. The leaching efficiency of copper smelter slag with high silicon is investigated in this study.
[ترجمه ترگمان]در این مطالعه، بازده لیچینگ of مس با سیلیکون بالا مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]کارایی شستشوی سرباره مایع مایع با سیلیکن بالا در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]کارایی شستشوی سرباره مایع مایع با سیلیکن بالا در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است
6. The Balaklala smelter was finally shut down in July, 19
[ترجمه ترگمان]این کارخانه ذوب آلومینیوم در نهایت در ماه ژوئیه سال ۱۹ میلادی تعطیل شد
[ترجمه گوگل]در اوایل ماه جولای، شمشیر Balaklala سرانجام بسته شد
[ترجمه گوگل]در اوایل ماه جولای، شمشیر Balaklala سرانجام بسته شد
7. In Guixi Smelter, arsenic acid engineering is an environmental protection programme matched with the first stage engineering of Guixi Smelter. The engineering put into operation in 199
[ترجمه ترگمان]در Guixi smelter، مهندسی اسید آرسنیک یک برنامه حفاظت از محیط زیست است که با اولین مهندسی مرحله of smelter همخوانی دارد مهندسی در سال ۱۹۹ مورد بهره برداری قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مهندسی اسید آرسنیک در Guixi Smelter یک برنامه حفاظت از محیط زیست است که با مهندسی مرحله ی اول Guixi Smelter هماهنگ شده است این مهندسی در سال 199 اجرا شد
[ترجمه گوگل]مهندسی اسید آرسنیک در Guixi Smelter یک برنامه حفاظت از محیط زیست است که با مهندسی مرحله ی اول Guixi Smelter هماهنگ شده است این مهندسی در سال 199 اجرا شد
8. Lingbao is primarily a gold smelter with an estimated self - sufficiency ratio of 21 %.
[ترجمه ترگمان]Lingbao در درجه اول یک کارخانه ذوب طلا است که نسبت به خودکفایی ۲۱ % تخمین زده می شود
[ترجمه گوگل]Lingbao در درجه اول یک ذوب طلای با نسبت خود ارضی تخمینی 21٪ است
[ترجمه گوگل]Lingbao در درجه اول یک ذوب طلای با نسبت خود ارضی تخمینی 21٪ است
9. The Gold Smelter through technical reform of washing system achieved zero discharge of cyanide - bearing waste water.
[ترجمه ترگمان]طلای Gold از طریق اصلاح فنی سیستم شستشو، به مقدار صفر از آب زباله حامل cyanide دست یافت
[ترجمه گوگل]سیلر طلا از طریق اصلاح فنی سیستم شستشو، تخلیه فاضلاب ساینده را کاهش داد
[ترجمه گوگل]سیلر طلا از طریق اصلاح فنی سیستم شستشو، تخلیه فاضلاب ساینده را کاهش داد
10. The same trend has taken place in the smelter field.
[ترجمه ترگمان]همین روند در این کارخانه ذوب آلومینیوم رخ داده است
[ترجمه گوگل]همین روند در میدان مایع اتفاق افتاده است
[ترجمه گوگل]همین روند در میدان مایع اتفاق افتاده است
11. The bug obtains its energy by chemical means and may drive smelters to extinction.
[ترجمه ترگمان]این حشره انرژی خود را با وسایل شیمیایی به دست می آورد و ممکن است منجر به انقراض آن ها شود
[ترجمه گوگل]اشکال با استفاده از مواد شیمیایی انرژی خود را به دست می آورد و ممکن است ذوب را به انقراض بکشاند
[ترجمه گوگل]اشکال با استفاده از مواد شیمیایی انرژی خود را به دست می آورد و ممکن است ذوب را به انقراض بکشاند
12. One of Al-Futtaim's major contracts was the multi-million pound smelter and desalination plant for the Dubai Aluminium Company completed in 198
[ترجمه ترگمان]یکی از قراردادهای اصلی Al یک کارخانه ذوب آلومینیوم چند میلیون پوندی و کارخانه نمک زدایی برای شرکت آلومینیوم دبی است که در سال ۱۹۸ به پایان رسید
[ترجمه گوگل]یکی از قراردادهای بزرگ الفتعیم، کارخانه آلومینیوم دبی چند میلیون پوندی و مشعل سازی در سال 1982 بود
[ترجمه گوگل]یکی از قراردادهای بزرگ الفتعیم، کارخانه آلومینیوم دبی چند میلیون پوندی و مشعل سازی در سال 1982 بود
13. The recent closures of the paper mill and the aluminium smelter at Invergordon lend weight to this argument.
[ترجمه ترگمان]بسته شدن اخیر کارخانه کاغذ و کارخانه ذوب آلومینیوم باعث کاهش وزن این کارخانه می شود
[ترجمه گوگل]تعطیلات اخیر کارخانه کاغذ و ذوب آلومینیوم در Invergordon به این بحث کمک می کند
[ترجمه گوگل]تعطیلات اخیر کارخانه کاغذ و ذوب آلومینیوم در Invergordon به این بحث کمک می کند
14. The Columbia River was a traffic jam of barges carrying bauxite to the smelters in Longview, Washington.
[ترجمه ترگمان]رودخانه کلمبیا یک jam traffic بود که حامل بوکسیت به the در Longview واشنگتن بود
[ترجمه گوگل]رودخانه کلمبیا ترافیک بارگهای حمل و نقل بوکسیت به ذوب آهن در Longview، واشنگتن بود
[ترجمه گوگل]رودخانه کلمبیا ترافیک بارگهای حمل و نقل بوکسیت به ذوب آهن در Longview، واشنگتن بود
15. The fiercest battle was for control of the world's biggest aluminium smelter, Krasnoyarsk in Siberia.
[ترجمه ترگمان]سخت ترین نبرد برای کنترل بزرگ ترین کارخانه ذوب آلومینیوم، Krasnoyarsk در سیبری بود
[ترجمه گوگل]شدید ترین نبرد برای کنترل بزرگترین آلومینیوم در جهان، کراسنویارسک در سیبری بود
[ترجمه گوگل]شدید ترین نبرد برای کنترل بزرگترین آلومینیوم در جهان، کراسنویارسک در سیبری بود
کلمات دیگر: