1. Insulin is used to control the rise of glucose levels in the blood.
[ترجمه ترگمان]انسولین برای کنترل افزایش سطح گلوکز خون مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]انسولین برای کنترل افزایش سطح گلوکز در خون استفاده می شود
2. The doctor injected glucose into his patient's veins.
[ترجمه ترگمان]دکتر گلوکز را به رگ های بیمارش تزریق کرد
[ترجمه گوگل]دکتر تزریق گلوکز را به رگ بیمار خود تزریق کرد
3. The doctors revived her with injections of glucose.
[ترجمه ترگمان]پزشکان او را با تزریق گلوکز احیا کردند
[ترجمه گوگل]پزشکان او را با تزریق گلوکز زنده کردند
4. A simple mixture of glucose and water can save lives in many parts of the world.
[ترجمه ترگمان]یک مخلوط ساده از گلوکز و آب می تواند زندگی ها را در بسیاری از نقاط جهان نجات دهد
[ترجمه گوگل]مخلوطی ساده از گلوکز و آب می تواند جانها را در بسیاری از نقاط جهان نجات دهد
5. The levels of blood glucose depend in part on what you eat and when you eat.
[ترجمه ترگمان]میزان گلوکز خون به بخشی از آنچه می خورید و زمانی که می خورید وابسته است
[ترجمه گوگل]سطوح قند خون در بخشی از آنچه که می خورید و زمانی که می خورید، بستگی دارد
6. I gave him an extra dose of glucose to pep him up.
[ترجمه ترگمان] بهش یه مقدار \"گلوکز\" دادم تا بهش قوت قلب بده
[ترجمه گوگل]من به او یک دوز اضافی از گلوکز دادم تا او را بخورم
7. Glucose was dripping into the patient.
[ترجمه ترگمان]Glucose به بیمار چکه می کرد
[ترجمه گوگل]گلوکز به بیمار منتقل شد
8. Impaired glucose tolerance is a condition that means your blood glucose falls between normal and diabetic.
[ترجمه ترگمان]تحمل ضعیف گلوکز یک شرط است که به این معنی است که گلوکز خون شما بین قند و قند قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]اختلال تحمل گلوکز یک وضعیت است که به این معنی است که قند خون شما بین طبیعی و دیابتی کاهش می یابد
9. Insulin therapy is started if blood glucose levels remain elevated despite following these measures.
[ترجمه ترگمان]درمان انسولین در صورتی آغاز می شود که سطوح گلوکز خون با وجود این اندازه گیری ها افزایش یابد
[ترجمه گوگل]اگر سطح قند خون ناشی از این اقدامات باقی می ماند، درمان با انسولین شروع می شود
10. Both underestimate incidence as neither study used glucose challenge.
[ترجمه ترگمان]هر دو میزان رخداد را به عنوان نه مطالعه به کار گرفته از گلوکز مورد نظر می گیرند
[ترجمه گوگل]هر دو میزان شیوع را پایین می آورند زیرا هیچ مطالعهای در مورد چاقی گلوکز استفاده نمی شود
11. The degree of glucose intolerance for any given birth weight was influenced independently by body mass index in adulthood.
[ترجمه ترگمان]میزان عدم تحمل گلوکز برای هر بار تولد به طور مستقل از شاخص توده بدنی در بزرگسالی تاثیر می پذیرد
[ترجمه گوگل]میزان عدم تحمل گلوکز برای هر وزن هنگام تولد به طور مستقل با شاخص توده بدنی در بزرگسالان تحت تاثیر قرار گرفت
12. If the blood glucose is above 20 mmol/l a sample should be sent to the laboratory for a definitive result.
[ترجمه ترگمان]اگر گلوکز خون بیش از ۲۰ میلی مول بر لیتر باشد، باید برای نتیجه قطعی به آزمایشگاه فرستاده شود
[ترجمه گوگل]اگر قند خون بیش از 20 میلی مول در لیتر باشد، یک نمونه باید به آزمایشگاه برای نتیجه قطعی ارسال شود
13. The subjects had a continuous infusion glucose tolerance test.
[ترجمه ترگمان]این افراد یک تست تحمل قند پیوسته داشتند
[ترجمه گوگل]افراد دارای آزمون تحمل گلوکز تزریق مداوم بودند
14. Six subjects did not consent to a glucose tolerance test and tolerance was determined from fasting plasma glucose and insulin concentrations.
[ترجمه ترگمان]شش موضوع برای تست تحمل گلوکز مورد موافقت قرار نگرفتند و تحمل از گلوکز پلاسما و غلظت های انسولین تعیین شد
[ترجمه گوگل]شش نفر به آزمون تحمل گلوکز رضایت ندادند و تحمل به میزان غلظت گلوکز و غلظت انسولین ناشتا ناشتا تعیین شد