کلمه جو
صفحه اصلی

mujahedin

انگلیسی به فارسی

مجاهدین


انگلیسی به انگلیسی

• (arabic) holy warriors; military opposition groups which fought against the soviet occupation of afghanistan (1979-89)

جملات نمونه

1. The barrage was the most devastating in a series of recent rocket attacks on Kabul by the Western-backed mujahedin.
[ترجمه ترگمان]این سیل بند در مجموعه ای از حملات موشکی اخیر به کابل توسط the تحت حمایت غرب ویرانگر بود
[ترجمه گوگل]انفجار در یک سری از حملات موشکی اخیر به کابل توسط مجاهدین حمایت شده از سوی غرب، ویرانگر ترین بود

2. He and his government colleagues were confident they could hold their own against the mujahedin.
[ترجمه ترگمان]او و همکاران دولت وی مطمئن بودند که می توانند خود را در برابر mujahedin حفظ کنند
[ترجمه گوگل]او و همکاران دولتی خود مطمئن بودند که می توانند خود را علیه مجاهدین نگه دارند

3. Old hands among the insurgents say it reminds them of 1980s Peshawar, where anti-Soviet mujahedin operated openly with the ISI's blessing and backing.
[ترجمه ترگمان]دستانی قدیمی در میان شورشیان می گویند که آن ها را به یاد دهه ۱۹۸۰ پیشاور می اندازد، جایی که mujahedin ضد اتحاد جماهیر شوروی به طور علنی با دعای خیر ISI اداره می شود و از آن ها پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]دستیار قدیمی در میان شورشیان می گوید که آنها را از 1980s پیشاور یادآوری می کند، جایی که مجاهدین ضد شوروی به طور آشکار با برکت و حمایت از ISI عمل می کنند

4. He drafted a report on his return, "just a little note, " he says, "arguing the U. S. should support the mujahedin. "
[ترجمه ترگمان]او گزارشی در مورد بازگشت خود تهیه کرد او می گوید: \" فقط یک یادداشت کوچک است \" اس باید از the حمایت کند \"
[ترجمه گوگل]او می گوید: 'او فقط می گوید،' یک گزارش از بازگشت او به دست می دهد 'او می گوید که اوباما باید از مجاهدین حمایت کند '

5. "He came to the most restricted meetings of the Arab mujahedin," Hanif told Newsweek last week.
[ترجمه ترگمان]حنیف هفته گذشته به نیوزویک گفت: \"او به دشوارترین جلسات جامعه عرب تبدیل شد\"
[ترجمه گوگل]هانیف هفته گذشته به نیوزویک گفت: «او به مجامع محدود مجاهدین عرب آمد

6. Television stations say just before the first blast in Ahmedabad they had received a 14-page long e-mail warning of an attack from a group calling itself "Indian Mujahedin. "
[ترجمه ترگمان]ایستگاه های تلویزیونی، درست قبل از انفجار اول در احمد آباد، یک هشدار پیام کوتاه ۱۴ صفحه ای را مبنی بر حمله گروهی به نام \"مجاهدین هند\" دریافت کرده بودند
[ترجمه گوگل]ایستگاه های تلویزیونی می گویند قبل از اولین انفجار در احمدآباد، آنها هشدار ایمیل های طولانی مدت 14 صفحه ای از حمله گروهی را که 'مجاهدین هند' نامیده می شدند، دریافت کرده اند '

7. Indian police that the crowd gathered to place improvised explosive devices is "Indian Mujahedin" usual attack methods.
[ترجمه ترگمان]پلیس هند اعلام کرد که جمعیت جمع شده اند تا دستگاه های انفجاری کارگذاشتنی ایجاد کنند که \"مجاهدین هند\" روش های معمول حمله هستند
[ترجمه گوگل]پلیس هند که جمعیت جمع آوری کرده است تا وسایل انفجاری دست ساز را جمع آوری کند، روش های معمول حمله 'مجاهدین' هند است


کلمات دیگر: