(کالبد شناسی - هورمون به فرمول c9h13no3 که از غده ی فوق کلیوی ترشح می شود) آدرنالین، روگرد، روکلیه
epinephrine
(کالبد شناسی - هورمون به فرمول c9h13no3 که از غده ی فوق کلیوی ترشح می شود) آدرنالین، روگرد، روکلیه
انگلیسی به فارسی
(کالبدشناسی - هورمون به فرمول C9H13NO3 که از غدهی فوق کلیوی ترشح میشود) آدرنالین، روگرد، روکلیه
اپینفرین
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a hormone produced by the adrenal gland that stimulates muscle tissue and raises blood pressure; adrenaline.
• (2) تعریف: a synthetic or extracted form of this, used to stimulate the heart or treat asthma.
• adrenaline, hormone excreted by the adrenal gland
دیکشنری تخصصی
[علوم دامی] اپی نفرین، آدرنالین .
جملات نمونه
1. Heater probe may be less effective, however, than epinephrine injection in the initial control of active haemorrhage.
[ترجمه ترگمان]بررسی گرم کن ممکن است کم تر موثر باشد، با این حال، تزریق اپی نفرین در کنترل اولیه خونریزی فعال
[ترجمه گوگل]با این حال، پروب گرم کننده ممکن است کمتر از تزریق اپی نفرین در کنترل اولیه خونریزی فعال باشد
[ترجمه گوگل]با این حال، پروب گرم کننده ممکن است کمتر از تزریق اپی نفرین در کنترل اولیه خونریزی فعال باشد
2. Norepinephrine is converted to epinephrine by an enzyme, N-methyltransferase, which is present almost exclusively in the adrenal medulla.
[ترجمه ترگمان]نور اپی نفرین به آدرنالین توسط یک آنزیم، N - methyltransferase تبدیل می شود که تقریبا به طور انحصاری در مغز adrenal وجود دارد
[ترجمه گوگل]نوراپی نفرین به وسیله آنزیم N-methyltransferase به اپی نفرین تبدیل می شود که تقریبا منحصرا در مدولا آدرنال وجود دارد
[ترجمه گوگل]نوراپی نفرین به وسیله آنزیم N-methyltransferase به اپی نفرین تبدیل می شود که تقریبا منحصرا در مدولا آدرنال وجود دارد
3. The fourth patient required local epinephrine injection in addition to repeated heater probe pulses and was considered a failure in the final statistical analysis.
[ترجمه ترگمان]بیمار چهارم به تزریق اپی epinephrine محلی علاوه بر پالس probe heater heater نیاز داشت و در تحلیل آماری نهایی به عنوان یک شکست شناخته شد
[ترجمه گوگل]بیمار چهارم نیاز به تزریق موضعی اپی نفرین به علاوه پروب های تکرار کننده مکرر داشتند و در تجزیه و تحلیل آماری نهایی در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]بیمار چهارم نیاز به تزریق موضعی اپی نفرین به علاوه پروب های تکرار کننده مکرر داشتند و در تجزیه و تحلیل آماری نهایی در نظر گرفته شد
4. For the epinephrine plus pure alcohol group, all achieved initial haemostasis.
[ترجمه ترگمان]برای آدرنالین، به اضافه یک گروه الکل خالص، همه به haemostasis اولیه دست یافتند
[ترجمه گوگل]برای اپی نفرین به علاوه گروه الکل خالص، همه هماتواستات اولیه به دست آمد
[ترجمه گوگل]برای اپی نفرین به علاوه گروه الکل خالص، همه هماتواستات اولیه به دست آمد
5. Pure alcohol injection after an epinephrine injection tended to decrease the rebleeding rate in our series.
[ترجمه ترگمان]تزریق الکل خالص پس از تزریق اپی نفرین به کاهش میزان rebleeding در مجموعه ما کمک می کند
[ترجمه گوگل]تزریق الکل خالص پس از تزریق اپی نفرین موجب کاهش میزان ریفلاسیون در سری های ما شد
[ترجمه گوگل]تزریق الکل خالص پس از تزریق اپی نفرین موجب کاهش میزان ریفلاسیون در سری های ما شد
6. In the epinephrine group, the only case who failed to achieve initial haemostasis received surgical intervention.
[ترجمه ترگمان]در گروه آدرنالین، تنها موردی که نتوانست به haemostasis اولیه برسد، مداخله جراحی را دریافت کرد
[ترجمه گوگل]در گروه اپی نفرین، تنها مواردی که برای دستیابی به هموستاز اولیه موفق به انجام عمل جراحی نشدند
[ترجمه گوگل]در گروه اپی نفرین، تنها مواردی که برای دستیابی به هموستاز اولیه موفق به انجام عمل جراحی نشدند
7. Among the various solutions, epinephrine and pure alcohol are proved to be effective in the arrest of peptic ulcer haemorrhage.
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که در میان راه حل های مختلف، آدرنالین و الکل پاک در دستگیری of زخم موثر هستند
[ترجمه گوگل]در میان راه حل های مختلف، اپی نفرین و الکل خالص اثبات شده است که در دستگیری خونریزی زخم پپتیک موثر است
[ترجمه گوگل]در میان راه حل های مختلف، اپی نفرین و الکل خالص اثبات شده است که در دستگیری خونریزی زخم پپتیک موثر است
8. Epinephrine is used in medical situations including cardiac arrest, asthma, and acute allergic reaction.
[ترجمه ترگمان]اپی نفرین در شرایط پزشکی از جمله ایست قلبی، آسم و واکنش آلرژیک شدید استفاده می شود
[ترجمه گوگل]اپینفرین در شرایط پزشکی از جمله توقف قلب، آسم و واکنش آلرژیک حاد استفاده می شود
[ترجمه گوگل]اپینفرین در شرایط پزشکی از جمله توقف قلب، آسم و واکنش آلرژیک حاد استفاده می شود
9. The immediate reversal of the cardiac arrhythmia after epinephrine administration in this case suggests a direct relationship between the atrial fibrillation and the anaphylactic response.
[ترجمه ترگمان]برگشت فوری آریتمی قلبی پس از administration اپی epinephrine در این مورد رابطه مستقیمی میان فیبریلاسیون دهلیزی و واکنش anaphylactic نشان می دهد
[ترجمه گوگل]تغییر فوری آریتمی قلبی پس از استفاده از اپی نفرین در این مورد نشان می دهد که رابطه مستقیم بین فیبریلاسیون دهلیزی و پاسخ آنافیلاکتیک است
[ترجمه گوگل]تغییر فوری آریتمی قلبی پس از استفاده از اپی نفرین در این مورد نشان می دهد که رابطه مستقیم بین فیبریلاسیون دهلیزی و پاسخ آنافیلاکتیک است
10. Objective To investigate the using of high-dose epinephrine for cardiac resuscitation.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد استفاده از epinephrine با دوز بالا برای احیای قلبی
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه استفاده از اپی نفرین بالا برای احیای قلب
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه استفاده از اپی نفرین بالا برای احیای قلب
11. Possible transient adverse events associated with epinephrine administration include tremor, anxiety, and palpitations.
[ترجمه ترگمان]رویداده ای متغیر گذرا در ارتباط با مدیریت اپی نفرین شامل لرزش، اضطراب و تپش قلب می شوند
[ترجمه گوگل]احتمالات احتمالی ناگهانی در ارتباط با تجویز اپینفرین شامل ترمور، اضطراب و تشنج است
[ترجمه گوگل]احتمالات احتمالی ناگهانی در ارتباط با تجویز اپینفرین شامل ترمور، اضطراب و تشنج است
12. After 6 min of asphyxia, epinephrine and bicarbonate were given and CPR instituted.
[ترجمه ترگمان]پس از ۶ دقیقه of، آدرنالین و بی کربنات داده شدند و CPR انجام شد
[ترجمه گوگل]پس از 6 دقیقه آسفیکسی، اپینفرین و بی کربنات داده شد و CPR تأسیس شد
[ترجمه گوگل]پس از 6 دقیقه آسفیکسی، اپینفرین و بی کربنات داده شد و CPR تأسیس شد
13. The anesthetic solution also contains epinephrine, a vasoconstrictive agent, which will greatly reduce bleeding.
[ترجمه ترگمان]محلول بی حسی حاوی آدرنالین، یک عامل vasoconstrictive است که خونریزی را به شدت کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]راه حل بیهوشی نیز شامل اپینفرین، یک عامل جراحی است که به شدت خونریزی را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]راه حل بیهوشی نیز شامل اپینفرین، یک عامل جراحی است که به شدت خونریزی را کاهش می دهد
14. The epinephrine dose causing arrhythmias with sevoflurane was comparable to that with isoflurane, but larger than that with halothane or enflurane.
[ترجمه ترگمان]دز آدرنالین باعث شده که آریتمی ها با sevoflurane ها قابل مقایسه با that، اما بزرگ تر از that یا enflurane باشد
[ترجمه گوگل]دوز اپی نفرین باعث ایجاد آریتمی با Sevoflurane نسبت به ایزوفلوران می باشد، اما بزرگتر از هالوتان یا انفلوران است
[ترجمه گوگل]دوز اپی نفرین باعث ایجاد آریتمی با Sevoflurane نسبت به ایزوفلوران می باشد، اما بزرگتر از هالوتان یا انفلوران است
15. The effects of acetylcholine and epinephrine on the carotid baroreflex were studied with carotid sinus perfusion.
[ترجمه ترگمان]اثرات استیل کولین و آدرنالین در the carotid با سینوس carotid بررسی شدند
[ترجمه گوگل]اثرات استیل کولین و اپی نفرین بر روی بارورفلکس کاروتید با پرفیوژن سینوس کاروتید بررسی شد
[ترجمه گوگل]اثرات استیل کولین و اپی نفرین بر روی بارورفلکس کاروتید با پرفیوژن سینوس کاروتید بررسی شد
پیشنهاد کاربران
هورمون اپی نفرین
کلمات دیگر: