(فوتبال و غیره) وسط زمین بازی، بخش میانی (از سه بخش زمین بازی)
midfield
(فوتبال و غیره) وسط زمین بازی، بخش میانی (از سه بخش زمین بازی)
انگلیسی به فارسی
(فوتبال و غیره) وسط زمین بازی، بخش میانی (از سه بخش زمین بازی)
میانه
انگلیسی به انگلیسی
• middle area of a sports field (soccer)
جملات نمونه
1. Simon's a defender, but I always play in midfield.
[ترجمه ترگمان]سیمون یک مدافع است، اما من همیشه در midfield بازی می کنم
[ترجمه گوگل]سیمون یک مدافع است، اما من همیشه در میانه میدان بازی میکنم
[ترجمه گوگل]سیمون یک مدافع است، اما من همیشه در میانه میدان بازی میکنم
2. Simpson came off the bench to play in midfield.
[ترجمه ترگمان]سیمپسون از روی نیمکت اومد تا در midfield بازی کنه
[ترجمه گوگل]سیمپسون از نیمکت برای بازی در خط میانی استفاده کرد
[ترجمه گوگل]سیمپسون از نیمکت برای بازی در خط میانی استفاده کرد
3. He plays in midfield.
[ترجمه ترگمان]او در میانه زمین بازی می کند
[ترجمه گوگل]او در میانه میدان بازی می کند
[ترجمه گوگل]او در میانه میدان بازی می کند
4. The midfield did very well in the first half.
[ترجمه ترگمان]میانه میانه در نیمه اول خیلی خوب عمل کرد
[ترجمه گوگل]میانه میدان در نیمه اول بسیار خوب بود
[ترجمه گوگل]میانه میدان در نیمه اول بسیار خوب بود
5. Arsenal's defence were strong, but their midfield fell apart in the first five minutes of the match.
[ترجمه ترگمان]دفاع آرسنال قوی بود، اما در پنج دقیقه اول مسابقه میانی آن ها در میانه زمین از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]دفاع آرسنال قوی بود، اما میانه خود را در پنج دقیقه اول بازی از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]دفاع آرسنال قوی بود، اما میانه خود را در پنج دقیقه اول بازی از هم جدا شدند
6. Newcastle United midfield player Gavin Peacock tops Boro's shopping list.
[ترجمه ترگمان]Gavin Peacock، بازیکن میانی شهر نیوکاسل، در صدر فهرست خرید boro قرار دارد
[ترجمه گوگل]گاوین پائول، بازیکن اصلی نیوکاسل یونایتد، لیست خرید بوو را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]گاوین پائول، بازیکن اصلی نیوکاسل یونایتد، لیست خرید بوو را به ثمر رساند
7. As an advanced midfield player he s ok, but as an out and out striker . . . Please!!
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک بازیکن پیشرو ماهر، حالش خوبه، اما به عنوان یک بیرون و بیرون، لطفا! !! !! !!
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک بازیکن نیمه نهایی پیشرفته، اما به عنوان یک مهاجم و خروج لطفا!!
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک بازیکن نیمه نهایی پیشرفته، اما به عنوان یک مهاجم و خروج لطفا!!
8. Hard working forward who can play midfield.
[ترجمه ترگمان]سخت کوشی که می تواند میانه بازی را بازی کند
[ترجمه گوگل]کار سختی در پیش رو دارد که می تواند در خط میانی بازی کند
[ترجمه گوگل]کار سختی در پیش رو دارد که می تواند در خط میانی بازی کند
9. That spectacular strike came from Boro midfield player Willie Falconer who was thrilled with his fifth goal of the season.
[ترجمه ترگمان]این حمله تماشایی از \"ویلی Falconer\" بازیکن میانی \"ویلی Falconer\" بود که از پنجمین هدف خود در این فصل به وجد آمده بود
[ترجمه گوگل]این اعتصاب چشمگیر از ویلی فالکونر، بازیکن نیمفصل بورو بود که با گل پنجم او در این فصل هیجان زده بود
[ترجمه گوگل]این اعتصاب چشمگیر از ویلی فالکونر، بازیکن نیمفصل بورو بود که با گل پنجم او در این فصل هیجان زده بود
10. How long will he go on buying midfield players when what we still need is a centre half?
[ترجمه ترگمان]او چقدر طول خواهد کشید تا بازیکنان میانی را خریداری کند زمانی که چیزی که ما هنوز به آن نیاز داریم یک مرکز است؟
[ترجمه گوگل]چه مدت زمان لازم برای خرید بازیکنان میانه را می گیرد؟
[ترجمه گوگل]چه مدت زمان لازم برای خرید بازیکنان میانه را می گیرد؟
11. Gradually the visiting midfield began to assert themselves.
[ترجمه ترگمان]به تدریج the بازدید کننده شروع به اثبات خود کردند
[ترجمه گوگل]به تدریج بازه های نیمه نهایی شروع به تسلیم شدن کردند
[ترجمه گوگل]به تدریج بازه های نیمه نهایی شروع به تسلیم شدن کردند
12. Northern's biggest setback came with the loss of midfield maestro Deryck Fox with pulled stomach muscles.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین عقب نشینی در شمال با از دست دادن of فاکس، استاد میانی، همراه با کشیده شدن عضلات شکم انجام شد
[ترجمه گوگل]بزرگترین شکست در شمال با از دست دادن مفتی هافبک دیراک فاکس با کاهش عضلات شکم به وجود آمد
[ترجمه گوگل]بزرگترین شکست در شمال با از دست دادن مفتی هافبک دیراک فاکس با کاهش عضلات شکم به وجود آمد
13. Gillespie will play in midfield instead of Cochrane.
[ترجمه ترگمان]گیلسپی بجای of در میانه زمین بازی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]Gillespie به جای Cochrane در خط میانی بازی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]Gillespie به جای Cochrane در خط میانی بازی خواهد کرد
14. Simon Harrop comes into midfield as Colin Whettam reverts to the bench.
[ترجمه ترگمان]سایمون Harrop در میانه زمین بازی می کند و کالین Whettam به جای خود به نیمکت باز می گردد
[ترجمه گوگل]سیمون هاروپ به میدان می آید به عنوان کولین Whettam به نیمکت بازگشت
[ترجمه گوگل]سیمون هاروپ به میدان می آید به عنوان کولین Whettam به نیمکت بازگشت
15. Peake is fit to return in midfield.
[ترجمه ترگمان]پیک هم برای بازگشت به midfield مناسب است
[ترجمه گوگل]پیک مناسب برای بازگشت در میانه میدان است
[ترجمه گوگل]پیک مناسب برای بازگشت در میانه میدان است
پیشنهاد کاربران
هافبک ( در فوتبال )
کلمات دیگر: