معنی : عفونی
infected
معنی : عفونی
انگلیسی به فارسی
آلوده، عفونی
انگلیسی به انگلیسی
• affected with a disease or disease causing germs; corrupted, tainted, contaminated; influenced
an infected wound or part of your body is unable to heal properly because of germs.
an infected place is one where an infection or disease is present and spreading among people and animals.
see also infect.
an infected wound or part of your body is unable to heal properly because of germs.
an infected place is one where an infection or disease is present and spreading among people and animals.
see also infect.
دیکشنری تخصصی
[علوم دامی] آلوده
مترادف و متضاد
عفونی (صفت)
infectious, pestiferous, zymotic, infected, putrefied
جملات نمونه
1. infected gums
لثه ی پیله کرده
2. infected water
آب آلوده
3. an infected knife
چاقوی آلوده
4. an infected wound
زخم چرکی
5. mosquitoes infected the soldiers with malaria
پشه ها سربازان را دچار مالاریا کردند.
6. clean the infected surgical instruments with disinfectant
ابزار آلوده ی جراحی را با ماده ی گندزدا پاک کن.
7. the nurse infected the children with a sense of guilt
پرستار کودکان را دچار احساس گناه کرد.
8. his energy and cheerfulness infected the whole group
حرارت و شادی او به همه ی گروه سرایت کرد.
9. If the plant has been infected you will see dark protuberances along the stems.
[ترجمه ترگمان]اگر گیاه آلوده شده است، protuberances تیره را در امتداد ساقه خواهید دید
[ترجمه گوگل]اگر گیاه آلوده شده باشد، می بینید که دره ساقه های تاریک ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]اگر گیاه آلوده شده باشد، می بینید که دره ساقه های تاریک ظاهر می شود
10. These young people were infected with the revolutionary fever.
[ترجمه ترگمان]این جوانان به تب انقلابی مبتلا بودند
[ترجمه گوگل]این جوانان با تب انقلابی آلوده شدند
[ترجمه گوگل]این جوانان با تب انقلابی آلوده شدند
11. She was infected with tuberculosis.
[ترجمه ترگمان]او مبتلا به سل بود
[ترجمه گوگل]او مبتلا به سل بود
[ترجمه گوگل]او مبتلا به سل بود
12. Dig out and burn infected canes.
[ترجمه ترگمان]دیگ \"رو بنداز بیرون و\" canes \"رو آتیش بزن\"
[ترجمه گوگل]حفاری و راندن عصب های آلوده را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]حفاری و راندن عصب های آلوده را از بین ببرد
13. The water was infected with germs.
[ترجمه ترگمان]آب آلوده به میکروب ها بود
[ترجمه گوگل]آب با میکروب ها آلوده شد
[ترجمه گوگل]آب با میکروب ها آلوده شد
14. The wound from the dog bite had become infected.
[ترجمه ترگمان]زخم نیش سگ آلوده شده بود
[ترجمه گوگل]زخم از گزش سگ آلوده شده است
[ترجمه گوگل]زخم از گزش سگ آلوده شده است
15. Eggs known to be infected with salmonella were allowed to go on sale.
[ترجمه ترگمان]Eggs که به سالمونلا آلوده شده اند، مجاز به فروش به فروش هستند
[ترجمه گوگل]تخم مرغ هایی که به علت آلوده شدن سالمونلا شناخته می شدند، مجاز به فروش می شدند
[ترجمه گوگل]تخم مرغ هایی که به علت آلوده شدن سالمونلا شناخته می شدند، مجاز به فروش می شدند
16. People can become infected after eating raw or undercooked meat.
[ترجمه ترگمان]افراد بعد از خوردن گوشت خام و نپخته آلوده می شوند
[ترجمه گوگل]مردم پس از خوردن گوشت خام یا نوشیدنی آلوده می شوند
[ترجمه گوگل]مردم پس از خوردن گوشت خام یا نوشیدنی آلوده می شوند
پیشنهاد کاربران
آلوده
مبتلا
آلوده ( به ویروس و غیره )
If an employee opens an infected file, all the computers on the network could be locked
If an employee opens an infected file, all the computers on the network could be locked
آلوده. عفونی. چرکی
کلمات دیگر: