(داروسازی ـ شیمی) فرمالین (فرمالدئید و آب)
formalin
(داروسازی ـ شیمی) فرمالین (فرمالدئید و آب)
انگلیسی به فارسی
(داروسازی ـ شیمی) فرمالین (فرمالدئید و آب)
فرمالین
انگلیسی به انگلیسی
• solution containing formaldehyde
جملات نمونه
1. Biopsy tissues were fixed in buffered formalin and processed routinely through paraffin wax, ensuring optimal orientation at the embedding stage.
[ترجمه ترگمان]بافت Biopsy در بافر بافر ثابت شده و به طور معمول از طریق موم پارافین فرآوری شد و جهت گیری بهینه در مرحله تعبیه را تضمین کرد
[ترجمه گوگل]بافت های بیوپسی در فرمالین بافر ثابت شده و به طور معمول از طریق موم پارافین پردازش می شوند و جهت گیری مطلوب در مرحله جوشاندن را فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]بافت های بیوپسی در فرمالین بافر ثابت شده و به طور معمول از طریق موم پارافین پردازش می شوند و جهت گیری مطلوب در مرحله جوشاندن را فراهم می کنند
2. Formalin fixes platelet aggregates which would be removed during the centrifugation to produce platelet-rich plasma.
[ترجمه ترگمان]formalin، سنگ دانه های پلاکت را اصلاح می کند که در طول سانتریفوژ برای تولید پلاسمای غنی از پلاکت حذف خواهد شد
[ترجمه گوگل]فرمالین ریزش پلاکت ها را که در طول سانتریفیوژ برداشته می شود برای تولید پلاسمای غنی از پلاکت
[ترجمه گوگل]فرمالین ریزش پلاکت ها را که در طول سانتریفیوژ برداشته می شود برای تولید پلاسمای غنی از پلاکت
3. Finally, the intestinal tract was excised, fixed in formalin, stained with haematoxylin and eosin, then coded.
[ترجمه ترگمان]سرانجام، مجرای روده در formalin آغشته به haematoxylin و eosin و سپس کد شده بود
[ترجمه گوگل]در نهایت، دستگاه روده برداشته شد، در فرمالین ثابت شد، رنگ آمیزی شده با هماتوکسیلین و ائوزین، و سپس کدگذاری شده است
[ترجمه گوگل]در نهایت، دستگاه روده برداشته شد، در فرمالین ثابت شد، رنگ آمیزی شده با هماتوکسیلین و ائوزین، و سپس کدگذاری شده است
4. The researchers injected formalin into animals' paws and watched how often they licked the wound.
[ترجمه ترگمان]محققان formalin را به پنجه های حیوانات تزریق کردند و آن ها را تماشا کردند که چگونه زخم را لیسید
[ترجمه گوگل]محققان فرمالین را به چنگال حیوانها تزریق کرده و تماشا می کنند که اغلب آنها زخم را لک زده اند
[ترجمه گوگل]محققان فرمالین را به چنگال حیوانها تزریق کرده و تماشا می کنند که اغلب آنها زخم را لک زده اند
5. The biopsies were fixed in formalin and stained with haematoxylin and eosin.
[ترجمه ترگمان]The در formalin ثابت و آغشته به haematoxylin و eosin بودند
[ترجمه گوگل]بیوپسی ها در فرمالین ثابت شده و با هماتوکسیلین و ائوزین رنگ می شوند
[ترجمه گوگل]بیوپسی ها در فرمالین ثابت شده و با هماتوکسیلین و ائوزین رنگ می شوند
6. The antral biopsy specimens were fixed in formalin and processed routinely.
[ترجمه ترگمان]نمونه برداری از نمونه برداری در formalin ثابت شد و به طور معمول پردازش شد
[ترجمه گوگل]نمونه های بیوپسی آنترال در فرمالین ثابت شده و به طور مرتب پردازش می شوند
[ترجمه گوگل]نمونه های بیوپسی آنترال در فرمالین ثابت شده و به طور مرتب پردازش می شوند
7. The fourth step Intravesical 1% formalin or open cystotomy temporary urinary diversion and bladder packing with gauze or percutaneous embolization of both vesical arteries.
[ترجمه ترگمان]مرحله چهارم: ۱ % formalin یا باز کردن cystotomy موقت ادرار و کیسه مثانه با گاز توری یا percutaneous embolization از هر دو سرخرگ مهره ای
[ترجمه گوگل]گام چهارم: فرمالین 1٪ Intravesical یا انحراف موقت ادرار و بسته شدن مثانه با استفاده از گازوئیل یا آمبولیزاسیون پوستی از هر دو شریان آبریاضی است
[ترجمه گوگل]گام چهارم: فرمالین 1٪ Intravesical یا انحراف موقت ادرار و بسته شدن مثانه با استفاده از گازوئیل یا آمبولیزاسیون پوستی از هر دو شریان آبریاضی است
8. All the specimen process formalin fixation and mineral wax embedment.
[ترجمه ترگمان]تمام فرآیند نمونه تثبیت و تثبیت موم معدنی است
[ترجمه گوگل]تمام فرایند نمونه گیری فرمالین و تعویض موم معدنی
[ترجمه گوگل]تمام فرایند نمونه گیری فرمالین و تعویض موم معدنی
9. But things deteriorate, even in formalin, over the years.
[ترجمه ترگمان]اما همه چیز بدتر می شود، حتی در formalin، طی سال ها
[ترجمه گوگل]اما در طول سالها همه چیز حتی در فرمالین رو به وخامت است
[ترجمه گوگل]اما در طول سالها همه چیز حتی در فرمالین رو به وخامت است
10. Mucosal immune response of the mice to formalin - treated Campylobacter jejuni, CJ - S 13 was effectively induced by oral immunization.
[ترجمه ترگمان]واکنش ایمنی mucosal موش ها به formalin -، سی جی سی، به طور موثر از طریق ایمن سازی شفاهی ایجاد شد
[ترجمه گوگل]پاسخ ایمنی مخاطی موش ها به پروپیلوباکتر ژژونی کامپیلوباکتر، CJ - S 13 به طور موثر توسط ایمن سازی دهان منجر شده است
[ترجمه گوگل]پاسخ ایمنی مخاطی موش ها به پروپیلوباکتر ژژونی کامپیلوباکتر، CJ - S 13 به طور موثر توسط ایمن سازی دهان منجر شده است
11. Or methanal Formaldehyde (37%) in water solution, called formalin, is used as a preservative, an embalming agent, and a disinfectant .
[ترجمه ترگمان]یا methanal formaldehyde (۳۷ %)در محلول آبی بنام formalin به عنوان نگهدارنده، یک عامل ترمیم کنندگی، و یک داروی ضد عفونی کننده استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یا متانال Formaldehyde (37٪) در محلول آب، به نام فرمالین، به عنوان یک نگهدارنده، یک ماده شستشو دهنده و یک ضد عفونی کننده استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یا متانال Formaldehyde (37٪) در محلول آب، به نام فرمالین، به عنوان یک نگهدارنده، یک ماده شستشو دهنده و یک ضد عفونی کننده استفاده می شود
12. Objective To decrease the formalin content in the reused dialyzer and reduce the patients'cost.
[ترجمه ترگمان]هدف کاهش محتوای formalin در the مجدد و کاهش هزینه بیماران
[ترجمه گوگل]هدف: کاهش محتوای فرمالین در دیالیزر مجدد و کاهش هزینه بیمار
[ترجمه گوگل]هدف: کاهش محتوای فرمالین در دیالیزر مجدد و کاهش هزینه بیمار
13. The hearts were stored in formalin, and in many cases had been dissected.
[ترجمه ترگمان]قلب در formalin انبار شده بود و در بسیاری از موارد کالبد شکافی شده بود
[ترجمه گوگل]قلب ها در فرمالین ذخیره شده و در بسیاری از موارد محصور شده اند
[ترجمه گوگل]قلب ها در فرمالین ذخیره شده و در بسیاری از موارد محصور شده اند
14. Freshwater and suitable concentration of formalin, copper sulfate and sodium salinomycin were the better way to prevent and cure Cryptocaryoniosis.
[ترجمه ترگمان]از آب شیرین و غلظت مناسب of، سولفات مس و salinomycin برای جلوگیری و درمان Cryptocaryoniosis استفاده شد
[ترجمه گوگل]آب شیرین و غلظت مناسب فرمالین، سولفات مس و سیلینومایسین سدیم بهترین راه برای جلوگیری و درمان کریپتوکاریونیوز بود
[ترجمه گوگل]آب شیرین و غلظت مناسب فرمالین، سولفات مس و سیلینومایسین سدیم بهترین راه برای جلوگیری و درمان کریپتوکاریونیوز بود
15. Dip a pile of shit in Formalin.
[ترجمه ترگمان]یه مشت چرت و پرت تو \"Formalin\" پیدا کن
[ترجمه گوگل]غل و زنجیر گه در فرمالین
[ترجمه گوگل]غل و زنجیر گه در فرمالین
کلمات دیگر: