کلمه جو
صفحه اصلی

forlorn hope


(ارتش) گروه جانباز، جان نثاران، پیش مرگان، جانبازی، (اقدام به عمل خطرناکی که احتمال موفقیت آن کم است) جان نثاری، دسته ای که قبلامامورحمله وبمباران جای محصوری میشوند، طلایه

انگلیسی به فارسی

(ارتش) گروه جانباز، جاننثاران، پیشمرگان


جانبازی، (اقدام به عمل خطرناکی که احتمال موفقیت آن کم است) جاننثاری


کوره امید


امیدواری


انگلیسی به انگلیسی

• desperate or perilous undertaking; vain hope; group of soldiers selected to perform a dangerous mission

جملات نمونه

1. It'seemed a forlorn hope that we would find a taxi.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که ما یک تاکسی پیدا خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]این یک امید غلط است که ما یک تاکسی پیدا می کنیم

2. Peasants have left the land in the forlorn hope of finding a better life in cities.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان سرزمین را به امید یافتن زندگی بهتر در شهرها ترک کرده اند
[ترجمه گوگل]دهقانان زمین را در امید گمراهی برای یافتن زندگی بهتر در شهرهای ترک کرده اند

3. We continued negotiating in the forlorn hope of finding a peace formula.
[ترجمه ترگمان]ما همچنان با امید به یافتن یک فرمول صلح به مذاکره ادامه دادیم
[ترجمه گوگل]ما مذاکره را در امید ناشی از یافتن فرمول صلح ادامه دادیم

4. She waited in the forlorn hope that he would one day come back to her.
[ترجمه ترگمان]او امیدوار بود که روزی به او باز گردد
[ترجمه گوگل]او در انتظار امید بود که او روزی به او می آمد

5. Well, it had been a forlorn hope at best.
[ترجمه ترگمان]خب، بهترین امید واهی بوده
[ترجمه گوگل]خوب، این بهترین امیدواری بود

6. Dougal was chasing a forlorn hope; and he wasn't even sure that he was going by the best route.
[ترجمه ترگمان]Dougal داشت یک امید واهی را دنبال می کرد؛ و او حتی مطمئن نبود که از بهترین راه پیش می رود
[ترجمه گوگل]دوگل یک امید غلط را دنبال کرد و حتی مطمئن نبود که او بهترین مسیر را دارد

7. Unfortunately, that looks a forlorn hope.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، این امید واهی است
[ترجمه گوگل]متاسفانه، این به نظر می رسد امید غلط است

8. Privately, both of us nursed a forlorn hope.
[ترجمه ترگمان]به طور خصوصی، هر دوی ما یک امید واهی را از دست دادیم
[ترجمه گوگل]به طور خصوصی، هر دو از ما یک امید غلطی داشتند

9. I must now bring my forlorn hope into action, in order to carry my point!
[ترجمه ترگمان]اکنون باید امید واهی خود را به عمل آورم تا به مقصود خود برسم!
[ترجمه گوگل]اکنون باید امید من را برای انجام این کار به ارمغان بیاورم تا نقطهنظرم را بردارم

10. Revenue sharing seems a forlorn hope.
[ترجمه ترگمان]درآمد به حساب درآمد، امید بیهوده ای به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]به اشتراک گذاری درآمد به نظر می رسد امید غلط است

11. That is already a forlorn hope.
[ترجمه ترگمان]این یک امید واهی است
[ترجمه گوگل]این در حال حاضر یک امید غلط است

12. Going to their rescue in a rowing - boat is a bit of a forlorn hope.
[ترجمه ترگمان]رفتن به نجات آنان در قایق پارویی کمی از امید واهی است
[ترجمه گوگل]رفتن به نجات آنها در قایقرانی - قایق کمی از امید قلبی است

13. Their only hope now is that the outside world will intervene but it is an increasingly forlorn hope.
[ترجمه ترگمان]تنها امیدشان این است که دنیای بیرون مداخله کند، اما این یک امید واهی است
[ترجمه گوگل]اکنون تنها امیدشان این است که جهان خارج وارد عمل شود اما این امید به طور فزاینده ای است

14. For Coulthard, the prospect of posting a third successive Silverstone win looks a forlorn hope at best after another disappointing race.
[ترجمه ترگمان]برای Coulthard، امید ارسال سومین پیروزی متوالی متوالی، امید واهی را در بهترین حالت بعد از یک مسابقه ناامید کننده دیگر به دست می آورد
[ترجمه گوگل]برای Coulthard، چشم انداز ارسال سومین پیروزی سیلورستون به نظر می رسد امید forlorn در بهترین حالت پس از یک مسابقه ناامید کننده دیگر

15. But these outcasts of the consumer boom have learned to make even a forlorn hope go a long way.
[ترجمه ترگمان]اما این outcasts حامی شکوفایی مصرف کننده یاد گرفته اند که حتی امید واهی هم داشته باشند
[ترجمه گوگل]اما این ناآرامی ها از رونق مصرف کننده یاد گرفته اند تا حتی یک امیدواری دراز بکشند

پیشنهاد کاربران

امید واهی
in the forlorn hope
in the vain hope


کلمات دیگر: