کیسه منی، مخزن منی
seminal vesicle
کیسه منی، مخزن منی
انگلیسی به فارسی
کیسه منی
انگلیسی به انگلیسی
• seminal gland, one of the paired glands that produces seminal liquied
دیکشنری تخصصی
[علوم دامی] غده سمینال وزیکول، غده کیسه ای .
جملات نمونه
1. He had just emptied his seminal vesicles into Valencia, had contributed his share of the Green Beret.
[ترجمه ترگمان]وی فقط مثانه اصلی خود را در والنسیا خالی کرده بود و سهم خود را از the سبز تهیه کرده بود
[ترجمه گوگل]او فقط vesicles هسته خود را به Valencia تخلیه کرده بود، سهم خود را از بریت سبز را کمک کرده بود
[ترجمه گوگل]او فقط vesicles هسته خود را به Valencia تخلیه کرده بود، سهم خود را از بریت سبز را کمک کرده بود
2. The seminal vesicles can become infected and inflamed, as may the epididymis and testis.
[ترجمه ترگمان]بافت های اصلی ممکن است آلوده و ملتهب شوند، همانطور که ممکن است the و بیضه به آن مبتلا شوند
[ترجمه گوگل]حشرات مایع منی می توانند آلوده و ملتهب شوند، مانند اپیدیدیم و بیضه
[ترجمه گوگل]حشرات مایع منی می توانند آلوده و ملتهب شوند، مانند اپیدیدیم و بیضه
3. Objective:To evaluate the value of transperineal seminal vesicle puncture under TRUS guidance and continuous transcatheter antibiotics instillation for the treatment of persistent hematospermia.
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی ارزش of vesicle seminal تحت راهنمایی trus و antibiotics مداوم transcatheter instillation برای درمان درده ای مداوم
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش پوسچونی حنجره مزانشیمی ترانسپرتینال تحت هدایت TRUS و تزریق آنتی بیوتیک های Transcatheter پیوسته برای درمان هماتوسپرمی مداوم
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش پوسچونی حنجره مزانشیمی ترانسپرتینال تحت هدایت TRUS و تزریق آنتی بیوتیک های Transcatheter پیوسته برای درمان هماتوسپرمی مداوم
4. In addition, the seminal vesicle, the vas deferens and prostate gland's relations are closer.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، vesicle اصلی، the vas و پروستات نزدیک تر هستند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، روده های مایع منی، روده ها و پروستات، نزدیک تر است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، روده های مایع منی، روده ها و پروستات، نزدیک تر است
5. Some patients or have chronic prostatitis history, orchitis, seminal vesicle phlogistic, etc.
[ترجمه ترگمان]برخی از بیماران دارای سابقه prostatitis مزمن، orchitis، seminal، vesicle و غیره هستند
[ترجمه گوگل]برخی از بیماران یا تاریخ پروستاتیت مزمن، ارچیت، فلوژیستیک حنجره و غیره
[ترجمه گوگل]برخی از بیماران یا تاریخ پروستاتیت مزمن، ارچیت، فلوژیستیک حنجره و غیره
6. Is this condition prostata or seminal vesicle inflammation?
[ترجمه ترگمان]آیا این بیماری مبتلا به التهاب ریه یا التهاب شدید است؟
[ترجمه گوگل]آیا این وضعیت پروتئین یا التهاب مایع منی است؟
[ترجمه گوگل]آیا این وضعیت پروتئین یا التهاب مایع منی است؟
7. This seminal vesicle is from a 45 year - old man who underwent radical prostatectomy for prostate cancer.
[ترجمه ترگمان]این vesicle از یک مرد ۴۵ ساله است که تحت فشار شدید سرطان پروستات قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این حنجره سمی از یک مرد 45 ساله است که تحت پروستاتکتومی رادیکال برای سرطان پروستات قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این حنجره سمی از یک مرد 45 ساله است که تحت پروستاتکتومی رادیکال برای سرطان پروستات قرار گرفته است
8. It also had a certain antagonizing action on the kidney-deficiency expressions by castrated male animal such as the gonad atrophy (seminal vesicle, preputial glands).
[ترجمه ترگمان]همچنین یک عمل antagonizing در رابطه با نقص کلیه توسط یک حیوان نر مانند the gonad (غدد seminal، غدد preputial)انجام شد
[ترجمه گوگل]همچنین با عمل جراحی ضد انعقادی بر روی عبارات کمبود کلیه توسط حیوانات نر کچلی مانند آتروفی گناد (حنجره بذر، غده preputial) تاثیر گذاشته است
[ترجمه گوگل]همچنین با عمل جراحی ضد انعقادی بر روی عبارات کمبود کلیه توسط حیوانات نر کچلی مانند آتروفی گناد (حنجره بذر، غده preputial) تاثیر گذاشته است
9. The seminal vesicle functions as a gland, secreting and storing the viscid component of the seminal fluid.
[ترجمه ترگمان]توابع vesicle اصلی به عنوان یک غده، ترشح و ذخیره اجزای viscid سیال اصلی هستند
[ترجمه گوگل]ویسکوز هسته ای به عنوان یک غده عمل می کند، ترشح و ذخیره سازی مولکول ویسکسی مایع منی
[ترجمه گوگل]ویسکوز هسته ای به عنوان یک غده عمل می کند، ترشح و ذخیره سازی مولکول ویسکسی مایع منی
10. The seminal vesicle functions as a gland, secreting and storing thecomponent of the seminal fluid.
[ترجمه ترگمان]توابع vesicle اصلی به عنوان یک غده، ترشح و ذخیره thecomponent سیال اصلی هستند
[ترجمه گوگل]ویسکوز هسته ای به عنوان یک غده عمل می کند، ترشح و ذخیره سازی آن از مایع مایع منی
[ترجمه گوگل]ویسکوز هسته ای به عنوان یک غده عمل می کند، ترشح و ذخیره سازی آن از مایع مایع منی
11. Diameter of dilated adenous duct was positively correlated with short dimension of inflammatory seminal vesicle.
[ترجمه ترگمان]قطر لوله adenous گشاد شده به طور مثبت با بعد کوتاه of اصلی inflammatory هم بسته بود
[ترجمه گوگل]قطر کانال آدنوز انقباضی با ابعاد کوتاهی از حنجره منیزیم التهابی رابطه مثبت داشت
[ترجمه گوگل]قطر کانال آدنوز انقباضی با ابعاد کوتاهی از حنجره منیزیم التهابی رابطه مثبت داشت
12. Conclusion Measurement of ADCs may be used to characterize seminal vesicle lesions.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اندازه گیری of ممکن است برای مشخص کردن آسیب های اولیه به کار رود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اندازه گیری ADC ها ممکن است برای تشخیص ضایعات حشیش دانه ای استفاده شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اندازه گیری ADC ها ممکن است برای تشخیص ضایعات حشیش دانه ای استفاده شود
13. The lower part of the rectum through the rectum and bladder beneath the bladder at the Ministry, prostate, seminal vesicle, the vas deferens ampulla and adjacent pelvic ureter.
[ترجمه ترگمان]قسمت پایین راست روده و مقعد در زیر مثانه در وزارت، پروستات، پروستات، vesicle، the و لگن کناری لگن قرار دارد
[ترجمه گوگل]قسمت پایینی رکتوم از طریق رکتوم و مثانه زیر مثانه در وزارتخانه، پروستات، حنجره هسته ای، واژینال واژینال و مجاری لگنی مجاور
[ترجمه گوگل]قسمت پایینی رکتوم از طریق رکتوم و مثانه زیر مثانه در وزارتخانه، پروستات، حنجره هسته ای، واژینال واژینال و مجاری لگنی مجاور
14. The structure and function of the mesoderm accessory glands and seminal vesicle in Oxya Chinensis (Insecta: Orthoptera), are studied with gland specimen, paraffin sections and light microscopy method.
[ترجمه ترگمان]ساختار و عملکرد غدد جانبی مزودرم و vesicle اصلی در Oxya Chinensis (Insecta: orthoptera)با نمونه غده، بخش های پارافین و روش میکروسکوپی نور مطالعه می شوند
[ترجمه گوگل]ساختار و عملکرد غدد اضافه کننده مزودرم و حنجره هسته ای در Oxya Chinensis (Insecta Orthoptera) با نمونه های غده، پارافین و روش میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ساختار و عملکرد غدد اضافه کننده مزودرم و حنجره هسته ای در Oxya Chinensis (Insecta Orthoptera) با نمونه های غده، پارافین و روش میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفته است
15. Objective To explore the clinical value of transcectal ultrasound seminal vesicle diseases.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ارزش بالینی بیماری های سونوگرافی لگنی و vesicle
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی ارزش بالینی بیماری های حامل تومورهای سونوگرافی ترانسکتکال
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی ارزش بالینی بیماری های حامل تومورهای سونوگرافی ترانسکتکال
پیشنهاد کاربران
seminal vesicle ( زیستشناسی )
واژه مصوب: گُشنابدان
تعریف: اندامی در مهرهداران و برخی از بیمهرهگان که محل ذخیرۀ گُشناب است
واژه مصوب: گُشنابدان
تعریف: اندامی در مهرهداران و برخی از بیمهرهگان که محل ذخیرۀ گُشناب است
کلمات دیگر: