کلمه جو
صفحه اصلی

exhaust valve

انگلیسی به فارسی

دریچه خروجی


انگلیسی به انگلیسی

• mechanism for controlling the flow of exhaust

جملات نمونه

1. The exhaust valve on my car has burnt out.
[ترجمه ترگمان]شیر اگزوز ماشین من خاموش شده است
[ترجمه گوگل]دریچه خروجی در ماشین من سوخته است

2. Please adjust the clearance of the exhaust valve.
[ترجمه ترگمان]لطفا صافی لوله اگزوز را تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]لطفا ترخیص دریچه اگزوز را تنظیم کنید

3. Quick exhaust valve pneumatic components and devices used to make the rapid exhaust occasions.
[ترجمه ترگمان]شیره ای تخلیه سریع و قطعات و وسایل مورد استفاده برای ایجاد موقعیت های اگزوز سریع
[ترجمه گوگل]اجزای سازنده پنوماتیک و دریچه های خروجی سریع و وسایل مورد استفاده برای ایجاد موارد اگزوز سریع

4. As the piston reaches BDC again, the exhaust valve opens.
[ترجمه ترگمان]وقتی پیستون به BDC می رسد، دریچه خروجی باز می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که پیستون دوباره به BDC می رسد، سوپاپ خروجی باز می شود

5. The exhaust valve for engine brake switches the throttle element into an opened position from a throttle position.
[ترجمه ترگمان]دریچه خروجی برای ترمز موتور، عنصر دریچه گاز را به یک موقعیت باز از وضعیت گاز فشار می دهد
[ترجمه گوگل]دریچه خروجی برای ترمز موتور، عنصر محرک را به یک موقعیت باز از یک دریچه گاز سوئیچ می کند

6. So the exhaust valve opens before BDC and closes after TDC.
[ترجمه ترگمان]پس دریچه جلویی قبل از BDC باز می شود و بعد از آن بسته می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین شیر خروجی قبل از BDC باز می شود و بعد از TDC بسته می شود

7. The closing of the exhaust valve laps over the opening of the intake valve.
[ترجمه ترگمان]بسته شدن شیره ای لوله اگزوز، روی دهانه شیر ورودی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]تعطیل کردن دریچه خروجی بر روی باز کردن دریچه ورودی است

8. Reasonable combination of exhaust valve timing and boost pressure can effectively control the combustion phase and minimize emissions.
[ترجمه ترگمان]ترکیب منطقی زمان بندی شیر اگزوز و افزایش فشار می تواند به طور موثر فاز احتراق را کنترل کرده و تشعشعات را به حداقل برساند
[ترجمه گوگل]ترکیب منطقی زمانبندی خروجی و فشار افزایش می تواند به طور موثر کنترل فاز احتراق و به حداقل رساندن انتشار

9. In order to reduce the flow resistance, quick exhaust valve should be installed near the cylinder.
[ترجمه ترگمان]به منظور کاهش مقاومت جریان، شیر اگزوز سریع باید در نزدیکی استوانه نصب شود
[ترجمه گوگل]به منظور کاهش مقاومت جریان، شیر خروج سریع باید در نزدیکی سیلندر نصب شود

10. On the power stroke, the intake valve and exhaust valve close. The spark plug ignites the air-fuel mixture, the piston moves down.
[ترجمه ترگمان]در فشار قدرت، شیر ورودی و سوپاپ لوله بسته می شوند جرقه، مخلوط سوخت - هوا را شعله ور می سازد، پیستون پایین می رود
[ترجمه گوگل]در جریان برق، شیر ورودی و دریچه خروجی نزدیک است پمپ جرقه مخلوط هوا و سوخت را احیا می کند، پیستون حرکت می کند

11. The fracture of 21 - 4 N exhaust valve was analyzed by macro examination and micro - analysis.
[ترجمه ترگمان]شکست دریچه لوله ۲۱ N N از طریق بررسی های ماکرو و تجزیه و تحلیل میکرو آنالیز شد
[ترجمه گوگل]شکست سوپاپ اگزوز 21 - 4 N با استفاده از آزمون کوچک و کمی تجزیه و تحلیل شد

12. Heatproof exhaust valve, Heat - effecting mold, iron casting.
[ترجمه ترگمان]شیر اگزوز، کپک، کپک، ریخته گری آهن
[ترجمه گوگل]دریچه اگزوز خنثی، قالب ریخته گری گرما، ریخته گری آهن

13. By introducing newly developed exhaust valve device as pressure tank part to eliminate troubles, that present domestic normal pressurizer easily occur, especially.
[ترجمه ترگمان]با معرفی ابزار شیر اگزوز که به تازگی ایجاد شده است به عنوان بخشی از مخزن فشار برای از بین بردن مشکلات، وضعیت موجود داخلی به راحتی می تواند رخ دهد
[ترجمه گوگل]با معرفی دستگاه دریچه اگزوز که به تازگی طراحی شده است به عنوان بخشی از مخزن فشار برای از بین بردن مشکلات، مطرح می شود

14. The spare exhaust valve should be assembled and kept in a safe place.
[ترجمه ترگمان]شیر خروجی یدکی باید مونتاژ شده و در جای امنی نگهداری شود
[ترجمه گوگل]دریچه خروجی اگزوز باید مونتاژ و در یک مکان امن نگهداری شود


کلمات دیگر: