فضول، نخود هر آش، مداخله گر، (قدیمی) کشتی که به طور غیرقانونی در ناحیه مورد امتیاز یک شرکت کشتی رانی کار می کند، هر کاسب غیرقانونی، سوداگر غیر مجاز، کسیکه در کار دیگران مداخله میکندوایشان راازسودبردن بازمی دارد
interloper
فضول، نخود هر آش، مداخله گر، (قدیمی) کشتی که به طور غیرقانونی در ناحیه مورد امتیاز یک شرکت کشتی رانی کار می کند، هر کاسب غیرقانونی، سوداگر غیر مجاز، کسیکه در کار دیگران مداخله میکندوایشان راازسودبردن بازمی دارد
انگلیسی به فارسی
کسی که در کار دیگران مداخله میکند و ایشان را از سود بردن باز میدارد
interloper
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a person who intrudes in the affairs of others; meddler.
- His possessive and overprotective sister always accompanied us on our walks, and I considered her nothing less than an interloper.
[ترجمه ترگمان] او همیشه در پیاده روی ما با ما همراهی می کرد و من او را کم تر از یک مرد فضولی در نظر گرفتم
[ترجمه گوگل] خواهرزاده و پرستار او همواره ما را در پیروی ما همراهی می کرد، و من او را کمتر از یک همکار در نظر گرفتم
[ترجمه گوگل] خواهرزاده و پرستار او همواره ما را در پیروی ما همراهی می کرد، و من او را کمتر از یک همکار در نظر گرفتم
• one who trespasses on the domain of another without proper license (as in trade); meddler, intruder
an interloper is a person who interferes in something or who is in a place where they are not supposed to be.
an interloper is a person who interferes in something or who is in a place where they are not supposed to be.
مترادف و متضاد
person who intrudes, meddles
Synonyms: alien, busybody, intermeddler, intruder, meddler, obtruder, trespasser, uninvited guest, unwanted visitor
جملات نمونه
1. Security did not prevent an interloper from getting onto the stage at the opening ceremony.
[ترجمه ترگمان]در مراسم افتتاحیه، امنیت مانع از ورود یک فرد مزاحمی به سوی او نشد
[ترجمه گوگل]امنیت باعث جلوگیری از ورود متقاضیان به مراسم افتتاحیه شد
[ترجمه گوگل]امنیت باعث جلوگیری از ورود متقاضیان به مراسم افتتاحیه شد
2. The interlopers soon give up the unequal contest.
[ترجمه ترگمان]The مزاحم مسابقه unequal را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]بیننده ها به زودی مسابقه نابرابر را کنار می گذارند
[ترجمه گوگل]بیننده ها به زودی مسابقه نابرابر را کنار می گذارند
3. He can spot any interlopers among the stars immediately.
[ترجمه ترگمان]او می تواند هر interlopers را بلافاصله در میان ستارگان تشخیص دهد
[ترجمه گوگل]او می تواند فورا هر بیننده ای را در بین ستارگان قرار دهد
[ترجمه گوگل]او می تواند فورا هر بیننده ای را در بین ستارگان قرار دهد
4. They were treated as interlopers in their new country.
[ترجمه ترگمان]آن ها به عنوان interlopers در کشور جدید خود تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان متقاضیان در کشور جدیدشان رفتار می کردند
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان متقاضیان در کشور جدیدشان رفتار می کردند
5. Sadly, it has been stolen by some foul interloper!
[ترجمه ترگمان]متاسفانه توسط یه مرد فضولی دزدی دزدیده شد
[ترجمه گوگل]متاسفانه، توسط برخی از interloper نادرست به سرقت رفته است!
[ترجمه گوگل]متاسفانه، توسط برخی از interloper نادرست به سرقت رفته است!
6. Later in anaphase, the unattached interloper microtubules actively slide past each other, elongating the entire spindle.
[ترجمه ترگمان]بعدا در anaphase، the آزاد interloper به طور فعال از کنار هم عبور می کنند و تمام spindle را دراز می کنند
[ترجمه گوگل]بعدها در anaphase، میکروتابلهای interloper unattached به طور فعال از یکدیگر شکاف می کشند، elongating کل اسپیندل
[ترجمه گوگل]بعدها در anaphase، میکروتابلهای interloper unattached به طور فعال از یکدیگر شکاف می کشند، elongating کل اسپیندل
7. However, the scientists' description of the interloper—"N. miliaris tends to aggregate at the surface to form large, slimy green patches"— is certainly consistent with the bloom shown in this image.
[ترجمه ترگمان]با این حال، دانشمندان توضیح می دهند که تابع interloper - - N miliaris ها تمایل دارند که در سطح به هم جمع شوند تا تکه های بزرگ سبز و لزج شکل بگیرند - - قطعا با شکوفه دادن نشان داده شده در این تصویر سازگار است
[ترجمه گوگل]با این حال، توصیف دانشمندان از interloper-'N miliaris تمایل به جمع آوری در سطح را تشکیل می دهند تکه های سبز بزرگ و لکه دار - قطعا با شکوفه های نشان داده شده در این تصویر سازگار است
[ترجمه گوگل]با این حال، توصیف دانشمندان از interloper-'N miliaris تمایل به جمع آوری در سطح را تشکیل می دهند تکه های سبز بزرگ و لکه دار - قطعا با شکوفه های نشان داده شده در این تصویر سازگار است
8. System sand blasting equipment jaw crusher resettlement interloper incident.
[ترجمه ترگمان]و ترن با استفاده از مواد منفجره و ترن، برای اسکان مجدد، باز هم به عنوان توپ و هم به شمار می رود
[ترجمه گوگل]دستگاه شن و ماسه انفجار تجهیزات فک سنگ شکن مجدد بینابزار حادثه
[ترجمه گوگل]دستگاه شن و ماسه انفجار تجهیزات فک سنگ شکن مجدد بینابزار حادثه
9. Sadly, it has been absconded by some foul interloper!
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، اون توسط یه شخص فضولی از اون بیرون رفته
[ترجمه گوگل]متاسفانه، توسط برخی از interloper ناپاک فرار کرده است!
[ترجمه گوگل]متاسفانه، توسط برخی از interloper ناپاک فرار کرده است!
10. She felt like an interloper in her own family.
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که در خانواده خودش یک فرد فضولی است
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که در خانواده خودش زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که در خانواده خودش زندگی می کند
11. Pauline is conniving interloper, befriending the lonely wife while the husband is busy working.
[ترجمه ترگمان]پولین در حالی که همسر خود مشغول به کار است، مرد interloper را نادیده می گیرد این زن تنها مرد تنهایی است
[ترجمه گوگل]پائولین در حال تعامل با همسرش است، دوست داشتن همسر تنها زمانی که شوهر مشغول کار است
[ترجمه گوگل]پائولین در حال تعامل با همسرش است، دوست داشتن همسر تنها زمانی که شوهر مشغول کار است
12. The interloper passed through the library, where a green- fleshed young woman stood with her back to him, pouring over an ancient tome.
[ترجمه ترگمان]مرد خارجی از کتابخانه عبور کرد، جایی که یک زن جوان fleshed و fleshed در کنار او ایستاده بود و بر یک کتاب قدیمی کتاب می ریخت
[ترجمه گوگل]Interloper از طریق کتابخانه عبور کرد، جایی که یک زن جوان سبز جوان با او ایستاد و او را به حال خود رها کرد
[ترجمه گوگل]Interloper از طریق کتابخانه عبور کرد، جایی که یک زن جوان سبز جوان با او ایستاد و او را به حال خود رها کرد
13. You are an interloper in my world, grudgingly tolerated at best. Beware my wrath. I can kill you on a whim.
[ترجمه ترگمان]شما در دنیای من یک مرد فضولی هستید، با کینه به بهترین نحو تحمل می کنید بر حذر باش از خشم من من می تونم تو رو از روی هوس بکشم
[ترجمه گوگل]شما در دنیای من همکاری دارید، به طرز محکمی در بهترین حالت تحمل می کنید مراقب باشید خشم من من می توانم شما را به یک هوی و هوس بکشم
[ترجمه گوگل]شما در دنیای من همکاری دارید، به طرز محکمی در بهترین حالت تحمل می کنید مراقب باشید خشم من من می توانم شما را به یک هوی و هوس بکشم
14. Who was this crazed interloper?
[ترجمه ترگمان]این مرد فضولی دیوانه چه کسی بود؟
[ترجمه گوگل]چه کسی این interloper دیوانه بود؟
[ترجمه گوگل]چه کسی این interloper دیوانه بود؟
Don't let interlopers into the affairs of the shop.
نگذار اشخاص فضول از کار دکان سر دربیاورند.
پیشنهاد کاربران
فضول مزاحم
کلمات دیگر: