کلمه جو
صفحه اصلی

hoove

انگلیسی به فارسی

کوهنوردی


انگلیسی به انگلیسی

• tympany; cattle disease characterized by inflammation of the stomach by gas

جملات نمونه

1. Their hooves threw up clods of earth as they galloped across the field.
[ترجمه ترگمان]وقتی چهار نعل از میدان عبور کردند، hooves از کلوخ ها بالا رفتند
[ترجمه گوگل]کوچه های آنها کمی زمین را به زمین کشیدند

2. I could hear the thud of horses' hooves down the track.
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای سم اسبی را که از جاده پایین می امد بشنوم
[ترجمه گوگل]من می توانستم صدای رعد و برق اسب ها را از مسیر بیرون بکشم

3. The hooves of the galloping horses had bitten deep into the soft earth.
[ترجمه ترگمان]سم های آسبان که به تاخت در خاک فرورفته بودند به خاک نرم بدل شده بودند
[ترجمه گوگل]کوسه ها از اسب ها که در حال پریدن بودند عمیق به زمین نرم می زدند

4. The horses' hooves bit deep into the soft earth.
[ترجمه ترگمان]سم اسب ها را کمی در خاک نرم فرو برد
[ترجمه گوگل]اسبها به داخل زمین نرم میشوند

5. Leather overshoes were put on the horses' hooves to stop them marking the turf.
[ترجمه ترگمان]گالش به پا داشتند و اسب ها را روی چمن می گذاشتند تا آن ها را روی چمن نصب کنند
[ترجمه گوگل]چنگال های چرمی بر روی اسب ها گذاشته شد تا آنها را به سمت چمن متصل کند

6. The horses' hooves raised a cloud of dust.
[ترجمه ترگمان]سم اسب ها ابری از غبار بلند کرد
[ترجمه گوگل]کوسهای اسبها یک ابر گرد و غبار را ایجاد کردند

7. The devil was painted with horns and cloven hooves.
[ترجمه ترگمان]شیطان با شاخ و سم شکافته شده بود
[ترجمه گوگل]شیطان با شاخ ها و کوچه ها متصل شده بود

8. She heard the thunder of hooves behind her.
[ترجمه ترگمان]صدای شیهه اسب را پشت سرش شنید
[ترجمه گوگل]او رعد و برق سم را پشت سرش شنید

9. The horses' hooves often could not get a proper grip.
[ترجمه ترگمان]اسب ها اغلب قادر به چنگ زدن نبودند
[ترجمه گوگل]سگهای اسب اغلب نمیتوانند دستکاری مناسب داشته باشند

10. The horse's hooves left deep indentations in the mud.
[ترجمه ترگمان]صدای سم اسب در گل فرو رفت
[ترجمه گوگل]سم اسب در گدازه های عمیق قرار گرفته است

11. There was a clatter of hooves and a party of riders drew up.
[ترجمه ترگمان]صدای سم اسب و عده ای از سواران به گوش رسید
[ترجمه گوگل]یک صدای کلاسیک وجود داشت و یک مهمانی از سواران را جمع کرد

12. Each evolved on different terrain and has hooves to match. Modern breeds stem from these varieties, and feet vary accordingly.
[ترجمه ترگمان]هر یک از آن ها در زمین مختلف تکامل یافته و سم اسب دارد گونه های مدرن از این گونه ریشه می گیرند و بر طبق آن پاها تغییر می کنند
[ترجمه گوگل]هر کدام در زمین های مختلف تکامل یافته و دارای کوه هایی است که می توانند مطابقت داشته باشند نژادهای مدرن از این گونه ها متمایز می شوند و پاها همگی متفاوتند

13. He darted forward, heedless of the flailing hooves and cursing rider and struck out towards her with his placard.
[ترجمه ترگمان]به سرعت به پیش دوید و بدون آنکه توجهی به اسب خود کند و به او فحش می داد و با placard به سوی او می آمد
[ترجمه گوگل]او به سمت جلو حرکت کرد، بدون در نظر گرفتن کج های خسته کننده و سوار شدن لعنت شده و با تابلوهای خود به سمت او حرکت کرد

14. His shoes were off and his cloven hooves showered sparks across the concrete floor.
[ترجمه ترگمان]کفش هایش خاموش بود و سم شکافته او جرقه های روی زمین سیمانی می پاشید
[ترجمه گوگل]کفش هایش خاموش بود و کوه های بافندگی او در سراسر طبقه بتونی جرقه ای را می پوشیدند

15. I looked down; the hooves seemed to be disappearing into a little mist which rose up everywhere around us.
[ترجمه ترگمان]به پایین نگاه کردم؛ به نظر می رسید که سم در مه کوچکی ناپدید می شود که همه جا را احاطه کرده بود
[ترجمه گوگل]من به پایین نگاه کردم کج ها به نظر می رسید ناپدید شدن به یک غبار کمی که در همه جا در اطراف ما افزایش یافت

پیشنهاد کاربران

سم ( اسب و گاو )

سم. نعل ( اسب، گاو )

A part of legs in animals
سم


کلمات دیگر: