1. So is development: first in the oviduct and then in the uterus.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، توسعه: اول در the و سپس در رحم
[ترجمه گوگل]بنابراین ابتدا در ید و سپس در رحم رشد می کند
2. Manipulate the oviducts in a plastic Petri dish or glass cavity block on the heated stage of a binocular directing microscope.
[ترجمه ترگمان]oviducts را در یک پتری Petri پلاستیکی یا محفظه محفظه شیشه ای بر روی صحنه داغ یک میکروسکوپ هدایت binocular قرار دهید
[ترجمه گوگل]تخم مرغ ها را در یک ظرف پلاستیو پتری یا بلوک حفره شیشه ای بر روی مرحله گرم یک میکروسکوپ جهت هدایت دوچشمی هدایت کنید
3. Once the oviduct is blocked, it is difficult to treat by surgery or other means.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که the مسدود شود، درمان با عمل جراحی و یا وسایل دیگر دشوار است
[ترجمه گوگل]هنگامی که oviduct مسدود می شود، درمان با جراحی یا سایر روش های دشوار است
4. Hence the oocytes are flushed out of the oviducts from below-they are not sucked out from above.
[ترجمه ترگمان]از این رو، oocytes از the از پایین به بیرون کشیده شده اند - آن ها از بالا به بیرون کشیده نمی شوند
[ترجمه گوگل]از این رو، تخمک ها از زیر آب خارج می شوند آنها از بالا خارج نمی شوند
5. Objective:Sum up the various surgical operation skills of oviduct gestation which were cured by peritoneoscope.
[ترجمه ترگمان]هدف: جمع کردن مهارت های جراحی جراحی مختلف بارداری oviduct که توسط peritoneoscope درمان شد
[ترجمه گوگل]هدف جمع آوری مهارت های مختلف جراحی عمل جراحی تخمک گذاری که توسط پریتونئوسکوپ درمان می شوند
6. The oviduct operation was a primary method that oviduct was connected again after sterilization operation.
[ترجمه ترگمان]عملیات oviduct یک روش اولیه بود که oviduct پس از عملیات استریل کردن دوباره به هم متصل شد
[ترجمه گوگل]عمل جراحی تخمک گذاری یک روش اولیه بود که بعد از عمل ضدعفونی، تخم مرغ دوباره وصل شد
7. Oviduct is located besides of unfix side of ovary that forms a hemicycle around ovary.
[ترجمه ترگمان]oviduct علاوه بر سمت unfix از تخمدان واقع شده است که a دور از تخمدان را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]Oviduct در کنار طرف غیرقابل پیشروی تخمدان قرار دارد که یک نیمکره در اطراف تخمدان ایجاد می کند
8. Results: Not only we could observe whether the oviduct was blocked, but also the imaging of the shape and activity of the oviduct fimbria and adhesion zone of pelvic were observed.
[ترجمه ترگمان]نتایج: نه تنها ما می توانیم مشاهده کنیم که آیا the مسدود شده است یا نه، بلکه تصویربرداری از شکل و فعالیت ناحیه oviduct fimbria و چسبندگی لگن در لگن مشاهده شده است
[ترجمه گوگل]نتایج نه تنها ما می توانستیم ببینیم که آیا تخم مرغ مسدود شده است یا خیر، بلکه تصویربرداری از شکل و فعالیت فیمبریا آویشن و ناحیه چسبندگی لگن مشاهده شد
9. Especially GRTS oviduct through liquid and artificial fertilization.
[ترجمه ترگمان]مخصوصا GRTS oviduct از طریق لقاح مصنوعی و مصنوعی
[ترجمه گوگل]به خصوص GRTS تخم مرغ را از طریق مایع و کودهای مصنوعی
10. At present, the research of chicken oviduct bioreactor focus on the expression of exogenous gene regulated by the ovalbumin 5′-flanking regulatory region.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، تحقیق بر روی بیان ژن oviduct بر روی بیان ژن exogenous که توسط منطقه تنظیمی ovalbumin ۵ ' تنظیم شده است، تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، تحقیق بر روی بیو اکسیدان مرغ تخم مرغ بر بیان ژن خارجی غربالگری شده توسط ناحیه تنظیم کننده 5 عضله جانبی تخم مرغی تمرکز دارد
11. The ligation of oviduct rate was high, but the vasoligation rate was low.
[ترجمه ترگمان]نرخ oviduct بالا بود، اما نرخ vasoligation پایین بود
[ترجمه گوگل]میزان لخته شدن تخم مرغ زیاد بود، اما میزان وازولیتی پایین بود
12. After ovariotomy, the epithelia of the oviduct were atrophied and regressive.
[ترجمه ترگمان]بعد از ovariotomy، the of و regressive تحلیل رفته بودند
[ترجمه گوگل]پس از تخریب، اپیتلیا تخمدان به صورت آتروفالی و رگرسیفیک است
13. Conclusion: HCV can infect the ovary and oviduct, presenting relationship vertical transmission of HCV.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: HCV می تواند تخمدان و oviduct را آلوده کند، انتقال عمودی رابطه of را ارایه دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری HCV می تواند تخمدان و تخمک را آلوده کند، و انتقال عمودی HCV را نشان می دهد
14. Object To provide a method for identifying oviductus ranae among toads oviduct the former.
[ترجمه ترگمان]شی برای ارایه روشی برای شناسایی oviductus ranae بین toads و the
[ترجمه گوگل]Object برای ارائه یک روش برای شناسایی اودوکوس رنای در میان قاتلین تخم مرغ سابق