کلمه جو
صفحه اصلی

penetrance


معنی : انفاذ، نفوذ پذیری، قابلیت نفوذ
معانی دیگر : (زادشناسی) تراسهش، نافذ

انگلیسی به فارسی

نفوذ پذیری، نافذ، قابلیت نفوذ، انفاذ


نفوذ، نفوذ پذیری، قابلیت نفوذ، انفاذ


دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] نفوذ ؛ به درجه ای از نظمی گفته می شود که انتظار می رود یک ژن در فنوتیپی تجلی یابد .
[آمار] درجه بروز

مترادف و متضاد

انفاذ (اسم)
execution, penetrance, sending

نفوذ پذیری (اسم)
penetrance, permeance, permeability

قابلیت نفوذ (اسم)
penetrance, permeability


کلمات دیگر: