(بانکداری) بدهی مستقیم، حق برداشت از حساب شخص دیگر
direct debit
(بانکداری) بدهی مستقیم، حق برداشت از حساب شخص دیگر
انگلیسی به انگلیسی
• direct transfer of funds from one bank to another; payment method where the payer permits the payee to take money from directly from his bank account
a direct debit is an instruction that you issue to your bank or other financial institution to pay an amount of money from your account to a named person or company at regular intervals.
a direct debit is an instruction that you issue to your bank or other financial institution to pay an amount of money from your account to a named person or company at regular intervals.
جملات نمونه
1. Switch to paying your mortgage by direct debit.
[ترجمه ترگمان]با بدهکاری مستقیم به پرداخت وام مسکن خود بپردازید
[ترجمه گوگل]به پرداخت وام شما با پرداخت مستقیم بروید
[ترجمه گوگل]به پرداخت وام شما با پرداخت مستقیم بروید
2. I pay my electricity bill by direct debit.
[ترجمه ترگمان]من قبض برق خودم را با بدهکاری مستقیم می پردازم
[ترجمه گوگل]من قبض برق خود را با پرداخت مستقیم پرداخت می کنم
[ترجمه گوگل]من قبض برق خود را با پرداخت مستقیم پرداخت می کنم
3. Settlement is made monthly by direct debit.
[ترجمه ترگمان]محل اقامت ماهانه از طریق بدهی مستقیم تشکیل می شود
[ترجمه گوگل]پرداخت بصورت ماهانه با پرداخت مستقیم صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]پرداخت بصورت ماهانه با پرداخت مستقیم صورت می گیرد
4. We pay all our bills by direct debit .
[ترجمه ترگمان]ما همه قبض ها را با بدهی مستقیم پرداخت می کنیم
[ترجمه گوگل]ما تمامی صورتحساب های ما را با پرداخت مستقیم پرداخت می کنیم
[ترجمه گوگل]ما تمامی صورتحساب های ما را با پرداخت مستقیم پرداخت می کنیم
5. They want you to fill in a direct debit form giving a regular donation to the cause.
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند که شما فرم بدهی مستقیم را پر کنید و به این دلیل به شما کمک کنید
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند که شما یک فرم مستقیم بدهی را به طور منظم برای اهداف خود پر کنید
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند که شما یک فرم مستقیم بدهی را به طور منظم برای اهداف خود پر کنید
6. Direct Debit payments can be cancelled by informing GRE and asking your bank, in writing, to stop paying the premium.
[ترجمه ترگمان]پرداخت های مستقیم بدهکار را می توان با مطلع کردن gre و درخواست از بانک شما به صورت کتبی، برای توقف پرداخت حق بیمه لغو کرد
[ترجمه گوگل]پرداخت های مستقیم بدهی را می توان با اطلاع رسانی GRE لغو کرد و از بانک خود به صورت کتبی خواست تا پرداخت حق بیمه را متوقف کند
[ترجمه گوگل]پرداخت های مستقیم بدهی را می توان با اطلاع رسانی GRE لغو کرد و از بانک خود به صورت کتبی خواست تا پرداخت حق بیمه را متوقف کند
7. Donation by direct debit is now the lifeblood for most charities.
[ترجمه ترگمان]استفاده از بدهی مستقیم در حال حاضر مایع حیات ترین موسسات خیریه است
[ترجمه گوگل]اهدا با پرداخت مستقیم، در حال حاضر نیروی انسانی برای اکثر موسسات خیریه است
[ترجمه گوگل]اهدا با پرداخت مستقیم، در حال حاضر نیروی انسانی برای اکثر موسسات خیریه است
8. Forms to arrange direct debit payment are available on request.
[ترجمه ترگمان]فرم ها برای ترتیب دادن پرداخت بدهی مستقیم به صورت درخواست در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]فرم ها برای ترتیب پرداخت مستقیم بابت درخواست در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]فرم ها برای ترتیب پرداخت مستقیم بابت درخواست در دسترس هستند
9. One in five had wrangles over a direct debit or standing order.
[ترجمه ترگمان]یکی از پنج نفر از روی یک بدهکاری مستقیم یا یک فرمان ایستاده بود
[ترجمه گوگل]یک نفر در پنج سالگی بیش از یک بدهی مستقیم یا دستورالعملی ایستاده بود
[ترجمه گوگل]یک نفر در پنج سالگی بیش از یک بدهی مستقیم یا دستورالعملی ایستاده بود
10. With a direct debit the person receiving payment tells your branch how much is due and when.
[ترجمه ترگمان]با یک بدهکاری مستقیم، شخصی که پرداخت را دریافت می کند به شاخه شما اطلاع می دهد که چقدر است و چه زمانی
[ترجمه گوگل]با پرداخت مستقیم، فرد دریافت کننده پرداخت به شاخه شما می گوید که چقدر هزینه دارد و چه زمانی است
[ترجمه گوگل]با پرداخت مستقیم، فرد دریافت کننده پرداخت به شاخه شما می گوید که چقدر هزینه دارد و چه زمانی است
11. Under a Direct Debit, you authorise us to debit your Current Account with the cost when each bill is due.
[ترجمه ترگمان]تحت یک بدهکار مستقیم، شما به ما اجازه می دهد حساب فعلی خود را با هزینه هر صورت حساب به حساب واریز کنید
[ترجمه گوگل]تحت یک وام مستقیم، شما به ما اجازه میدهید حساب کاربری جاری خود را با هزینه زمانی که هر لایحه به حساب میآید، بپردازید
[ترجمه گوگل]تحت یک وام مستقیم، شما به ما اجازه میدهید حساب کاربری جاری خود را با هزینه زمانی که هر لایحه به حساب میآید، بپردازید
12. Payments can be made by direct debit and standing orders.
[ترجمه ترگمان]پرداخت ها را می توان با پرداخت مستقیم بدهی و پرداخت نقدی انجام داد
[ترجمه گوگل]پرداخت ها را می توان با پرداخت مستقیم و سفارشات پایه انجام داد
[ترجمه گوگل]پرداخت ها را می توان با پرداخت مستقیم و سفارشات پایه انجام داد
13. Easy Payment Direct debit is by far the most convenient way to pay.
[ترجمه ترگمان]پرداخت آسان پیش پرداخت مستقیم بهترین راه برای پرداخت است
[ترجمه گوگل]پرداخت آسان پرداخت مستقیم، راحت ترین راه برای پرداخت است
[ترجمه گوگل]پرداخت آسان پرداخت مستقیم، راحت ترین راه برای پرداخت است
14. Payment of subscriptions by direct debit, either annually or quarterly, makes more efficient use of Association resources.
[ترجمه ترگمان]پرداخت حق اشتراک از طریق بدهی مستقیم یا هر سال یا فصلی، استفاده کارآمدتر از منابع انجمن را به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]پرداخت اشتراک با پرداخت مستقیم، هر ساله یا سه ماهه، باعث استفاده موثرتر از منابع انجمن می شود
[ترجمه گوگل]پرداخت اشتراک با پرداخت مستقیم، هر ساله یا سه ماهه، باعث استفاده موثرتر از منابع انجمن می شود
کلمات دیگر: