کلمه جو
صفحه اصلی

crump


(انگلیس - با صدای سنگین) زدن، منفجر کردن یا شدن، (انگلیس) صدای ضربه یا ترکیدن، منحنی، خم کردن، پیچیده، چین دار، دارای چین وچروک

انگلیسی به فارسی

کج، منحنی، خم کردن، پیچیده، چین‌دار، دارای چین‌وچروک


کرم


انگلیسی به انگلیسی

• heavy blow; thudding sound; crunching sound; loud sound of an exploding shell
make a thudding sound; make crunching noise; strike heavily

جملات نمونه

1. Mrs Crump looked as if she was going to explode.
[ترجمه ترگمان]خانم Crump طوری به نظر می رسید که انگار دارد منفجر می شود
[ترجمه گوگل]خانم کروپ به نظر می رسید که می خواهد منفجر شود

2. For Mr Crump, Trust, he would say and firmly believe, was the foundation of his business and his life.
[ترجمه ترگمان]او می گفت که برای آقای Crump، اعتماد، اساس کار و زندگی او بود
[ترجمه گوگل]برای آقای Crump، Trust، او می گوید و به شدت بر این باور است، پایه و اساس از کسب و کار و زندگی او بود

3. Mr Crump is very wealthy and his wife is susceptible.
[ترجمه ترگمان]آقای Crump بسیار ثروتمند است و همسرش در معرض خطر است
[ترجمه گوگل]آقای Crump بسیار ثروتمند است و همسرش حساس است

4. Mr Crump nodded his agreement as he too gazed down.
[ترجمه ترگمان]آقای Crump موافقت خود را به علامت تصدیق تکان داد
[ترجمه گوگل]آقای کراپف موافقت خود را با صدای بلند فریاد زد

5. Mrs Crump cried to herself, leaning forward now on a Pisan scale.
[ترجمه ترگمان]خانم Crump به خود آمد و در حالی که به صورت a به جلو خم شده بود با صدای بلند گفت:
[ترجمه گوگل]خانم کروپ به خودش گریه کرد و اکنون در مقیاس پیزان قرار دارد

6. Mrs Crump was too pushy or too arch.
[ترجمه ترگمان]خانم Crump بیش از حد زور یا قوس می داد
[ترجمه گوگل]خانم کروپ بیش از حد فشار و یا بیش از حد قوس بود

7. A Mr Crump stayed here last night, a Liverpool merchant.
[ترجمه ترگمان]دیشب آقای Crump یک تاجر لیورپول بود
[ترجمه گوگل]یک آقای کرامپ اینجا شب گذشته، یک بازرگان لیورپول بود

8. Crump Credit problems bedevil a large number of people .
[ترجمه ترگمان]Crump مشکلات اعتباری، تعداد زیادی از مردم را دچار دردسر می کند
[ترجمه گوگل]مشکلات کامپوزیتی مشکلات اعتباری بسیاری از مردم را تهدید می کند

9. From a valley in between, the crump of artillery is answered by a machinegun.
[ترجمه ترگمان]از یک دره که در آن میان، the توپخانه با یک مسلسل پاسخ داده می شود
[ترجمه گوگل]از یک دره در میان، توپ از توپخانه پاسخ توسط یک تفنگ است

10. Despite the nearby crump of the shells, he keeps filming.
[ترجمه ترگمان]با وجود the که در آن حوالی هستند، فیلم برداری را ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]علی رغم تقسیم پنهان این پوسته ها، او فیلمبرداری می کند

11. Happy Tom Crump, never sees his own hump.
[ترجمه ترگمان]تام Crump خوشحال می شه که قوز خودش رو نمی بینه
[ترجمه گوگل]مبارک تام کروپ، هرگز قورباغه خود را نمی بیند

12. Clarence Crump and his interim committee, their task completed, wanted to step down.
[ترجمه ترگمان]کلارنس Crump و کمیته موقت او که وظیفه آن ها تکمیل شده بود، می خواستند استعفا دهند
[ترجمه گوگل]کلارنس کراپم و کمیته موقت او، کارشان تمام شد، می خواستند بروند

13. Afterwards, I heard the familiar crump of bombs unloading on the city.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، صدای خالی کردن بمب ها را در شهر شنیدم
[ترجمه گوگل]بعد از آن، شنیده ام که تخلیه آشفتگی بمب ها را در شهر می شنوم


کلمات دیگر: