(گیاه شناسی) شاه بلوط هندی (جنس aesculus از خانواده ی horse-chestnut به ویژه درختی به نام aesculus hippocastanum)، (گیاه شناسی) شاه بلوطیان هندی (نام خانواده ای از درختان گل آور و دولپه ای از تیره ی hippocastanaceae از راسته ی sapindales)، شاه بلوط اسبی، شاه بلوط هندی، شاه بلوط بری
horse chestnut
(گیاه شناسی) شاه بلوط هندی (جنس aesculus از خانواده ی horse-chestnut به ویژه درختی به نام aesculus hippocastanum)، (گیاه شناسی) شاه بلوطیان هندی (نام خانواده ای از درختان گل آور و دولپه ای از تیره ی hippocastanaceae از راسته ی sapindales)، شاه بلوط اسبی، شاه بلوط هندی، شاه بلوط بری
انگلیسی به فارسی
(گیاهشناسی) شاه بلوط هندی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: any of a family of large, full trees bearing large fingerlike leaves, flowerclusters, and smooth, brown, inedible nuts encased in spiny husks.
• (2) تعریف: the bitter nut of this tree.
• a horse chestnut is a large tree. it has big leaves and shiny reddish-brown nuts covered with a spiky case.
a horse chestnut is also the nut of this tree. a more common name for the nut is conker.
a horse chestnut is also the nut of this tree. a more common name for the nut is conker.
جملات نمونه
1. In the garden, the leaves of the horse chestnut had already fallen.
[ترجمه ترگمان]در باغ، برگ های بلوط اسب خورده بود
[ترجمه گوگل]در باغ، برگ های شاه بلوط اسب در حال حاضر افتاده است
[ترجمه گوگل]در باغ، برگ های شاه بلوط اسب در حال حاضر افتاده است
2. Already, two mature horse chestnuts had been felled.
[ترجمه ترگمان]تا همین الان دو اسب بالغ نقش زمین شده بودند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر دو زیتون اسب دار بالغ شده اند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر دو زیتون اسب دار بالغ شده اند
3. Its several greens with their majestic horse chestnuts are overlooked by the church from its commanding hilltop position.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سبزها با اسب مجلل و با اسب خود، از جایگاه بالای تپه به کلیسا توجه می کنند
[ترجمه گوگل]چندین عنصری که با کلم بروکلی شگفت انگیز خود دارند، توسط کلیسا از موضع تپه فرمانده آن نادیده گرفته می شود
[ترجمه گوگل]چندین عنصری که با کلم بروکلی شگفت انگیز خود دارند، توسط کلیسا از موضع تپه فرمانده آن نادیده گرفته می شود
4. Ingredients: HA, collagen, evening primrose oil horse chestnut, argireline peptide, m - tranexamic acid, marjoram.
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: HA، کلاژن، اسب oil primrose evening، argireline پپتید، m - tranexamic اسید، marjoram
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده: HA، کلاژن، شاه بلوط اسب سوسن شبانه، پپتید آرگریلین، اسید تترانکامیک، میرانام
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده: HA، کلاژن، شاه بلوط اسب سوسن شبانه، پپتید آرگریلین، اسید تترانکامیک، میرانام
5. Britain's horse chestnut trees, providers of conkers for generations of schoolboys, are dying in their thousands in the worst case of tree blight since Dutch elm disease 30 years ago.
[ترجمه ترگمان]درختان شاه بلوط در انگلستان، ارائه دهندگان conkers برای نسل های بعدی، در بدترین حالت بیماری درخت از زمان بیماری نارون در ۳۰ سال پیش در حال جان دادن هستند
[ترجمه گوگل]درختان شاه بلوط اسب در بریتانیا، ارائه دهندگان conkers برای نسل از دانش آموزان، در هزاران مرگ خود را در بدترین حالت از درخت درخت از بیماری هل هلن 30 سال پیش می میرند
[ترجمه گوگل]درختان شاه بلوط اسب در بریتانیا، ارائه دهندگان conkers برای نسل از دانش آموزان، در هزاران مرگ خود را در بدترین حالت از درخت درخت از بیماری هل هلن 30 سال پیش می میرند
6. Mineral Oil, Horse Chestnut Extract, Beeswax, Lanolin, Arnica Montana Extract, Dead Sea Mineral Water, Germ Oil.
[ترجمه ترگمان]مواد معدنی، عصاره اسب، استخراج، Beeswax، Lanolin، arnica مونتانا استخراج، معدن معدنی دریای مرده، میکروب نفتی
[ترجمه گوگل]روغن معدنی، عصاره شاه بلوط، موم زنبور عسل، لانولین، عصاره آرنیکا مونتانا، آب معدنی دریای مرجانی، روغن زیتون
[ترجمه گوگل]روغن معدنی، عصاره شاه بلوط، موم زنبور عسل، لانولین، عصاره آرنیکا مونتانا، آب معدنی دریای مرجانی، روغن زیتون
7. Ingredients: Collagen, relieving factor, horse chestnut, cucumber extract serum etc.
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: Collagen، عامل تسکین، شاه بلوط اسب، عصاره خیار و غیره
[ترجمه گوگل]عناصر: کلاژن، عامل کاهش دهنده، شاه بلوط اسب، سرم عصاره خیار و غیره
[ترجمه گوگل]عناصر: کلاژن، عامل کاهش دهنده، شاه بلوط اسب، سرم عصاره خیار و غیره
8. The familiar figure of Selwyn Hopkins sat on the bench under the horse chestnut tree, gazing out over the estuary.
[ترجمه ترگمان]چهره آشنا هاپکینز روی نیمکت زیر درخت شاه بلوط روی نیمکت نشسته بود و به مصب estuary خیره شده بود
[ترجمه گوگل]شکل آشنا از Selwyn هاپکینز روی نیمکت نشسته در زیر درخت شاه بلوط نشسته و از روی دره نگاه می کند
[ترجمه گوگل]شکل آشنا از Selwyn هاپکینز روی نیمکت نشسته در زیر درخت شاه بلوط نشسته و از روی دره نگاه می کند
9. Some leaves are especially toxic: those of evergreens like holly and laurel, as well as horse chestnut and willows.
[ترجمه ترگمان]بعضی از برگ ها به خصوص سمی هستند: این درخت همیشه بهار، مثل درخت راج و لورل، مثل درخت بلوط و بید است
[ترجمه گوگل]بعضی از برگ ها به ویژه سمی هستند: گیاهان همیشه سبز مانند هولی و لورل، و همچنین شاه بلوط و بیدانه اسب
[ترجمه گوگل]بعضی از برگ ها به ویژه سمی هستند: گیاهان همیشه سبز مانند هولی و لورل، و همچنین شاه بلوط و بیدانه اسب
کلمات دیگر: