کلمه جو
صفحه اصلی

formalisation

انگلیسی به فارسی

رسمی سازی


انگلیسی به انگلیسی

• act of making formal, act of making official (also formalization)

جملات نمونه

1. Both interpretation and argumentation contribute to the formalisation of the knowledge of law with the character of practical reason.
[ترجمه ترگمان]هر دو تفسیر و استدلال به رسمیت شناختن دانش قانون با ویژگی عقل عملی کمک می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو تفسیر و استدلال به رسمیت شناختن علم قانون با شخصیت علم عملی کمک می کند

2. Formalisation of the social context is the social structure.
[ترجمه ترگمان]formalisation بافت اجتماعی ساختار اجتماعی است
[ترجمه گوگل]فرمالیست شدن بستر اجتماعی ساختار اجتماعی است

3. But what is risk other than a formalisation of fear?
[ترجمه ترگمان]اما چیزی که خطر به غیر از a ترس را به خطر می اندازد چیست؟
[ترجمه گوگل]اما خطر دیگری جز رسمی شدن ترس چیست؟

4. The formalisation and reasoning of models is then applied to model consistency checking.
[ترجمه ترگمان]در این هنگام بیان و استدلال مدل ها برای مدل کنترل ثبات اعمال می شود
[ترجمه گوگل]سپس فرمولاسیون و استدلال مدلها به منظور بررسی مدل سازگاری اعمال می شود

5. The researchers discuss and monitor the teaching and are present during those lessons when the formalisation is expected to take place.
[ترجمه ترگمان]محققان بحث و بررسی این آموزه ها را مورد بحث و بررسی قرار داده و در طی آن درس هایی که انتظار می رود رسمی رسمی برگزار شود، حضور دارند
[ترجمه گوگل]محققان در مورد آموزش و نظارت بر تدریس مشغول به تحصیل هستند و در حین این درس در حال حاضر حضور دارند

6. Finally, what looks like a determination to be patriotically self-reliant is simultaneously the opposite: the formalisation of complete dependency.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، چیزی که به نظر یک عزم راسخ به نظر می رسد به طور همزمان مخالف است: رسمی بودن وابستگی کامل
[ترجمه گوگل]در نهایت، آنچه به نظر می رسد که عزمی برای اتخاذ وطن پرستانه خود به خودی است، به طور همزمان کاملا مخالف است: رسمی شدن وابستگی کامل

7. The first step was to reopen the banks; the first legislation sought was the re-issue of the Federal Reserve Bank Note, followed by the formalisation of the gold embargo and the anti-hoarding decree.
[ترجمه ترگمان]اولین قدم این بود که بانک ها را بازگشایی کند؛ اولین قانونی که به دنبال موضوع بانک مرکزی ذخیره بود، مورد توجه قرار گرفت و پس از آن قانون تحریم طلا و حکم anti (احتکار)به دنبال آن بود
[ترجمه گوگل]اولین قدم این بود که بانک ها را دوباره ببندند؛ نخستین قانون مورد نظر مجددا از سوی بانک مرکزی فدرال رزرو به ثبت رساندن تحریم طلا و فرمان ضد نگهداری رسید

8. Often considered to be the father of modern computer science, Turing provided an influential formalisation of the concept of the algorithm and computation with the Turing machine.
[ترجمه ترگمان]ماشین های تورینگ اغلب به عنوان پدر علم کامپیوتر مدرن در نظر گرفته می شوند، که در آن از مفهوم الگوریتم و محاسبه با ماشین تورینگ استفاده شده است
[ترجمه گوگل]تورینگ، اغلب به عنوان پدر علوم رایانه های مدرن شناخته می شود، رسمی سازی مؤثر مفهوم الگوریتم و محاسبات را با ماشین تورینگ ارائه می دهد

پیشنهاد کاربران

به رسمیت شناختن


کلمات دیگر: