کلمه جو
صفحه اصلی

meiosis


معنی : تحقیر، تقسیم سلولی، تقسیم کاهشی، نمایش مصغر چیزی، اطناب
معانی دیگر : (زیست شناسی)، کاستمان، میوز، زیست شناسی تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدید میگردد

انگلیسی به فارسی

تقسیم کاهشی، تحقیر، نمایش مصغر چیزی، اطناب،(زیست‌شناسی) تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدید می‌گردد، تقسیم سلولی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the process in which the diploid chromosomes of a cell are replicated once, followed by two divisions of the nucleus, to give rise to four haploid cells that may develop into gametes or spores.

• process of cell division which occurs in the maturation of sex cells (biology)

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] میوز ؛ نوعی تقسیم سلولی مسئول تولید سلولهای جنسی است که بطور طبیعی از نظر تعداد کروموزوم هاپلوئیداند .

مترادف و متضاد

تحقیر (اسم)
diminution, slight, contempt, disdain, belittlement, humiliation, scorn, humility, letdown, meiosis

تقسیم سلولی (اسم)
meiosis

تقسیم کاهشی (اسم)
meiosis

نمایش مصغر چیزی (اسم)
meiosis

اطناب (اسم)
redundancy, windiness, verbiage, meiosis, prolixity, redundance, nimiety

جملات نمونه

1. Later, however, these germ cells undergo meiosis, to produce gametes.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بعدا، این سلول های نطفه تحت فشار قرار می گیرند تا گامت ها تولید کنند
[ترجمه گوگل]بعدها، با این حال، این سلول های ژرمینه تحت مهئیسسی قرار می گیرند تا گاست را تولید کنند

2. Telophase then brings meiosis I to a close: the nuclear envelope starts to form again.
[ترجمه ترگمان]سپس meiosis را به یک نقطه نزدیک می کند: پاکت هسته ای دوباره شروع به شکل گیری می کند
[ترجمه گوگل]تلوفاز پس از آن منیزیم را به پایان می رساند: پاکت هسته ای دوباره شروع به تشکیل می دهد

3. Each of the two divisions of meiosis produces two daughter cells, each of which contains the same amount of nuclear material.
[ترجمه ترگمان]هر یک از دو بخش of دو سلول دختر تولید می کند که هر کدام حاوی مقادیر یک سان از مواد هسته ای هستند
[ترجمه گوگل]هر یک از دو بخش مایوز دو سلول دختر تولید می کند که هر کدام از آنها یک مقدار مواد هسته ای را تشکیل می دهد

4. But meiosis in eggs may take half a century to run its course.
[ترجمه ترگمان]اما meiosis در تخم مرغ ممکن است نیم قرن طول بکشد تا دوره خود را طی کند
[ترجمه گوگل]اما مائوزیس در تخم مرغ ممکن است نیم قرن طول بکشد تا دوره خود را اجرا کند

5. Just add calcium to the oocyte and meiosis will run to completion.
[ترجمه ترگمان]تنها افزودن کلسیم به the و meiosis نیز به اتمام خواهد رسید
[ترجمه گوگل]فقط کافئین را به تخمک اضافه کنید و مایوز به پایان رسید

6. The first meiosis has produced a polar body, and this lies trapped beneath the zona pellucida.
[ترجمه ترگمان]اولین meiosis بدن قطبی را تولید کرده است و این حیوان در زیر the pellucida گیر افتاده است
[ترجمه گوگل]اولین مئیوز یک بدن قطبی ایجاد کرده است و این در زیر زونا پلوسیتا قرار دارد

7. The failure of any process in meiosis can result in chromosome mal - disjunction.
[ترجمه ترگمان]شکست در هر فرآیند در meiosis می تواند منجر به mal chromosome شود
[ترجمه گوگل]شکست هر فرآیند در مایوز ممکن است منجر به اختلال در کروموزوم شود

8. Zygote meiosis can be observed with fresh-water algae Chlamydomonas, Spirogyra, Chara for assistant materials.
[ترجمه ترگمان]Zygote meiosis را می توان با جلبک دریایی با آب تازه، Spirogyra، chara، chara برای مواد اولیه مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]میزیوزیت زیتوتا را می توان با جلبک دریایی آب Chlamydomonas، Spirogyra، Chara برای دستیار مواد مشاهده کرد

9. Cytokinesis of microspore mother cells during meiosis was simultaneous type, and pollen grains were 2-cell, it suggested that the Dioscoreaceae was rather primitive in Angiosperm.
[ترجمه ترگمان]Cytokinesis از سلول های مادر microspore در طول meiosis از نوع همزمان بود و دانه های گرده دو سلول بودند، که نشان می داد the در Angiosperm نسبتا ابتدایی هستند
[ترجمه گوگل]Cytokinesis سلول های مادر میکروسپور در طی مایوز نوع همزمان بود و دانه های گرده 2 سلولی بودند، و این نشان می دهد که Dioscoreaceae در ابتدای قارچ Angiosperm نسبتا اولیه است

10. Conclusion Testosterone propionate plays a positive role in meiosis and maturation of spermatocyte in mice.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Testosterone propionate نقش مثبتی در meiosis و بلوغ spermatocyte در موش ها ایفا می کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: تستوسترون پروپیونات نقش مثبتی در میوز و بلوغ اسپرماتوسیت در موش دارد

11. On germination, the zygospore undergoes meiosis to produce haploid cells that give rise to a new thallus.
[ترجمه ترگمان]در رویش، the تحت فشار قرار می گیرد تا سلول های haploid تولید کند که منجر به a جدید می شود
[ترجمه گوگل]در جوانه زنی، زگسپور تحت عمل مایئوس قرار می گیرد تا سلول های هپلوئید تولید کند که باعث ایجاد تله لو می شود

12. Required for normal segregation in mitosis and meiosis.
[ترجمه ترگمان]نیاز به تفکیک عادی در mitosis و meiosis
[ترجمه گوگل]مورد نیاز برای جداسازی طبیعی در میتوز و میوز

13. Subsequently, after meiosis, the callose decayed centripetally and released four immature microspores and this phenomena suggested the types of cytokinesis the mixture of simultaneous and successes.
[ترجمه ترگمان]متعاقبا، بعد از meiosis، the centripetally فاسد شد و چهار microspores نابالغ را آزاد کرد و این پدیده انواع of را در ترکیب همزمان و موفقیت ها ارائه داد
[ترجمه گوگل]بعد از آن، پس از مایوز، زنگ زدگی به طور تصادفی تجزیه شد و چهار میکروسپور نابالغ را آزاد کرد و این پدیده ها نشان داد که انواع سیتوکینز مخلوط همزمان و موفقیت است

14. During the meiosis of microspore mother cells, the amount of starches apparently increased in parenchyma around vascular bundle but there were no starches in tapetal and middle layer cells.
[ترجمه ترگمان]در طول meiosis سلول های مادر microspore، مقدار نشاسته به ظاهر در parenchyma بافت آوندی افزایش یافت اما هیچ starches در سلول های layer و میانی وجود نداشت
[ترجمه گوگل]در طول مایعی از سلول های مادر میکروسپور، مقدار نشاسته ها به نظر می رسد در parenchyma در اطراف بسته نرم افزاری عروقی افزایش یافته است، اما نشاسته در سلول های نوار چرک و متوسط ​​وجود ندارد

15. Doubling of chromosomes improved the meiosis obviously, but tetraploid hybrid was still acarpous which may be related to the nucleo-cytoplasmic incompatibility.
[ترجمه ترگمان]دوبل کردن کروموزوم ها the را به طور بدیهی بهبود بخشید، اما هیبرید tetraploid هنوز acarpous بود که ممکن است مربوط به ناسازگاری پری - سیتوپلاسمی باشد
[ترجمه گوگل]دوبرابر کروموزوم ها، منیزیم را به طور چشمگیری بهبود داد، اما هیبرید تتراپلوئید هنوز هم آزاردهنده بود که ممکن است مربوط به ناسازگاری هسته ای-سیتوپلاسمی باشد

پیشنهاد کاربران

meiosis ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: کاستمان
تعریف: نوعی تقسیم یاخته‏ای که در نتیجۀ آن تعداد فام تن ها نصف می‏شود


کلمات دیگر: