کلمه جو
صفحه اصلی

crusted


پوست دار,جرم دار,کهنه

انگلیسی به فارسی

پوست‌دار، جرم‌دار، کهنه


خرد شده، کبره بستن


انگلیسی به انگلیسی

• having a hardened crust as a covering
something that is crusted with a substance is covered with a hard layer of it.

جملات نمونه

1. Ice crusted the lake last night.
[ترجمه ترگمان]دیشب یخ روی دریاچه بود
[ترجمه گوگل]یخ در دریاچه شب گذشته بود

2. The surface of the liquid gradually crusted over.
[ترجمه ترگمان]سطح مایع به تدریج crusted شد
[ترجمه گوگل]سطح مایع به تدریج خرد شد

3. The snow crusted over during the night.
[ترجمه ترگمان]در طول شب برف یخ بسته بود
[ترجمه گوگل]برف در طول شب خرد شد

4. The ends of the boards were crusted with barnacles.
[ترجمه ترگمان]انتهای تخته های تخته ای که در آن crusted دیده می شد
[ترجمه گوگل]انتهای تخته ها با برناکل پوشیده شده بود

5. The outside of the green bottle became crusted with frost.
[ترجمه ترگمان]بیرون بطری سبز با یخ پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]بیرون از بطری های سبز فرومی خورد

6. Cigarette ashes crusted with coffee in saucers or spilled over the sides of motel ashtrays.
[ترجمه ترگمان]خاکستر سیگار در نعلبکی ها روی زمین ریخته بود
[ترجمه گوگل]خاکستر سیگار با قهوه در بشقاب های شکسته یا بیش از دو طرف زیرپوش های متل ریخته شده است

7. Jezrael felt the crusted stuff on her face and was frightened.
[ترجمه ترگمان]Jezrael آن چیزهای کوچک را روی صورتش احساس کرد و وحشت زده شد
[ترجمه گوگل]Jezrael احساسات خرد شده را در چهره اش احساس کرد و ترسید

8. There are scabs and flecks of crusted blood in the bald letters.
[ترجمه ترگمان]لکه های خون و رگه های خون در نامه های طاس وجود دارد
[ترجمه گوگل]در نامه های طاسی چسبنده و ریخته شده از خون خرد شده وجود دارد

9. I walked laboriously, sinking deeply into the heavy crusted snow with every step.
[ترجمه ترگمان]با زحمت راه رفتم و عمیقا در برف سنگین با هر قدم فرو رفتم
[ترجمه گوگل]من به سختی راه می رفتم، عمیقا به شدت به برف سنگین سنگین در هر مرحله گشتم

10. Ages, have been such crusted. Likes a boundless journey on Tea - Horse ancient roadway.
[ترجمه ترگمان]قرن ها است که چنین crusted سفر بی حد و حصر تی پارتی به جاده باستانی تی پارتی است
[ترجمه گوگل]قرون وسطی، چنین شده است پیاده روی بی حد و حصر در چای - اسب جاده باستانی را دوست دارد

11. Llyr gave her a beautiful dress crusted with pearls and sea jade and coral and other ocean jewels.
[ترجمه ترگمان]به بیت پیراهن زیبایی به تن کرد که از مروارید و دریا و مرجان دریایی و دیگر جواهرات پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]لری یک لباس زیبا با مروارید و جادویی دریایی و مرجان و دیگر جواهرات اقیانوس به او داد

12. Roasted herb crusted cod fish and lemongrass infused baby lobster on bed of saffron mash, grape fruit creamy sauce, green asparagus and cherry tomato confit.
[ترجمه ترگمان]ماهی ماهی ماهی، ماهی ماهی و ماهی روغنی در بس تر خوراک زعفران، سس انگور، سس سبز، مارچوبه و گوجه فرنگی و گوجه فرنگی رنگ به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]گیاه پخته شده ماهی قزل آلا سرخ شده و لندونگسس لوبستر نوزاد را روی تخت ماسه زعفران، سس کرم میوه ای انگور، مارچوبه سبز و گوجه فرنگی گیلاس پرورش داده است

13. Look, the paste has crusted on your sleeve.
[ترجمه ترگمان]ببین، چسب روی آستینت سخت شده
[ترجمه گوگل]نگاه کن، خمیر را بر روی آستینت گذاشتی

14. After months of drought, the fields were crusted over.
[ترجمه ترگمان]پس از ماه ها خشکسالی، مزارع در حال خشک شدن بودند
[ترجمه گوگل]بعد از چندین ماه خشکسالی، حوزه های زمین شناسایی شده اند

15. Pepper crusted beef tenderloin, red wine jus, mushroom flan, and vegetable fries.
[ترجمه ترگمان]فلفل قرمز، شراب قرمز، شراب سرخ و سیب زمینی سرخ کرده و سیب زمینی سرخ کرده
[ترجمه گوگل]فلفل فلفل گوشت گاو شکسته، شراب قرمز شراب، فلفل قارچ، و سیب زمینی سرخ کرده

پیشنهاد کاربران

کبره بسته

برای جنگ با قابلمه های کبره بسته آماده می شد.

. He prepared for battle with the crusted saucepans


کلمات دیگر: