لانه ی زنبور، (مجازی) مخمصه، جای خطرناک، وضع دشوار، وضع دشوار his comments stirred up a hornet's nest اظهارات او دردسر و جنجال زیادی ایجاد کرد
hornet's nest
لانه ی زنبور، (مجازی) مخمصه، جای خطرناک، وضع دشوار، وضع دشوار his comments stirred up a hornet's nest اظهارات او دردسر و جنجال زیادی ایجاد کرد
انگلیسی به فارسی
لانهی زنبور، (مجازی) مخمصه، جای خطرناک، وضع دشوار
لانه هورنت
انگلیسی به انگلیسی
• nest made by wasps; mess, trouble
مترادف و متضاد
dangerous situation
Synonyms: controversial issue, controversial situation, dangerous ground, trouble
جملات نمونه
1. His criticisms of the president stirred up a hornet's nest.
[ترجمه ترگمان]انتقادات او از رئیس جمهور لانه زنبور را به هم زد
[ترجمه گوگل]انتقادات او از رئیس جمهور باعث شد تا یک لانه هورنت را بشکند
[ترجمه گوگل]انتقادات او از رئیس جمهور باعث شد تا یک لانه هورنت را بشکند
2. The new production targets have stirred up a hornet's nest .
[ترجمه ترگمان]اهداف تولید جدید باعث ایجاد لانه زنبور شده است
[ترجمه گوگل]اهداف تولید جدید باعث افزایش لانه ی هورنت می شوند
[ترجمه گوگل]اهداف تولید جدید باعث افزایش لانه ی هورنت می شوند
3. Hersh's book stirred up a hornet's nest in the media.
[ترجمه ترگمان]کتاب هرش باعث شد که یک لانه زنبور در رسانه ها ایجاد شود
[ترجمه گوگل]کتاب هرش باعث افزایش لانه ی هورنت در رسانه ها شد
[ترجمه گوگل]کتاب هرش باعث افزایش لانه ی هورنت در رسانه ها شد
4. And if you stir up a hornet's nest, you create trouble or problems.
[ترجمه ترگمان]و اگر لانه زنبور را به هم بزنی، دردسر یا دردسر درست می کنی
[ترجمه گوگل]و اگر لانه ی هورنت را بشکنید، مشکلی ایجاد می کنید
[ترجمه گوگل]و اگر لانه ی هورنت را بشکنید، مشکلی ایجاد می کنید
5. The principal stirred up a hornet's nest by changing the school rules.
[ترجمه ترگمان]مدیر با تغییر قوانین مدرسه، یک لانه زنبور را تکان داد
[ترجمه گوگل]با تغییر قوانین مدرسه، سرپرستی یک لانه هورنت را تقویت کرد
[ترجمه گوگل]با تغییر قوانین مدرسه، سرپرستی یک لانه هورنت را تقویت کرد
6. The boy really stirred up a hornet's nest by talking back to his father.
[ترجمه ترگمان]پسر واقعا با حرف زدن به پدرش لونه زنبور را تکان داد
[ترجمه گوگل]با صحبت کردن به پدرش پسر واقعا لانه ی هورنت را به هم زد
[ترجمه گوگل]با صحبت کردن به پدرش پسر واقعا لانه ی هورنت را به هم زد
7. When the two students argued, It'stirred up a hornet's nest in the classroom.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این دو نفر بحث کردند، لانه زنبور در کلاس پیچید
[ترجمه گوگل]وقتی دو دانش آموز بحث کردند، لانه ی هورنت را در کلاس درس قرار دادند
[ترجمه گوگل]وقتی دو دانش آموز بحث کردند، لانه ی هورنت را در کلاس درس قرار دادند
8. The manager has stirred up a hornet's nest because he did not agree with the stall.
[ترجمه ترگمان]مدیر یک لانه زنبور را به هم زده است، زیرا او با این stall موافق نیست
[ترجمه گوگل]مدیر یک لانه ی هورنت را به هم زده است زیرا او با غرفه موافق نیست
[ترجمه گوگل]مدیر یک لانه ی هورنت را به هم زده است زیرا او با غرفه موافق نیست
9. Chen, Fanbian become a hornet's nest within the party, may be a stab haired package.
[ترجمه ترگمان]چن \"،\" Fanbian \"تو مهمونی لونه زنبور شده\" ممکنه یه بسته مو stab باشه
[ترجمه گوگل]چن، Fanbian تبدیل به یک لانه هورنت در حزب، ممکن است یک بسته مومیایی
[ترجمه گوگل]چن، Fanbian تبدیل به یک لانه هورنت در حزب، ممکن است یک بسته مومیایی
10. And if you strone stir up a hornet's nest, you create trouble or problems.
[ترجمه ترگمان]و اگر تو لانه زنبور را به هم بزنی، دردسر یا دردسر درست می کنی
[ترجمه گوگل]و اگر شما لمس یک لانه هورنت را شل کنید، مشکلی ایجاد می کنید
[ترجمه گوگل]و اگر شما لمس یک لانه هورنت را شل کنید، مشکلی ایجاد می کنید
11. Jim stirred up a real hornet's nest when he questioned salaries paid to council officials.
[ترجمه ترگمان]جیم وقتی درباره حقوق پرداختی به مقامات شورا سوال می کرد، یک لانه زنبور عسل پیدا کرد
[ترجمه گوگل]جیم زمانی که مشغول بررسی حقوق و دستمزد پرداخت شده به مقامات شورا بود، یک لانه شانه واقعی را شل کرد
[ترجمه گوگل]جیم زمانی که مشغول بررسی حقوق و دستمزد پرداخت شده به مقامات شورا بود، یک لانه شانه واقعی را شل کرد
12. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
13. There is a hornet's nest in the tree in front of my house.
[ترجمه ترگمان]یک لانه زنبور عسل در درخت جلوی خانه من قرار دارد
[ترجمه گوگل]لانه هورنت در درخت مقابل خانه من وجود دارد
[ترجمه گوگل]لانه هورنت در درخت مقابل خانه من وجود دارد
14. The government stirred up a hornet's nest by changing the prices of the goods.
[ترجمه ترگمان]دولت با تغییر قیمت کالاها یک لانه زنبور را به جنبش درآورد
[ترجمه گوگل]دولت با تغییر قیمت کالاها، لانه ی هورنت را تقویت کرد
[ترجمه گوگل]دولت با تغییر قیمت کالاها، لانه ی هورنت را تقویت کرد
15. The principal stirred up a hornet's nest by changing the rules at school.
[ترجمه ترگمان]مدیر با تغییر قوانین مدرسه، یک لانه زنبور را تکان داد
[ترجمه گوگل]با تغییر قوانین در مدرسه، مدیر یک لانه ی هورنت را تکان داد
[ترجمه گوگل]با تغییر قوانین در مدرسه، مدیر یک لانه ی هورنت را تکان داد
His comments stirred up a hornet's nest.
اظهارات او دردسر و جنجال زیادی ایجاد کرد.
کلمات دیگر: