تفسیری
exegetical
تفسیری
انگلیسی به فارسی
تفسیری
exegetical
انگلیسی به انگلیسی
• explanatory, explicative
جملات نمونه
1. I should also say this exegetical technique I'm talking about was not special to the Jews.
[ترجمه ترگمان]همچنین باید بگویم این تکنیک تفسیری که من در مورد آن صحبت می کنم مختص یهودیان نیست
[ترجمه گوگل]من همچنین باید بگویم که این روش امروزی که در آن صحبت می کنم به یهودیان خاص نیست
[ترجمه گوگل]من همچنین باید بگویم که این روش امروزی که در آن صحبت می کنم به یهودیان خاص نیست
2. The second part: the content of exegetical studies.
[ترجمه ترگمان]بخش دوم: محتوای مطالعات تفسیری
[ترجمه گوگل]قسمت دوم: محتوای مطالعات انجام شده
[ترجمه گوگل]قسمت دوم: محتوای مطالعات انجام شده
3. This means an exegetical study of the text from the original Greek or Hebrew. You have learned the 10 steps of exegesis in your Greek classes.
[ترجمه ترگمان]این به معنی بررسی تفسیری متن از یونانی اصلی یا عبری است شما ۱۰ قدم تفسیر در کلاسه ای یونانی خود را یاد گرفتید
[ترجمه گوگل]این بدین معنی است که مطالعه ی مفیدی از متن یونانی یا عبری اصلی است شما 10 مرحله از اگزوز را در کلاسهای یونان یاد گرفتهاید
[ترجمه گوگل]این بدین معنی است که مطالعه ی مفیدی از متن یونانی یا عبری اصلی است شما 10 مرحله از اگزوز را در کلاسهای یونان یاد گرفتهاید
4. In exegetical practice, these scholars overstress the role of understanding the meaning by pronunciation and accordingly "Zhuangyu" methodology falls into the trap of idealist pseudoscience.
[ترجمه ترگمان]در روش تفسیری، این محققان نقش درک معنی را با تلفظ و نیز روش \"Zhuangyu\" در دام of idealist قرار می دهند
[ترجمه گوگل]در عمل تجربی، این محققان نقش شناخت معنی را با تلفظ بیان می کنند و به همین ترتیب، روش شناسی Zhuangyu به دام دامن شبه علمی ایده آلیست می افتد
[ترجمه گوگل]در عمل تجربی، این محققان نقش شناخت معنی را با تلفظ بیان می کنند و به همین ترتیب، روش شناسی Zhuangyu به دام دامن شبه علمی ایده آلیست می افتد
5. Huang's exegetical achievements are directly bound up with his exegetical methods, his scholarly spirit and his academic foundation.
[ترجمه ترگمان]کاره ای تفسیری هوانگ به طور مستقیم با روش های تفسیری اش، روح دانشگاهی و پایه آکادمیک او ارتباط دارند
[ترجمه گوگل]دستاوردهای اکتشافی هوانگ به طور مستقیم با روشهای امتحانی او، روح علمی و پایه تحصیلی او ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]دستاوردهای اکتشافی هوانگ به طور مستقیم با روشهای امتحانی او، روح علمی و پایه تحصیلی او ارتباط دارد
6. You have learned the value of a thorough, exegetical study of a Bible text, and you have also received guidelines in doing a Greek exegesis (10 steps).
[ترجمه ترگمان]شما ارزش یک مطالعه جامع، تفسیری از یک متن انجیل را یاد گرفته اید، و همچنین دستورالعمل هایی را در انجام یک تفسیر یونانی (۱۰ مرحله)دریافت کرده اید
[ترجمه گوگل]شما ارزش یک مطالعه دقیق و کامل از یک متن کتاب مقدس را آموخته اید، و همچنین دستورالعمل هایی را در انجام یک عملیات یونانی (10 مرحله) دریافت کرده اید
[ترجمه گوگل]شما ارزش یک مطالعه دقیق و کامل از یک متن کتاب مقدس را آموخته اید، و همچنین دستورالعمل هایی را در انجام یک عملیات یونانی (10 مرحله) دریافت کرده اید
7. The preacher should still do an exegetical study of the passages before preaching, and include an exposition of the texts in his sermon.
[ترجمه ترگمان]واعظ همچنان باید یک مطالعه تفسیری از متن سخنرانی قبل از سخنرانی انجام دهد و شرحی از متون سخنرانی خود را بیان کند
[ترجمه گوگل]واعظ هنوز باید قبل از موعظه مطالعات مفصلی از آیه ها را انجام دهد و شامل توضیح متون در خطبه او باشد
[ترجمه گوگل]واعظ هنوز باید قبل از موعظه مطالعات مفصلی از آیه ها را انجام دهد و شامل توضیح متون در خطبه او باشد
8. I keep a library of tomes - heretical, exegetical, hermeneutical and pharmaceutical.
[ترجمه ترگمان]من یک کتابخانه از tomes، تفسیری، تفسیری، hermeneutical و داروسازی دارم
[ترجمه گوگل]من یک کتابخانه ای از تامس را نگه می دارم - جبرئیل، اژه ای، هرمنوتیک و دارویی
[ترجمه گوگل]من یک کتابخانه ای از تامس را نگه می دارم - جبرئیل، اژه ای، هرمنوتیک و دارویی
9. Now there's an exegetical problem, does this "women" refer to women who would themselves independently be deacons?
[ترجمه ترگمان]حالا یک مشکل تفسیری وجود دارد، آیا این \"زنان\" به زنانی مراجعه می کنند که خود به طور مستقل deacons می شوند؟
[ترجمه گوگل]در حال حاضر یک مشکل عملی وجود دارد، آیا این زنان به زنان اشاره دارند که خودشان مستقل هستند؟
[ترجمه گوگل]در حال حاضر یک مشکل عملی وجود دارد، آیا این زنان به زنان اشاره دارند که خودشان مستقل هستند؟
10. These exegetical data have important implications for one's interpretation, not just of the fourth commandment, but of the Decalogue as a whole.
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات تفسیری دارای مفاهیم مهمی برای تفسیر یک فرد نیست، نه تنها فرمان چهارم، بلکه به عنوان یک کل
[ترجمه گوگل]این اطلاعات اکتشافی، مفاهیم مهمی را برای تفسیر خود، نه تنها از فرمان چهارم، بلکه به عنوان یک کلیسای کلیسای، به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]این اطلاعات اکتشافی، مفاهیم مهمی را برای تفسیر خود، نه تنها از فرمان چهارم، بلکه به عنوان یک کلیسای کلیسای، به چشم می خورد
11. These are big exegetical problems that the Gospel of John poses and scholars argue about.
[ترجمه ترگمان]اینها مشکلات تفسیری اند که انجیل یوحنا خلق می کند و محققین در مورد آن بحث می کنند
[ترجمه گوگل]اینها مشکلات بزرگی است که انجیل یوحنا مطرح می کند و دانشمندان درباره آن بحث می کنند
[ترجمه گوگل]اینها مشکلات بزرگی است که انجیل یوحنا مطرح می کند و دانشمندان درباره آن بحث می کنند
12. He should begin by incorporating information from his exegetical study of the sermon text into the exposition portions of the sermon.
[ترجمه ترگمان]او باید با استفاده از اطلاعات تفسیر تفسیری خود از متن موعظه به قسمت هایی از خطبه شروع کند
[ترجمه گوگل]او باید با استفاده از اطلاعاتی از مطالعه خود راجع به مکتوبات خطبه به بخش هایی از خطبه شروع کند
[ترجمه گوگل]او باید با استفاده از اطلاعاتی از مطالعه خود راجع به مکتوبات خطبه به بخش هایی از خطبه شروع کند
13. Here the parallelism of greater precision may help to solve a long-standing exegetical problem.
[ترجمه ترگمان]در اینجا the با دقت بیشتر ممکن است به حل یک مشکل تفسیری طولانی کمک کند
[ترجمه گوگل]در اینجا، همبستگی دقت بیشتر ممکن است به حل یک مشکل دیرینه ای کمک کند
[ترجمه گوگل]در اینجا، همبستگی دقت بیشتر ممکن است به حل یک مشکل دیرینه ای کمک کند
14. Defining terms in the dictionaries is a more strict and scientific exegetical study based on the traditional one.
[ترجمه ترگمان]تعریف اصطلاحات در فرهنگ لغت، یک مطالعه تفسیری سختگیرانه و دقیق تر براساس روش سنتی است
[ترجمه گوگل]تعریف واژه ها در واژه نامه ها یک مطالعه دقیق تر و علمی انجام شده بر اساس سنتی است
[ترجمه گوگل]تعریف واژه ها در واژه نامه ها یک مطالعه دقیق تر و علمی انجام شده بر اساس سنتی است
پیشنهاد کاربران
Exegetical
تفسیر معنایی
تفسیر معنایی
کلمات دیگر: