(شیمی) کلرید (آبگونه ای که در آن کلر با یک عنصر یا بنیان دیگر ترکیب شده است)، ترکیب کلوریدباجسم بسیطدیگر
chloride
(شیمی) کلرید (آبگونه ای که در آن کلر با یک عنصر یا بنیان دیگر ترکیب شده است)، ترکیب کلوریدباجسم بسیطدیگر
انگلیسی به فارسی
ترکیب کلورید با جسم بسیط دیگر
کلرید
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: in chemistry, a salt of hydrochloric acid consisting of chlorine and one other element.
• compound of chlorine with another element
a chloride is a chemical compound of chlorine and another substance; a technical term in chemistry.
a chloride is a chemical compound of chlorine and another substance; a technical term in chemistry.
دیکشنری تخصصی
[علوم دامی] یون کلر
[شیمی] کلراید (آبگونه اى که در آن کلر با یک عنصر یا بنیان دیگر ترکیب شده است )
[شیمی] کلراید (آبگونه اى که در آن کلر با یک عنصر یا بنیان دیگر ترکیب شده است )
جملات نمونه
1. Sodium chloride is more commonly known as salt.
[ترجمه ترگمان]کلرید سدیم بیشتر به عنوان نمک شناخته می شود
[ترجمه گوگل]کلرید سدیم بیشتر به عنوان نمک شناخته می شود
[ترجمه گوگل]کلرید سدیم بیشتر به عنوان نمک شناخته می شود
2. They produced ethylchloride by reacting chloride with waste.
[ترجمه ترگمان]آن ها ethylchloride را با واکنش نشان دادن کلرید با زباله تولید کردند
[ترجمه گوگل]آنها اتیل کلرید را با واکنش کلرید با زباله تولید می کنند
[ترجمه گوگل]آنها اتیل کلرید را با واکنش کلرید با زباله تولید می کنند
3. Sodium chloride is the chemical name for common salt.
[ترجمه ترگمان]کلرید سدیم یک نام شیمیایی برای نمک عام است
[ترجمه گوگل]کلرید سدیم نام شیمیایی برای نمک معمولی است
[ترجمه گوگل]کلرید سدیم نام شیمیایی برای نمک معمولی است
4. Potassium nitrate and potassium chloride are potassium salts.
[ترجمه ترگمان]پتاسیم نیترات و پتاسیم کلرید نمک پتاسیم هستند
[ترجمه گوگل]نیترات پتاسیم و کلرید پتاسیم، نمکهای پتاسیم هستند
[ترجمه گوگل]نیترات پتاسیم و کلرید پتاسیم، نمکهای پتاسیم هستند
5. The scientific name for common salt is sodium chloride.
[ترجمه ترگمان]نام علمی نمک رایج سدیم کلرید است
[ترجمه گوگل]نام علمی برای نمک معمولی کلرید سدیم است
[ترجمه گوگل]نام علمی برای نمک معمولی کلرید سدیم است
6. When all the chloride is precipitated, further generation of Ag ions causes an increase in conductivity of the solution.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که همه کلرید رسوب می کند، تولید بیشتر یون های کلراید باعث افزایش رسانایی محلول می شود
[ترجمه گوگل]زمانی که تمام کلرید رسوب می شود، تولید بیشتر یون های Ag منجر به افزایش هدایت محلول می شود
[ترجمه گوگل]زمانی که تمام کلرید رسوب می شود، تولید بیشتر یون های Ag منجر به افزایش هدایت محلول می شود
7. Experimental evidence later suggested that chloride was the actively transported moiety and that sodium followed passively.
[ترجمه ترگمان]مدارک آزمایشی بعدا پیشنهاد کردند که کلرید به طور فعال نیمه منتقل شده است و سدیم به طور منفعلانه دنبال می شود
[ترجمه گوگل]شواهد تجربی بعدا نشان داد که کلرید به طور فعال منتقل شده بود و این سدیم به صورت مخفی ادامه داشت
[ترجمه گوگل]شواهد تجربی بعدا نشان داد که کلرید به طور فعال منتقل شده بود و این سدیم به صورت مخفی ادامه داشت
8. Where these materials have to be cleaned methylene chloride is the only chemical option once items are soiled.
[ترجمه ترگمان]در جایی که این مواد باید تمیز شوند متیلن کلراید تنها گزینه شیمیایی است که آیتم ها کثیفی هستند
[ترجمه گوگل]در صورتی که این مواد باید تمیز شوند، کلرید متیلن تنها گزینه شیمیایی است هنگامی که آثار خیس می شود
[ترجمه گوگل]در صورتی که این مواد باید تمیز شوند، کلرید متیلن تنها گزینه شیمیایی است هنگامی که آثار خیس می شود
9. The use of calcium chloride must be discouraged because of the potential for serious burns in the infusion area.
[ترجمه ترگمان]استفاده از کلرید کلسیم باید به خاطر پتانسیل سوختگی های جدی در ناحیه تزریق، دلسرد کننده باشد
[ترجمه گوگل]استفاده از کلرید کلسیم باید به دلیل پتانسیل سوختگی های جدی در ناحیه تزریق شود
[ترجمه گوگل]استفاده از کلرید کلسیم باید به دلیل پتانسیل سوختگی های جدی در ناحیه تزریق شود
10. Inorganic salts such as sodium chloride, potassium chloride and potassium iodide form eutectic mixtures with water.
[ترجمه ترگمان]نمک های غیر آلی مثل سدیم کلرید، پتاسیم کلرید و پتاسیم یدید با آب مخلوط های اوتکتیک را شکل می دهند
[ترجمه گوگل]نمک های معدنی مانند کلرید سدیم، کلرید پتاسیم و یدید پتاسیم، مخلوط یوتکتیک با آب را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]نمک های معدنی مانند کلرید سدیم، کلرید پتاسیم و یدید پتاسیم، مخلوط یوتکتیک با آب را تشکیل می دهند
11. This shows that the bonding in silver chloride is stronger than in sodium chloride.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که پیوند در کلرید نقره قوی تر از سدیم کلرید است
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که پیوند در کلرید نقره قوی تر از کلرید سدیم است
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که پیوند در کلرید نقره قوی تر از کلرید سدیم است
12. This removal is very effective because methylene chloride and other caffeine solvents evaporate at temperatures between 100 and 120 degrees.
[ترجمه ترگمان]این حذف بسیار موثر است زیرا متیلن کلراید و دیگر حلال های حاوی کافئین در دماهای بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه تبخیر می شوند
[ترجمه گوگل]این حذف بسیار موثر است چرا که کلرید متیلن و سایر حلال های کافئین در دماهای بین 100 تا 120 درجه تبخیر می کنند
[ترجمه گوگل]این حذف بسیار موثر است چرا که کلرید متیلن و سایر حلال های کافئین در دماهای بین 100 تا 120 درجه تبخیر می کنند
13. Both sodium and chloride ions are in six-coordination.
[ترجمه ترگمان]هم سدیم و هم یون های کلراید در مرحله هماهنگی هستند
[ترجمه گوگل]هر دو یون سدیم و کلرید در شش هماهنگی قرار دارند
[ترجمه گوگل]هر دو یون سدیم و کلرید در شش هماهنگی قرار دارند
14. This loss of sodium, chloride, and water into the urine will cause the extracellular fluid volume to be decreased.
[ترجمه ترگمان]این از دست دادن سدیم، کلرید و آب در ادرار باعث کاهش حجم سیال خارج سلولی می شود
[ترجمه گوگل]این از دست دادن سدیم، کلرید و آب به داخل ادرار موجب کاهش حجم مایع خارج سلولی می شود
[ترجمه گوگل]این از دست دادن سدیم، کلرید و آب به داخل ادرار موجب کاهش حجم مایع خارج سلولی می شود
15. The caesium chloride lattice is thus said to have 8:8 coordination.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه گفته می شود که شبکه caesium کلرید ۸: ۸ است
[ترجمه گوگل]بنابراین گفته می شود که شبکه ی کلسیم سزیم دارای 8 8 هماهنگی است
[ترجمه گوگل]بنابراین گفته می شود که شبکه ی کلسیم سزیم دارای 8 8 هماهنگی است
کلمات دیگر: