کلمه جو
صفحه اصلی

parthenogenesis


معنی : تناسل بکری، بکر زایی
معانی دیگر : (زیست شناسی) بکرزایی، ایجاد مولود بوسیله جنس مونک بدون عمل لقاح

انگلیسی به فارسی

ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح، تناسلبکری، بکر زایی


پارتنژنز، تناسل بکری، بکر زایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: parthenogenetic (adj.), parthenogenetically (adv.)
• : تعریف: a process of development of an egg without fertilization, as in some lower animals and plants.

• reproduction by the development of an unfertilized egg

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] بکرزایی ؛ تولید یک فرد از یک تخمک بارور نشده .
[زمین شناسی] دخترزایی. بکرزایی. تولید مثل بدون دخالت جنس نر.

مترادف و متضاد

تناسل بکری (اسم)
parthenogenesis

بکرزایی (اسم)
parthenogenesis, virgin birth

جملات نمونه

1. The nucleotide sequence data of parthenogenesis bacteria will appear in Genbank under the following accession numbers.
[ترجمه ترگمان]داده های دنباله نوکلیوتیدی از باکتری های parthenogenesis زیر مجموعه تنظیمات زیر در Genbank ظاهر خواهند شد
[ترجمه گوگل]داده های توالی نوکلئوتیدی باکتری های بخشی از پاتوژنز در Genbank در زیر شماره های ورودی ظاهر می شود

2. To trigger parthenogenesis, then, Loeb had to simulate fertilisation.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، Loeb برای شبیه سازی parthenogenesis ها مجبور به شبیه سازی fertilisation شد
[ترجمه گوگل]پس از آن لاب به دنبال کشف بخشی از فرسودگی، مجبور شد تا بارورسازی را شبیه سازی کند

3. Parthenogenesis, or something, though neither of us was exactly virginal.
[ترجمه ترگمان]بکر زایی، یا چیزی، هرچند هیچ یک از ما باکره نبود
[ترجمه گوگل]پارتیونوژنز یا چیزی، هرچند که نه از ما دقیقا بیرجند بود

4. This suggests a monophyletic origin for Trichogramma parthenogenesis bacteria.
[ترجمه ترگمان]این یک منشا monophyletic برای باکتری های parthenogenesis parthenogenesis است
[ترجمه گوگل]این امر منشاء منوفایلتیک را برای باکتری های بخشی از ترشحات گرمایی نشان می دهد

5. As Pateman notes, parthenogenesis would seem to be the only possibility.
[ترجمه ترگمان]همانطور که Pateman اشاره می کند، به نظر می رسد که parthenogenesis تنها امکان وجود دارد
[ترجمه گوگل]به گفته Pateman، به نظر می رسد تنها بخشی از گزینش بخشی است

6. Anyway, Loeb found that, with such simulation, parthenogenesis proceeded.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، Loeb کشف کرد که با چنین شبیه سازی، parthenogenesis ادامه دارد
[ترجمه گوگل]به هر حال، Loeb متوجه شد که با چنین شبیه سازی، parthenogenesis ادامه می یابد

7. FIG. 2 A most parsimonious phylogenetic tree of parthenogenesis and cytoplasmic incompatibility microorganisms based on 16S rDNA sequences.
[ترجمه ترگمان]شکل [ ۲ ] most درخت فیلوژنتیک parthenogenesis و میکرو ارگانیسم های ناسازگاری پری دار براساس توالی ۱۶ S rDNA
[ترجمه گوگل]شکل 2 درخت فیلوژنتیکی پارسنژنز بیشتر و ناسازگاری سیتوپلاسمی بر اساس توالی های 16S rDNA

8. In mammals, however, parthenogenesis seems to be a non-starter.
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسد که در پستانداران بدون استارتر باشد
[ترجمه گوگل]با این حال، در پستانداران، به نظر می رسد بخشی از فرسودگی غیر استارتر است

9. Parthenogenesis is rare among vertebrates but by no means unknown.
[ترجمه ترگمان]مهره داران در میان مهره داران کمیاب است، اما به هیچ وجه شناخته نشده است
[ترجمه گوگل]پارتیونوژنز در میان مهره داران نادر است اما به هیچ وجه ناشناخته است

10. Both incompatibility and parthenogenesis microorganisms alter host chromosome behaviour during early mitotic divisions of the egg.
[ترجمه ترگمان]هم ناسازگاری و هم microorganisms parthenogenesis، رفتار کروموزوم میزبان را در طول بخش های اولیه مشخص تخم تغییر می دهند
[ترجمه گوگل]هر دو ناسازگاری و میکروارگانیسم های پاتختنژنز باعث تغییر رفتار کروموزوم میزبان در تقسیمات میکروبی اولیه تخمک می شوند

11. Individual species has a certain ability to parthenogenesis.
[ترجمه ترگمان]گونه های فردی توانایی خاصی برای parthenogenesis دارند
[ترجمه گوگل]گونه های فردی دارای توانایی خاصی برای پارتن ژنز است

12. Parthenogenesis in which the egg is activated by sperm, but without fusion of the egg and sperm nuclei.
[ترجمه ترگمان]بکر زایی که در آن تخم با اسپرم فعال شده است، اما بدون ادغام شدن تخم و روغن وال
[ترجمه گوگل]پارتیونوژنز که در آن تخم مرغ بوسیله اسپرم فعال است، اما بدون همجوشی از هسته تخم مرغ و اسپرم

13. That could explain why parthenogenesis reproduction has emerged in so many species.
[ترجمه ترگمان]این می تواند توضیح دهد که چرا تولید مثل parthenogenesis در بسیاری از گونه ها بوجود آمده است
[ترجمه گوگل]این امر می تواند توضیح دهد که چرا تولید مثل بخشی در بسیاری از گونه ها ظاهر می شود

14. Parthenogenesis is so far known to occur in about 70 reptile species.
[ترجمه ترگمان]Parthenogenesis تا کنون در حدود ۷۰ نوع خزنده رخ داده است
[ترجمه گوگل]در حدود 70 گونه خزنده وجود دارد

15. Meloidogyne javanica, reproducing by mitotic parthenogenesis, is an economically important pathogen of a wide range of crops.
[ترجمه ترگمان]Meloidogyne javanica، که با parthenogenesis غیر مستقیم تولید می شود، یک پاتوژن های اقتصادی از طیف وسیعی از محصولات است
[ترجمه گوگل]Meloidogyne javanica، تولید مثل توسط پاتوژنوز میکروبی، پاتوژن مهم اقتصادی از طیف وسیعی از محصولات است

پیشنهاد کاربران

parthenogenesis ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: بکرزایی
تعریف: تولید نُتاج از یک کامۀ نر و ماده بی‏آنکه لقاحی صورت گیرد


کلمات دیگر: