کلمه جو
صفحه اصلی

honoris causa


(لاتین - در دانشنامه های تحصیلی) سپاسین، بافرمندی، بافرمندی a law degree honoris causa لیسانس حقوق با فرمندی

انگلیسی به فارسی

(لاتین - در دانشنامههای تحصیلی) سپاسین، بافرمندی


انگلیسی به انگلیسی

• (latin) for the sake of honor

جملات نمونه

1. Today, at Plovdiv, Carlo Ancelotti received his "honoris causa" degree in Communications and Sport.
[ترجمه ترگمان]امروز در Plovdiv کارلو Ancelotti مدرک دکترای خود را در رشته ارتباطات و ورزش دریافت کرد
[ترجمه گوگل]امروز کارلو آنچلوتی در Plovdiv مدرک honoris causa خود را در ارتباطات و ورزش دریافت کرد

2. Dr Yang Liwei, Doctor of Science, honoris causa.
[ترجمه ترگمان]دکتر یانگ Liwei، دکتر علوم، honoris causa
[ترجمه گوگل]دکتر یانگ لیوی، دبیر علمی، honoris causa

3. She was awarded a degree honoris causa.
[ترجمه ترگمان]او مدال honoris دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او مدرک تحصیلی درجه را دریافت کرد

4. He was awarded Doctor of Social Sciences ( honoris causa ) degree by the University of Hong Kong.
[ترجمه ترگمان]او دکترای علوم اجتماعی را از دانشگاه هنگ کنگ دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او توسط دانشگاه هنگ کنگ دکترا علوم اجتماعی (honoris causa) را دریافت کرد

5. Dr William Mong Man Wai, Doctor of Social Science, honoris causa.
[ترجمه ترگمان]دکتر ویلیام جومونگ Man، دکتر علوم اجتماعی، honoris causa
[ترجمه گوگل]دکتر ویلیام مونگ من وای، دکتر علوم اجتماعی، honoris causa

6. Professor Lao Yung - wei ( Lao Sze - kwang ) was conferred the degree of Doctor of Literature, honoris causa.
[ترجمه ترگمان]Professor یونگ، وی (Lao)، (Lao Sze - kwang)درجه دکترای ادبیات را به نام \"honoris causa\" (of causa)اعطا کرد
[ترجمه گوگل]پروفسور لائو یونگ - وی (لائو سز - کیلوان) درجه دکتری ادبیات، honoris causa را به عهده داشت

a law degree honoris causa

لیسانس حقوق با فرمندی



کلمات دیگر: