(زیست شناسی) گلوبولین ایمنی، ایمونوگلوبولین
immunoglobulin
(زیست شناسی) گلوبولین ایمنی، ایمونوگلوبولین
انگلیسی به فارسی
(زیستشناسی) گلوبولین ایمنی، ایمونوگلوبولین
انگلیسی به انگلیسی
• antibody, any of several blood proteins which identify and disable infectious foreign bodies; part of the blood serum that contains antibodies (immunology)
دیکشنری تخصصی
[علوم دامی] ایمیونوگلوبولین ؛
جملات نمونه
1. The principal immunoglobulin found in secretions is IgA with only trace amounts of IgG present.
[ترجمه ترگمان]The principal که در secretions پیدا کرد فقط ردی از هدیه IgG پیدا کرد
[ترجمه گوگل]ایمونوگلوبولین اصلی موجود در ترشحات IgA با تنها مقدار کمی از موجودات IgG است
[ترجمه گوگل]ایمونوگلوبولین اصلی موجود در ترشحات IgA با تنها مقدار کمی از موجودات IgG است
2. Rabbit anti-human immunoglobulin conjugated with alkaline phosphatase was used to detect the bound antibody.
[ترجمه ترگمان]Rabbit anti - با phosphatase قلیایی برای تشخیص آنتی بادی محدود مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]برای شناسایی آنتیبادی مرزی مورد استفاده قرار گرفت ایمونوگلوبولین ضد انسانی خرگوش، کنجد شده با آلکالین فسفاتاز
[ترجمه گوگل]برای شناسایی آنتیبادی مرزی مورد استفاده قرار گرفت ایمونوگلوبولین ضد انسانی خرگوش، کنجد شده با آلکالین فسفاتاز
3. These plasma cells produce a homogeneous immunoglobulin protein which stains as a well-defined peak in the gamma region.
[ترجمه ترگمان]این سلول های پلاسما a immunoglobulin را تولید می کنند که به عنوان قله تعریف شده در منطقه گاما، لکه دارند
[ترجمه گوگل]این سلولهای پلاسما یک پروتئین ایمونوگلوبولین همگن تولید می کنند که به عنوان یک پیک مشخص در ناحیه گاما لکه ها می شود
[ترجمه گوگل]این سلولهای پلاسما یک پروتئین ایمونوگلوبولین همگن تولید می کنند که به عنوان یک پیک مشخص در ناحیه گاما لکه ها می شود
4. Poison ivy secrets an oily poison which triggers Immunoglobulin E response in human's immune system very strongly.
[ترجمه ترگمان]پیچک سمی سمی سمی را که در سیستم ایمنی بدن انسان ایجاد می کند را به شدت تحریک می کند
[ترجمه گوگل]عفونت سمی یک سم چرب است که به شدت باعث واکنش ایمونوگلوبولین E در سیستم ایمنی بدن انسان می شود
[ترجمه گوگل]عفونت سمی یک سم چرب است که به شدت باعث واکنش ایمونوگلوبولین E در سیستم ایمنی بدن انسان می شود
5. Antiserum and immunoglobulin of rabies have been purified continually.
[ترجمه ترگمان]antiserum و immunoglobulin هاری پیوسته تکرار شده اند
[ترجمه گوگل]آنتی بادی و ایمونوگلوبولین هاری به طور مداوم تمیز می شوند
[ترجمه گوگل]آنتی بادی و ایمونوگلوبولین هاری به طور مداوم تمیز می شوند
6. Is a group of immunoglobulin antibody activity of the protein, mainly in the organism of blood, tissue fluid and the outer secretion in humoral immune function is to check an important indicator.
[ترجمه ترگمان]گروهی از activity antibody آنتی بادی پروتیین، عمدتا در ارگانیسم خون، مایع بافت و ترشح خارجی در عملکرد سیستم ایمنی humoral، بررسی یک شاخص مهم است
[ترجمه گوگل]آیا یک گروه از فعالیت های آنتی بادی ایمونوگلوبولین پروتئین، به طور عمده در ارگانیسم خون، مایع بافت و ترشح بیرونی در عملکرد ایمنی هومورال، بررسی یک شاخص مهم است
[ترجمه گوگل]آیا یک گروه از فعالیت های آنتی بادی ایمونوگلوبولین پروتئین، به طور عمده در ارگانیسم خون، مایع بافت و ترشح بیرونی در عملکرد ایمنی هومورال، بررسی یک شاخص مهم است
7. The immunoglobulin genes were down - regulated.
[ترجمه ترگمان]ژن های immunoglobulin down شده بودند
[ترجمه گوگل]ژنهای ایمونوگلوبولین پایین رفته بودند
[ترجمه گوگل]ژنهای ایمونوگلوبولین پایین رفته بودند
8. The increase in ? ? - globulin and immunoglobulin may be considered as a helpful diagnostic index.
[ترجمه ترگمان]افزایش در؟ ؟ و immunoglobulin ممکن است به عنوان یک شاخص تشخیصی مفید در نظر گرفته شوند
[ترجمه گوگل]افزایش در؟ ؟ - گلوبولین و ایمونوگلوبولین ممکن است به عنوان یک شاخص تشخیص مفید در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]افزایش در؟ ؟ - گلوبولین و ایمونوگلوبولین ممکن است به عنوان یک شاخص تشخیص مفید در نظر گرفته شود
9. D immunoglobulin (RhoGAM) is administered to Rh-negative, unsensitized patients to prevent isoimmunization.
[ترجمه ترگمان]immunoglobulin D (RhoGAM)به بیماران unsensitized و Rh داده می شود تا از isoimmunization جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]ایمونوگلوبولین D (RhoGAM) برای جلوگیری از ایزوآمینوزیسازی به بیماران Rh-negative و غیر حساسیت تزریق می شود
[ترجمه گوگل]ایمونوگلوبولین D (RhoGAM) برای جلوگیری از ایزوآمینوزیسازی به بیماران Rh-negative و غیر حساسیت تزریق می شود
10. Antibodies in the yolk are collectively named yolk immunoglobulin ( IgY ).
[ترجمه ترگمان]نطفه در نطفه به طور جمعی به سمت immunoglobulin yolk (IgY)نامگذاری می شوند
[ترجمه گوگل]آنتی بادی های زرده به طور جمعی به نام ایمونوگلوبولین زرده (IgY) نامگذاری شده اند
[ترجمه گوگل]آنتی بادی های زرده به طور جمعی به نام ایمونوگلوبولین زرده (IgY) نامگذاری شده اند
11. Methods The levels of serum complement and immunoglobulin and acute phase response proteins in patients with HLD were studied by single immunodiffusion test.
[ترجمه ترگمان]روش ها سطوح of سرم and و immunoglobulin واکنش فاز حاد در بیماران مبتلا به HLD توسط تست immunodiffusion مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روش ها: سطوح پروتئین مکمل سرم و ایمونوگلوبولین و پاسخ فاز حاد در بیماران مبتلا به HLD با استفاده از آزمون ایمونوادوفسوری تک آزمایش شد
[ترجمه گوگل]روش ها: سطوح پروتئین مکمل سرم و ایمونوگلوبولین و پاسخ فاز حاد در بیماران مبتلا به HLD با استفاده از آزمون ایمونوادوفسوری تک آزمایش شد
12. Intravenous immunoglobulin on mumps orchitis can efficiently resolve acute symptoms, and is likely to prevent testicular atrophy .
[ترجمه ترگمان]immunoglobulin intravenous بر روی orchitis mumps می توانند به طور موثر علائم حاد را حل کنند و به احتمال زیاد از atrophy شدن پروستات جلوگیری کنند
[ترجمه گوگل]ایمونوگلوبولین داخل وریدی در ارکیت سمی می تواند علائم حاد را به طور موثر حل کند و احتمالا از آتروفی بیضه جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]ایمونوگلوبولین داخل وریدی در ارکیت سمی می تواند علائم حاد را به طور موثر حل کند و احتمالا از آتروفی بیضه جلوگیری می کند
13. Here we report the crystal structure of a complex between a protein G domain and an immunoglobulin Fab fragment.
[ترجمه ترگمان]در اینجا ساختار بلوری یک کمپلکس بین دامنه پروتیین G و یک قطعه Fab - immunoglobulin را گزارش می کنیم
[ترجمه گوگل]در اینجا ما ساختار بلوری یک مجتمع بین یک پروتئین G و یک قطعه فیبر ایمونوگلوبولین گزارش می کنیم
[ترجمه گوگل]در اینجا ما ساختار بلوری یک مجتمع بین یک پروتئین G و یک قطعه فیبر ایمونوگلوبولین گزارش می کنیم
14. These production are coded by epithelial growth factor receptor and immunoglobulin supergene family, regarding to tumorous malignant growth and regulation.
[ترجمه ترگمان]این تولید بوسیله گیرنده عامل رشد یابنده و خانواده supergene supergene، در ارتباط با رشد و تنظیم بدخیم and کد گذاری شده اند
[ترجمه گوگل]این تولید توسط گیرنده فاکتور رشد اپیتلیال و خانواده ی سوپراگن ایمونوگلوبولین با توجه به رشد بدخیم تومور و تنظیم می شود
[ترجمه گوگل]این تولید توسط گیرنده فاکتور رشد اپیتلیال و خانواده ی سوپراگن ایمونوگلوبولین با توجه به رشد بدخیم تومور و تنظیم می شود
کلمات دیگر: