کلمه جو
صفحه اصلی

forestay


(کشتی بادبان دار ـ طنابی که از شاه تیر جلو کشتی به سینه ی کشتی وصل است و شاه تیر را ثابت نگه می دارد) طناب پشت بند، مهار بین پیش دگل وعرشه کشتی

انگلیسی به فارسی

مهار بین پیش دگل وعرشه کشتی


فورستی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a cable or rope extending from the bowsprit to the foremast, used to support the foremast.

• front rope of a mast (on a ship)

جملات نمونه

1. The yellow genoa sped up the forestay, Trent switching sheets as the jib came down.
[ترجمه ترگمان]جنوا زرد به سرعت به سرعت بالا رفت ترنت ملافه را به سرعت پایین آورد
[ترجمه گوگل]ژنوم زرد فورستی را پرت کرد، ورق های ترمینال ترنت را به سمت پایین حرکت داد

2. A usually triangular sail attached to the forestay or headstay of a sailboat.
[ترجمه ترگمان]معمولا یک بادبان سه گوش به the یا headstay یک قایق بادبانی متصل می شد
[ترجمه گوگل]یک بادبان معمولی مثلثی که به قله یا قایق بادبانی وصل شده است

3. Forestay: The rigging that secures the mast forward.
[ترجمه ترگمان]شراع ها این دکل را به جلو می برند
[ترجمه گوگل]Forestay: جعلی که ایمیج را به جلو نگه می دارد

4. A furling jib rolls up around the forestay using special hardware in a furling system.
[ترجمه ترگمان]یک تیرک افقی در اطراف the با استفاده از سخت افزار خاص در یک سیستم furling می چرخد
[ترجمه گوگل]انفجار در حال چرخش در اطراف فراز با استفاده از سخت افزار ویژه در یک سیستم پیچیده رول

5. The sail in front, called the jib or sometimes the head sail, mounts on the forestay between the bow and the masthead, with its trailing corner controlled by the jibsheet.
[ترجمه ترگمان]بادبان در جلو، بادبان را به صدا در می آورد و گاه بادبان را میان دماغه و دکل کشتی می راند و در گوشه trailing با the که در آن دست و پنجه نرم می کرد، سوار قایق می شود
[ترجمه گوگل]بادبان جلویی، به نام چرخش یا گاهی سرنیز بادی، در محوطه بین کمان و سرپناه قرار دارد، و گوشه پایین آن توسط جیبستر کنترل می شود

6. The luff of a head sail, or jib, attaches to the forestay.
[ترجمه ترگمان]یک بادبان بزرگ بادبان، یا بادبان بزرگ که به the منتهی می شود
[ترجمه گوگل]قدم زدن از یک سر یا بادکنکی، به چمن زنی متصل می شود


کلمات دیگر: