کلمه جو
صفحه اصلی

croupier


(قمارخانه و کازینو) میزدار (کسی که سر میز ژتون می دهد و پول جمع آوری یا پرداخت می کند)، پول جمع کن درقمارخانه ,کمک صاحب بانک

انگلیسی به فارسی

پول جمع‌کن (در قمارخانه)،کمک صاحب بانک


کروپه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an attendant in a betting game such as roulette who collects on losing bets and pays on winning ones.

• casino cashier
a croupier is the person in charge of a particular gambling table in a casino, who collects the bets and pays money to the people who have won.

جملات نمونه

1. We place our bets and the croupier spun the roulette wheel.
[ترجمه ترگمان]ما شرط بندی می کنیم و میز پا روی چرخ رولت چرخ می خورد
[ترجمه گوگل]ما شرط بندی های ما قرار می دهیم و کروپیر چرخش رولت را می چرخاند

2. The croupier dealt each player a card, face down.
[ترجمه ترگمان]پای میز به هر بازیکن یک کارت می زد و صورتش رو به پایین بود
[ترجمه گوگل]کروپی هر بازیکن یک کارت را به چهره انداخته است

3. The croupier had a high-pitched voice, insistent.
[ترجمه ترگمان]میز پا با صدای بلند و مصرانه گفت:
[ترجمه گوگل]کروپیف صدای بلند داشت، قاطعانه

4. As it turned out, I was a dreadful croupier and after a few weeks they put me on coats and hats.
[ترجمه ترگمان]پس از چند هفته میز پا و کلاه مرا گذاشتند و کلاه و کلاه به سر گذاشتند
[ترجمه گوگل]همانطور که معلوم شد، من کروپی وحشتناک بودم و بعد از چند هفته آنها را روی کت و کلاه گذاشتم

5. I became a croupier - starting work at 11 p. m. and finishing at a. m.
[ترجمه ترگمان]من در ساعت ۱۱ بعد از ظهر یک کار پا پا شروع شد ام و کار را به پایان می رساند ام
[ترجمه گوگل]من یک کروپیف شدم - شروع کار در 11 ص متر و پایان دادن به یک متر

6. She thrust the customary tip towards the croupier with a slip of paper wrapped around a plaque.
[ترجمه ترگمان]با یک تکه کاغذی که دور یک پلاک پیچیده شده بود، سر میز پا گذاشت
[ترجمه گوگل]او نوک معمولی را نسبت به کروپه با یک لغزش کاغذ پیچیده شده در اطراف یک پلاک قرار داد

7. It was while he was working as a croupier in a gambling joint that some friends coaxed him into singing in public.
[ترجمه ترگمان]در همان حال که او به عنوان یک میز پا در قمار قمار کار می کرد، بعضی از دوستان او را تشویق می کردند که در جمع آواز بخواند
[ترجمه گوگل]در حالی که او به عنوان کراوپی در یک جفت قمار مشغول به کار بود، برخی از دوستان او را به آواز خواندن عمومی دعوت کرد

8. NO0 The croupier can give you chips, or you can go to the cashier.
[ترجمه ترگمان]میز پا می تواند به شما بدهد و یا شما می توانید به صندوق دار مراجعه کنید
[ترجمه گوگل]NO0 کروپیج می تواند تراشه ها را به شما بدهد، یا می توانید به صندوقدار بروید

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

10. The croupier wished him luck and spun the wheel.
[ترجمه ترگمان]میز پا برایش آرزوی موفقیت کرد و چرخ را چرخاند
[ترجمه گوگل]کروپیر آرزوی موفقیت کرد و چرخ را چرخید

11. I work nights - in a news bureau, as a croupier in a nightclub, as a waitress.
[ترجمه ترگمان]من شب ها کار می کنم - در یک میز تحریر، به عنوان میز پا در یک کلوب شبانه، به عنوان یک پیشخدمت
[ترجمه گوگل]من شب ها کار می کنم - در یک دفتر خبری، به عنوان یک کروپیف در یک کلوپ شبانه، به عنوان یک پیشخدمت

12. Down in the dungeons, an old wizened dwarf acts as croupier, welcoming everyone with a stream of curses.
[ترجمه ترگمان]پای میز پا و پای میز پا شکسته بود و همه را با فحش و ناسزا به همه خوش آمد می گفت
[ترجمه گوگل]پایین در سیاه چال، یک کوتوله قدیمی wizened به عنوان کروپیف عمل می کند، استقبال همه با جریان لعنت


کلمات دیگر: