کلمه جو
صفحه اصلی

interferential


وابسته به دخالت

انگلیسی به فارسی

دخالت


وابسته به دخالت


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to interference (especially of waves or signals)

جملات نمونه

1. It is suggested that the interferential constituents should be considered in the assay of Chinese medicines and preparations by spectrophotometry.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شده است که ترکیبات interferential باید در سنجش داروهای چینی و تدارکات توسط spectrophotometry در نظر گرفته شوند
[ترجمه گوگل]پیشنهاد می شود که در آزمایش داروهای چینی و آماده سازی با اسپکتروفتومتری، اجزای تداخل باید در نظر گرفته شوند

2. This paper analyzes the robustness of interferential factor to speaker and studies how to increase the adaptive ability of system.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به تحلیل نیرومندی عامل interferential به گویشور و مطالعه این که چگونه قابلیت انطباقی سیستم را افزایش دهد، تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، استحکام فاکتور تداخل به سخنران مورد بررسی قرار گرفته و مطالعاتی در مورد چگونگی افزایش قابلیت سازگاری سیستم انجام شده است

3. Its shortcomings include a lot of restrictions, interferential detectors, less effects on area without searching and easily effecting by weather.
[ترجمه ترگمان]کاستی های آن شامل بسیاری از محدودیت ها، detectors interferential، اثرات کم تر بر روی منطقه بدون جستجو و به راحتی تحت تاثیر آب و هوا می باشد
[ترجمه گوگل]معایب آن شامل بسیاری از محدودیت ها، آشکارسازهای تداخل، اثرات کمتر در منطقه بدون جستجو و به راحتی توسط آب و هوا انجام می شود

4. This text introduce a method about the interferential signal when multifrequency satellite - Earth corresponding station.
[ترجمه ترگمان]این متن روشی را در مورد سیگنال interferential در زمانی که ایستگاه satellite زمین - زمین متصل می شود، معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این متن یک روش در مورد سیگنال تداخل را در هنگام ایستگاه متناظر با ماهواره چندرسانه ای معرفی می کند

5. Result:The samples were no showed interferential efforts on the King Crab reagent.
[ترجمه ترگمان]نتیجه: نمونه ها هیچ گونه تلاش interferential بر روی معرف (King Crab)پادشاه (reagent Crab)نشان ندادند
[ترجمه گوگل]نتیجه: نمونه ها هیچ تلاشی تداخلی بر روی واکنشگر کربن نشان ندادند

6. The degree of product involvement, as one of interferential variable, could partly influence consumers' purchase behaviors while the consumers' ethnocentrism had no interferential effect.
[ترجمه ترگمان]میزان مشارکت محصول، به عنوان یکی از متغیرهای interferential می تواند تا حدی رفتارهای خرید مصرف کنندگان را تحت تاثیر قرار دهد در حالی که مصرف کنندگان ethnocentrism هیچ تاثیری نداشتند
[ترجمه گوگل]میزان دخالت محصول، به عنوان یکی از متغیرهای تداخل، می تواند تا حدودی بر رفتار مصرف کننده مصرف تأثیر بگذارد در حالی که قوم گرایشی مصرف کننده هیچ اثر تداخلی ندارد

7. The results show the interference models have ideal interferential effect to pulse compression radar.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که مدل های تداخل اثر interferential مطلوبی در رادار فشرده سازی دارند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که مدل های تداخل اثر رادیویی ایده آل برای رادار فشرده سازی پالس دارند

8. A frequency spectral analysis is made on the interferential pulse waveform used in fast electrical pulse train interference by using MATLAB.
[ترجمه ترگمان]یک آنالیز طیفی فرکانس در شکل موج پالس interferential مورد استفاده در اتصال سریع پالس الکتریکی با استفاده از MATLAB انجام شده است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل طیفی فرکانس در شکل موج پالسی دخالت است که در تداخل قطار سریع پالس الکتریکی با استفاده از MATLAB انجام می شود

9. The C3I models of photoelectric interferential system can be well and truly evaluated by simulation of the executable models of CPN.
[ترجمه ترگمان]مدل های C۳I سیستم interferential photoelectric را می توان به خوبی با شبیه سازی مدل های اجرایی of ارزیابی کرد
[ترجمه گوگل]مدل های C3I سیستم ترانسفورماتور فوتوالکتریک با شبیه سازی مدل های اجرایی CPN می تواند به خوبی و به طور واقعی مورد ارزیابی قرار گیرد

10. A method for the determination of Pd and Pt in catalyst by graphite furnace atomic absorption spectrometry is introduced, sulfhydryl cotton column is used to separate interferential elements.
[ترجمه ترگمان]روشی برای تعیین Pd و Pt در کاتالیزور توسط طیف سنجی جذب اتمی کوره گرافیتی معرفی می شود، ستون نخی sulfhydryl برای جداسازی عناصر interferential استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک روش برای تعیین Pd و Pt در کاتالیزور با طیف سنجی جذب اتمی کوره گرافیت معرفی شده است، ستون پنبه سولفیدریل برای جدا کردن عناصر دخالت استفاده می شود

11. This work is very useful for detecting weak magnetic field technology and the research of interferential fiber optic sensors.
[ترجمه ترگمان]این کار برای تشخیص فن آوری میدان مغناطیسی ضعیف و تحقیقات سنسورهای فیبر نوری interferential بسیار مفید است
[ترجمه گوگل]این کار برای تشخیص تکنولوژی میدان مغناطیسی ضعیف و تحقیق در مورد حسگرهای فیبر نوری، بسیار مفید است

12. The positions of equivalent width of Gaussian and hyperbolic-secant shape chirped pulse determined on upper-envelope of interferential correlation curve are given in this paper.
[ترجمه ترگمان]موقعیت عرض معادل Gaussian و شکل hyperbolic - secant pulse chirped on بالای منحنی همبستگی اسپیرمن در این مقاله مشخص شده است
[ترجمه گوگل]موقعیت پهنای معادل پالس تراکم گاوس و هیپربولیک-ساکن شکل مشخص شده در سطح بالایی منحنی همبستگی تداخل در این مقاله ارائه شده است

13. A special device with arranged steel electrodes and controlled interferential electric field in water pool was designed.
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه ویژه با الکترودهای فولادی تنظیم شده و میدان الکتریکی کنترل شده در استخر آب طراحی شد
[ترجمه گوگل]یک دستگاه ویژه با الکترودهای فولادی مرتب شده و میدان الکتریکی مداخله ای کنترل شده در استخر آب طراحی شده است

14. In chapter According to the theory of scalar diffraction, firstly, the equipollence of spatial distribution of the plane-wave interferential field and parallel projective sine grating is discussed.
[ترجمه ترگمان]در فصل دوم با توجه به نظریه شکست اسکالر، ابتدا توزیع فضایی میدان مغناطیسی صفحه ای و شبکه موازی projective موازی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در فصل با توجه به تئوری پراکندگی اسکالر، اولا، هماهنگی توزیع فضایی میدان مغناطیسی هواپیما و گرید سینوسی موازی موازی بحث شده است


کلمات دیگر: