loth

1. The girls were nothing loth, for the house was splendid, and the welcome kind enough.

[ترجمه ترگمان]دخترها هیچ loth نداشتند، زیرا خانه بسیار عالی بود و به خوبی پذیرایی می شد
[ترجمه گوگل]دخترها هیچ چیز غیرممکن نبودند، زیرا خانه پر زرق و برق بود، و به اندازه خوش آمدگویی

2. The new finance minister seems loth to cut income tax.

[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که وزیر دارایی جدید مخالف کاهش مالیات بر درآمد است
[ترجمه گوگل]وزیر جدید مالی به نظر می رسد که مالیات بر درآمد را کاهش دهد

3. Moreover, their sons are loth to follow their fathers into farming.

[ترجمه ترگمان]به علاوه، پسران آن ها مایل به پیروی از پدرانشان در کشاورزی نیستند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پسران خود را به دنبال پدران خود را به کشاورزی است

4. It was loth to do this because the bonds were a potential goldmine when the junk-bond market recovered.

[ترجمه ترگمان]از این رو اکراه داشت که این کار را انجام دهد زیرا اوراق قرضه یک معدن طلای بالقوه بود، زمانی که بازار اوراق junk بهبود یافت
[ترجمه گوگل]برای انجام این کار باید این کار را کرد زیرا اوراق قرضه زمانی که بازار ناخالص اوراق قرضه بهبود یافت، یک طلای بالقوه بود

5. Ministers have been loth to debate its details.

[ترجمه ترگمان]وزیران از بحث در مورد جزئیات آن اکراه دارند
[ترجمه گوگل]وزیران در مورد جزئیات آن بحث کرده اند

6. Banks, fearful for their own survival, are loth to lend to anyone ( even each other ).

[ترجمه ترگمان]بانک ها، که از بقای خود می ترسند، اکراه دارند که به کسی قرض بدهند (حتی به یکدیگر)
[ترجمه گوگل]بانک هایی که برای بقا خود ترس می زنند، به هر کسی قرض می دهند (حتی هر یک از دیگران)

7. A country lacking short-term liquidity would be loth to approach the IMF for a loan under the "stand-by arrangement" (SBA), the mainstay of the IMF's crisis lending.

[ترجمه ترگمان]یک کشور فاقد نقدینگی کوتاه مدت مایل به نزدیک شدن به صندوق بین المللی پول برای یک وام تحت عنوان \"آرایش با آرایش\" (SBA)، بخش اصلی وام دهی بحران بین المللی پول به صندوق بین المللی پول (SBA)است
[ترجمه گوگل]کشورهایی که فاقد نقدشوندگی کوتاه مدت هستند، برای نزدیک شدن به صندوق بین المللی پول برای وام تحت نظارت 'آماده به کار' (SBA) قرار می گیرند، که اصلی ترین وام صندوق بین المللی پول است

8. But China is loth to allow the yuan to appreciate rapidly.

[ترجمه ترگمان]اما چین مایل به اجازه دادن به یوان است که به سرعت از آن قدردانی کند
[ترجمه گوگل]اما چین به زودی قادر به یوان است

9. So far the European Union has been loth to give the go - ahead.

[ترجمه ترگمان]تا کنون، اتحادیه اروپا مایل به دادن پیش رو نبوده است
[ترجمه گوگل]تا کنون اتحادیه اروپا برای پیشبرد اهداف خود تلاش کرده است

10. Without strong government backing, the private sector was loth to fork out.

[ترجمه ترگمان]بدون پشتیبانی شدید دولت، بخش خصوصی مایل به انشعاب نبود
[ترجمه گوگل]بدون حمایت قوی دولتی، بخش خصوصی به زحمت افتاد

11. Many such countries have been loth to tap the fund because of the stigma involved.

[ترجمه ترگمان]بسیاری از این کشورها مایل به بهره برداری از این صندوق به دلیل ننگی که در آن دخیل بوده اند نشده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از این کشورها به علت شرم آور بودن این صندوق به صندوق رسیده اند

12. And the army, always loth to do policework, may withdraw too soon.

[ترجمه ترگمان]و ارتش همیشه از این کار اکراه دارد، ممکن است خیلی زود عقب بکشد
[ترجمه گوگل]و ارتش همیشه برای انجام کارهای پلیس می تواند خیلی زود برود

13. Another reason is that it is loth to give ammunition to the protectionist lobby.

[ترجمه ترگمان]دلیل دیگر این است که از دادن مهمات به لابی طرفداری از صنایع داخلی اکراه دارد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از دلایل آن این است که برای ارائه لایحه دفاع به لایحه دفاع مقدس،

14. Other African governments seem loth to interfere.

[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد دیگر دولت های آفریقایی نمی خواهند دخالت کنند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد دیگر دولت های آفریقایی مداخله می کنند

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

جملات نمونه