کلمه جو
صفحه اصلی

dirtily


بکثافت

انگلیسی به فارسی

کثیف


به‌کثافت


انگلیسی به انگلیسی

• filthily, uncleanly; obscenely, indecently

جملات نمونه

1. They dirtily smiled and called the waiter.
[ترجمه ترگمان]آن ها می خندیدند و پیشخدمت را صدا می کردند
[ترجمه گوگل]آنها کثیف لبخند زدند و گاری را صدا می زدند

2. Nearly each people once made dirtily by the computer program and the network use.
[ترجمه ترگمان]تقریبا هر یک از افراد زمانی که برنامه کامپیوتر و استفاده از شبکه را مورد استفاده قرار دادند
[ترجمه گوگل]تقریبا هر یک از مردم یک بار توسط برنامه کامپیوتری و شبکه استفاده شد

3. John is as dirtily drunk as usual.
[ترجمه ترگمان]جان مثل همیشه مست است
[ترجمه گوگل]جان به طور کثیف مست می شود

4. Brussels II also encourages some less scrupulous lawyers to behave badly, urging their clients to act fast and dirtily.
[ترجمه ترگمان]بروکسل همچنین برخی از وکلای less را تشویق می کند که بد رفتار کنند و از clients بخواهند که سریع عمل کنند
[ترجمه گوگل]برلین دوم نیز برخی از وکلای کم اهمیت تر را تشویق می کند که به شدت رفتار کنند و از مشتریان خود خواسته اند که سریع و کثیف عمل کنند

5. I expostulated and desired that he should have his in a mug; affirming that I could not taste the liquid treated so dirtily .
[ترجمه ترگمان]من دوستانه از او خواهش کردم که او را در لیوانی به دست آورد و گفت که من نمی توانم مزه آن را بچشم
[ترجمه گوگل]من مخالفت کردم و دلم برایش تنگ شده بود تأیید می کند که من نمی توانم مایع را که به طرز کثیفی درمان می شود طعم بخورم

6. The body lookings at the person who didn't make dirty the body to think dirtily :' My body also is certainly clean.
[ترجمه ترگمان]بدن به کسی که بدن را کثیف نمی کرد، نگاه می کرد: بدن من هم مطمئنا تمیز است
[ترجمه گوگل]بدنه بدن شخصی است که بدن را کثیف نمی کند تا به طور کثیف فکر کند: بدن من نیز قطعا پاک است

7. But explode to fry in fact is 1 kind to very dirtily boil to make a method.
[ترجمه ترگمان]اما منفجر کردن در حقیقت یک نوع جوش است که به جوش می آید تا روشی درست کند
[ترجمه گوگل]اما منفجر شدن به سرخ شدن در واقع یک نوع است که بسیار جسورانه جوش برای ایجاد یک روش است

8. It is also faster than economic growth, implying that the world is not just consuming more energy, but also making it ever more dirtily.
[ترجمه ترگمان]آن هم چنین سریع تر از رشد اقتصادی است و دلالت بر این دارد که جهان فقط انرژی بیشتری مصرف نمی کند، بلکه بیشتر آن را dirtily می کند
[ترجمه گوگل]این نیز سریعتر از رشد اقتصادی است، به این معنی است که جهان تنها انرژی بیشتری مصرف نمی کند، بلکه همواره آن را بیشتر می کند


کلمات دیگر: