اسب دوانی
horse race
اسب دوانی
انگلیسی به فارسی
مسابقه اسب دوانی
انگلیسی به انگلیسی
• professional competition of speed of horses and their riders
جملات نمونه
1. The women's competition was a two horse race between last year's winners Surrey and the previous champions Essex.
[ترجمه ترگمان]رقابت زنان مسابقه اسب دوانی بین برندگان سال گذشته در ساری و قهرمانان سابق اسکس بوده است
[ترجمه گوگل]رقابت زنان دو برابری اسب میان برندگان سال گذشته سوری و قهرمانان پیشین اسکس بود
[ترجمه گوگل]رقابت زنان دو برابری اسب میان برندگان سال گذشته سوری و قهرمانان پیشین اسکس بود
2. The women's competition was a two horse race between last year's winners Surrey and previous champions Essex.
[ترجمه ترگمان]رقابت زنان مسابقه اسب دوانی بین برندگان سال گذشته در ساری و قهرمان سابق اسکس بوده است
[ترجمه گوگل]رقابت های زنان دو برابری اسب در میان برندگان سال گذشته سوری و قهرمانان قبلی Essex بود
[ترجمه گوگل]رقابت های زنان دو برابری اسب در میان برندگان سال گذشته سوری و قهرمانان قبلی Essex بود
3. Meanwhile Labour insist Cheltenham is now a horse race with issues not personalities at the forefront.
[ترجمه ترگمان]در همان حال، حزب کارگر اصرار دارد که Cheltenham اکنون یک مسابقه اسب دوانی است که در راس مسائل قرار ندارد
[ترجمه گوگل]در همین حال، کار اصرار دارد که چلدنام در حال حاضر مسابقه اسب با مسائلی است که شخصیت ها در خط مقدم نیستند
[ترجمه گوگل]در همین حال، کار اصرار دارد که چلدنام در حال حاضر مسابقه اسب با مسائلی است که شخصیت ها در خط مقدم نیستند
4. The Grand National as always, has been the horse race of the year.
[ترجمه ترگمان]مثل همیشه، مسابقه اسب دوانی آن سال است
[ترجمه گوگل]Grand National به عنوان همیشه، مسابقه اسب سال است
[ترجمه گوگل]Grand National به عنوان همیشه، مسابقه اسب سال است
5. The musicals are a real horse race.
[ترجمه ترگمان] The یه مسابقه اسب سواری واقعی هستن
[ترجمه گوگل]موزیکال یک مسابقه اسب واقعی است
[ترجمه گوگل]موزیکال یک مسابقه اسب واقعی است
6. It is the only horse race that captures the attention of the general public, much like motor sports' Indianapolis 500.
[ترجمه ترگمان]این تنها مسابقه اسب دوانی است که توجه عموم مردم را جلب می کند، بیشتر شبیه به ورزش های موتوری در ایندیاناپولیس ۵۰۰ است
[ترجمه گوگل]این تنها نژاد اسب است که توجه جامعه را به خود جلب می کند، بسیار شبیه به ورزش موتورسیگان ایندیاناپولیس 500 است
[ترجمه گوگل]این تنها نژاد اسب است که توجه جامعه را به خود جلب می کند، بسیار شبیه به ورزش موتورسیگان ایندیاناپولیس 500 است
7. In part two: Horse race horror . . . top woman jockey crushed in fall.
[ترجمه ترگمان]قسمت دوم: مسابقه دو: اسب با صدای بلند اسب در حال سقوط است
[ترجمه گوگل]در قسمت دوم: ترسناک اسب جاکلیدی زن بالا در پاییز
[ترجمه گوگل]در قسمت دوم: ترسناک اسب جاکلیدی زن بالا در پاییز
8. It is certainly better than any horse race, or any other gambling, when the odds are never in your favor.
[ترجمه ترگمان]مسلما بهتر از هر مسابقه اسب دوانی، یا هر قمار دیگر، وقتی که شانس هرگز به نفع شما نبوده است
[ترجمه گوگل]مطمئنا بهتر از هر مسابقه اسب یا هر قمار دیگری است که هرگز به نفع شما نیست
[ترجمه گوگل]مطمئنا بهتر از هر مسابقه اسب یا هر قمار دیگری است که هرگز به نفع شما نیست
9. If it were a horse race, they might be erecting tents right now on the first turn.
[ترجمه ترگمان]اگر مسابقه اسب دوانی بود، ممکن بود همین حالا چادرها را درست کنند
[ترجمه گوگل]اگر این مسابقه اسب بود، احتمالا چادرهای راست را در اولین نوبت نصب می کردند
[ترجمه گوگل]اگر این مسابقه اسب بود، احتمالا چادرهای راست را در اولین نوبت نصب می کردند
10. Horse race supremo John Parrett died instantly after falling from his horse.
[ترجمه ترگمان]مسابقه اسب دوانی supremo جان Parrett بلافاصله پس از سقوط از اسب درگذشت
[ترجمه گوگل]جان پارلت پس از سقوط از اسب خود، فورا فوت کرد
[ترجمه گوگل]جان پارلت پس از سقوط از اسب خود، فورا فوت کرد
11. Peter really did himself proud in the horse race.
[ترجمه ترگمان]پیتر واقعا خود را به مسابقه اسب سواری مفتخر کرده بود
[ترجمه گوگل]پیتر واقعا خود را در مسابقه اسب افتخار می کند
[ترجمه گوگل]پیتر واقعا خود را در مسابقه اسب افتخار می کند
12. For horse race betted is foolish.
[ترجمه ترگمان]به شرط این که مسابقه اسب دوانی به شرط حماقت باشد
[ترجمه گوگل]برای مسابقه اسب حقه بازی احمقانه است
[ترجمه گوگل]برای مسابقه اسب حقه بازی احمقانه است
13. You're already at Churchill Downs to watch the horse race.
[ترجمه ترگمان]تو قبلا در بلندی های چرچیل بودی تا مسابقه اسب دوانی را تماشا کنی
[ترجمه گوگل]شما در حال حاضر در Churchill Downs برای تماشای مسابقه اسب هستید
[ترجمه گوگل]شما در حال حاضر در Churchill Downs برای تماشای مسابقه اسب هستید
14. The annual Man versus Horse race over 22 miles of Powys countryside has seen an equine triumph once again.
[ترجمه ترگمان]مرد سالانه در مقابل مسابقه اسب دوانی در ۲۲ مایلی حومه شهر پویز، یک بار دیگر شاهد پیروزی اسب بوده است
[ترجمه گوگل]مسابقه سالانه مرد در برابر اسب در بیش از 22 مایل از حومه شهر پویس یک بار پیروزی اسب را دیده است
[ترجمه گوگل]مسابقه سالانه مرد در برابر اسب در بیش از 22 مایل از حومه شهر پویس یک بار پیروزی اسب را دیده است
15. Would you like to go to the horse race this afternoon?
[ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر میل دارید به مسابقه اسب بروید؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید این بعدازظهر به مسابقه اسب بروید؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید این بعدازظهر به مسابقه اسب بروید؟
پیشنهاد کاربران
مسابقه نزدیک به هم
کلمات دیگر: