کلمه جو
صفحه اصلی

forested


جنگل، بیشه، تبدیل به جنگل کردن، درختکاری کردن

انگلیسی به فارسی

جنگل، تبدیل به جنگل کردن، درخت کاری کردن


انگلیسی به انگلیسی

• covered with trees, thickly wooded

جملات نمونه

1. gorgan used to be thickly forested
در گذشته گرگان از جنگل های انبوه پوشیده شده بود.

2. The province is heavily forested and sparsely populated.
[ترجمه ترگمان]این استان پرجمعیت و پرجمعیت است
[ترجمه گوگل]این استان به شدت جنگل و کم جمعیت دارد

3. The road snaked through forested mountains.
[ترجمه ترگمان]جاده از میان کوه ها رد شد
[ترجمه گوگل]جاده ای که از طریق کوه های جنگلی نفوذ کرده است

4. Forested areas have been expanding every year, with the increase in standing timber greater than that of felled lumber.
[ترجمه ترگمان]مناطق forested هر سال در حال گسترش بوده و میزان الوار در حال حاضر بیشتر از چوب است
[ترجمه گوگل]مناطق مزارع هر ساله افزایش می یابد، با افزایش تعداد جنگل های ایستاده بیشتر از چوب های بریده شده

5. Heavy mists mantled the forested slopes behind the village.
[ترجمه ترگمان]مه غلیظی از دامنه های جنگلی در پشت دهکده پنهان بود
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب سنگین دامنه های جنگلی در پشت روستا

6. Only 8 per cent of Britain is forested.
[ترجمه ترگمان]تنها ۸ درصد از بریتانیا جنگلی است
[ترجمه گوگل]تنها 8 درصد از انگلستان جنگل است

7. Soon after setting off we came to a forested valley along the banks of the Gwaun.
[ترجمه ترگمان]اندکی پس از عزیمت ما به دره ای جنگلی در امتداد سواحل of رسیدیم
[ترجمه گوگل]به زودی پس از راه اندازی ما به دره جنگل در امتداد ساحل Gwaun آمد

8. Chalet-style homes dot the forested hillside.
[ترجمه ترگمان]خانه chalet - سبک تپه جنگلی است
[ترجمه گوگل]خانه های کلبه به سبک نقطه ضخامت جنگل

9. Essex displayed strong individual characteristics, not even the forested western fringe being markedly differentiated from the adjacent parts.
[ترجمه ترگمان]اسکس ویژگی های فردی قوی را به نمایش گذاشت، نه حتی ریشه های غربی جنگلی که به طور قابل توجهی از بخش های مجاور متمایز شده اند
[ترجمه گوگل]اسکس ویژگی های فردی قوی را نشان داد، حتی حاشیه غرب جنگل که از قسمت های مجاور تفاوت قابل توجهی نداشت

10. The landscape was flat, forested and every so often there were small wooden villages.
[ترجمه ترگمان]این منظره مسطح و جنگلی بود و همه جا روستاهای چوبی کوچکی وجود داشت
[ترجمه گوگل]چشم انداز مسطح و جنگل بود و هرچند اغلب روستاهای کوچک چوبی وجود داشت

11. New Brunswick is one of the most forested regions in the world.
[ترجمه ترگمان]Brunswick یکی از the مناطق جهان است
[ترجمه گوگل]نیوبرانزویک یکی از مناطق مسکونی جهان است

12. Mosquito control programmes targeting wild mosquitoes in forested areas are not practical for preventing jungle (or sylvatic) yellow fever transmission.
[ترجمه ترگمان]برنامه های کنترل Mosquito که پشه وحشی را در نواحی جنگلی هدف قرار می دهند برای جلوگیری از انتقال تب زرد جنگل عملی نیستند
[ترجمه گوگل]برنامه های مبارزه با پشه که هدف قرار دادن پشه های وحشی در مناطق جنگلی هستند، برای جلوگیری از انتقال تب زرد (یا سیلواتیک) تب زرد عملی نیستند

13. TWO farmers in Anekal, a forested bit of the south Indian state of Karnataka, were in their fields this summer when a pair of cow elephants and a calf emerged from the trees.
[ترجمه ترگمان]دو کشاورز در Anekal، یک بیت جنگلی جنوبی استان کارناتاکا، در این تابستان در مزارع خود بودند که یک جفت فیل گاو و یک گوساله از درختان بیرون آمدند
[ترجمه گوگل]دو کشاورز در Anekal، یک بوته جنگلی از دولت هند جنوبی کارناتاکا، در تابستان خود در تابستان بودند که یک جفت فیل گاو و یک گوساله از درختان ظاهر شد

14. A more widely - forested Chongqing will be an enhanced carbon sink.
[ترجمه ترگمان]چانگ کینگ که به طور گسترده جنگلی است غرق شدن کربن تقویت شده خواهد بود
[ترجمه گوگل]به طور گسترده ای جنگل های چونگینگ یک سد کربن افزایش یافته است

15. Malaysia is dotted with plains, forested hills and mountains and West Malaysia.
[ترجمه ترگمان]مالزی با دشت، تپه های جنگلی و کوه ها و مالزی غربی پراکنده شده است
[ترجمه گوگل]مالزی با دشت ها، تپه های جنگلی و کوه ها و مالزی غربی قرار دارد


کلمات دیگر: