کلمه جو
صفحه اصلی

foresightedness

انگلیسی به فارسی

چشم انداز


انگلیسی به انگلیسی

• ability to predict the future; careful planning for the future, prudence

جملات نمونه

1. The ecological city construction values compensation, lacks foresightedness.
[ترجمه ترگمان]هزینه ساخت شهر اکولوژیکی، خسارت را کم می کند
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز در محیط زیست ارزش جبران، فقدان فوری

2. While focuses the reality, must consider that system's foresightedness, fair and unified definitely is the old-age insurance final direction.
[ترجمه ترگمان]در حالی که بر روی واقعیت تمرکز دارد، باید توجه داشته باشد که foresightedness، عادلانه و یکپارچه، مسیر نهایی بیمه عمر قدیمی است
[ترجمه گوگل]در حالی که واقعیت را تمرکز می کند، باید توجه داشته باشد که سیستم پیش بینی، منصفانه و یکپارچه قطعا مسیر نهایی برای بیمه پیری است

3. Because of his foresightedness we have financial stability, security and much peace of mind .
[ترجمه ترگمان]به دلیل foresightedness، ما ثبات مالی، امنیت و آرامش ذهنی داریم
[ترجمه گوگل]از آنجا که پیش بینی شده ما ثبات مالی، امنیت و آرامش ذهنی زیادی داریم

4. The development must have foresightedness, the accurate foresight can guide the economy to go out the difficult position.
[ترجمه ترگمان]توسعه باید foresightedness داشته باشد، پیش بینی دقیق می تواند اقتصاد را هدایت کند تا وضعیت دشوار را دنبال کند
[ترجمه گوگل]توسعه باید پیش بینی شده باشد، پیش بینی دقیق می تواند اقتصاد را به سمت موقعیت دشواری هدایت کند

5. Such artistic image represents the foresightedness of art concept and ethical concept of aestheticism with Wilde as a representative.
[ترجمه ترگمان]این تصویر هنری نمایانگر foresightedness مفهوم هنری و مفهوم اخلاقی of با وایلد به عنوان یک نماینده است
[ترجمه گوگل]چنین تصویر هنری نمایانگر چشم انداز مفهوم هنر و مفهوم اخلاقی زیبایی شناسی با وایلد به عنوان نماینده است

6. Li's field of vision, learning capability and foresightedness stand out obviously.
[ترجمه ترگمان]زمینه بینایی، قابلیت یادگیری و foresightedness به وضوح مشخص هستند
[ترجمه گوگل]چشم انداز لی، توانایی یادگیری و چشم انداز روشن، واضح است

7. We believed that, has foresightedness judgment truly the customer, whether do they most regard as important by no means are "the low price"but are create "the added value".
[ترجمه ترگمان]ما بر این باوریم که، آیا آن ها به هیچ وجه به اندازه \"قیمت پایین\" مهم نیستند، بلکه \"ارزش افزوده\" را ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]ما بر این باور بودیم که داور پیشین، واقعا مشتری است، آیا آنها به هیچ وجه مهم نیستند، 'قیمت پایین' هستند، اما 'ارزش افزوده' ایجاد می کنند

8. The new and the old are two relative concepts, on the one hand, there won't be new if none of the old, on the other hand, the new means seeking difference, revolting, foresightedness, experimentation.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، جدید و قدیمی دو مفهوم نسبی هستند، در صورتی که هیچ یک از این دو، از طرف دیگر، ابزار جدید به دنبال تفاوت، revolting، foresightedness، و آزمایش ها باشد
[ترجمه گوگل]جدید و قدیمی دو مفاهیم نسبی هستند، از سوی دیگر، اگر هیچ یک از قدیمی ها، از سوی دیگر، معنی جدیدی برای تفاوت، شورش، پیش بینی، آزمایش وجود نداشته باشد، جدید نخواهد بود

9. The characteristics of GTIMS are lower risk, easier usability, easier maintenance and foresightedness.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های of ریسک کم تر، قابلیت استفاده آسان تر، نگهداری آسان تر و foresightedness هستند
[ترجمه گوگل]ویژگی های GTIMS ریسک کمتری دارند، قابلیت استفاده آسان تر، نگهداری آسان تر و نزدیک تر شدن

10. In order to guarantee that after the renewal "Hong Kong brand" has foresightedness, the government welcome the populace is "the brand" constructs a forecast together to 2020 prospect.
[ترجمه ترگمان]به منظور تضمین این که پس از تجدید ساختار \"برند هنگ کنگ\"، دولت از مردم استقبال می کند، \"برند\" از جمله \"برند\" است که پیش بینی آینده را پیش بینی می کند
[ترجمه گوگل]به منظور تضمین اینکه پس از تجدید 'نام تجاری هنگ کنگ' پیش بینی شده است، دولت از مردم خوش آمدید 'برند' پیش بینی می کند با هم تا سال 2020 چشم انداز

11. Looking from the theoretic feature, it has the idiosyncrasy of successive nature, innovative nature, opening nature, times nature, foresightedness and scientific nature, etc.
[ترجمه ترگمان]با نگاه کردن به ویژگی نظری، ویژگی های شخصی، طبیعت نوآورانه، طبیعت باز، طبیعت باز، طبیعت و طبیعت علمی و غیره را دارا می باشد
[ترجمه گوگل]با نگاهی به ویژگی تئوریک، تمایز طبیعت پیوسته، ماهیت نوآورانه، طبیعت باز، ماهیت طبیعت، جغرافیایی و طبیعت علمی و غیره است

12. The president was respected by his people for his foresightedness .
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور توسط مردم خود به خاطر foresightedness مورد احترام بود
[ترجمه گوگل]رییس جمهور از سوی مردمش مورد احترام قرار گرفت

13. Because inquiry learning curriculum is still at exploring and pilot stage at present, to further investigation of this problem, have certain foresightedness.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که برنامه آموزشی تحقیق هنوز هم در حال بررسی و مرحله آزمایشی در حال حاضر است، برای بررسی بیشتر این مشکل، foresightedness خاصی دارند
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آموزش برنامه درسی آموزشی هنوز در مرحله کاوش و خلبان در حال حاضر است، برای بررسی بیشتر این مشکل، دارای پیشینه خاصی است

14. This article uses the method that the combine of feasibility studying and foresightedness research, the innovation and strives, and the comparison and the analysis and so on.
[ترجمه ترگمان]این مقاله از این روش برای ترکیب امکان سنجی تحقیق و تحقیق، نوآوری و تلاش، و مقایسه و تحلیل و غیره استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله از این روش استفاده می کند که ترکیبی از مطالعات امکان سنجی و تحقیق پیش آگهی، نوآوری و تلاش و مقایسه و تحلیل و غیره است

پیشنهاد کاربران

آینده نگری


کلمات دیگر: