1. noisettes of veal
گوشت گرد بریده شده ی گوساله
2. I had veal cutlets for supper.
[ترجمه ترگمان]من گوشت گوساله برای شام خوردم
[ترجمه گوگل]کتلت گوشت خوک برای شام خوردن
3. Marinate the veal in white wine for two hours.
[ترجمه سروش نبی پور] گوشت گوساله را برای دو ساعت در شراب سفید مزه دار کنید
[ترجمه ترگمان]گوشت گوساله را دو ساعت تمام کرد
[ترجمه گوگل]گوشت گوساله را در شراب سفید طلایی برای دو ساعت در نظر بگیرید
4. Veal tastes better when you boil it gently.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن را به آرامی boil مزه بهتری می دهد
[ترجمه گوگل]گوشت گاو را بهتر می کند زمانی که آن را به آرامی جوشانید
5. Veal is too delicate for a spicy sauce.
[ترجمه ترگمان]Veal برای یک سس تند خیلی حساس است
[ترجمه گوگل]گوشت بیش از حد ظریف برای سس تند است
6. Veal Jurassienne must be ordered! Warm, relaxed atmosphere.
[ترجمه ترگمان]! Veal Jurassienne \"باید سفارش داده بشه\" فضای گرم و آرام
[ترجمه گوگل]گوشت گوساله Jurassienne باید سفارش داده شود! فضای گرم و آرام
7. Good milk on low-cost forage; veal and reasonable beef; excellent udder.
[ترجمه ترگمان]شیر خوب بر روی علوفه با هزینه کم، گوشت گوساله و گوشت گوساله، پستان بسیار عالی
[ترجمه گوگل]شیر خوب در علوفه کم هزینه؛ گوشت گاو و گوشت گاو مناسب؛ پستان عالی
8. La Rocca Pizzas, pasta, veal and steak all served with cheerful personal attention.
[ترجمه ترگمان]روکا با نام روکا، پاستا، گوشت گوساله و گوشت همگی با توجه شخصی شاد سرو کار داشتند
[ترجمه گوگل]پاستا La Rocca، ماکارونی، گوجه فرنگی و استیک با توجه به شادابی شخصی مورد استفاده قرار می گیرد
9. Dennis cut his veal assiduously into tiny squares and piled them into a pyramid that he then inhaled in a single gulp.
[ترجمه ترگمان]دنیس به طور جدی گوشت گوساله را به صورت مربع های کوچک برید و آن ها را در یک هرم قرار داد که پس از آن به یک جرعه سرکشید
[ترجمه گوگل]دنیس قوچ خود را به طور مرتب به مربعات کوچک بریزد و آنها را به یک هرم تقسیم کند که بعد از آن به تنهایی گله می کند
10. He needs breaded veal cutlets as well.
[ترجمه ترگمان]به گوشت گوساله من هم احتیاج داره
[ترجمه گوگل]او همچنین نیاز به کتلت گوشت حبوبات دارد
11. Veal and mutton too have decreased in per capita consumption during the past five years.
[ترجمه ترگمان]Veal و گوسفند نیز در طول پنج سال گذشته مصرف سرانه را کاهش داده اند
[ترجمه گوگل]طی پنج سال گذشته مصرف گوشت گوسفند و گوسفند در مصرف سرانه کاهش یافته است
12. Return all veal to pan and heat briefly. Serve immediately, spooning sauce over scaloppine.
[ترجمه ترگمان]همه گوشت گوساله را به طور خلاصه به ماهی تابه و گرما بازگردانید این غذا را بلافاصله سرو کنید و سس spooning را روی scaloppine بگذارید
[ترجمه گوگل]همه تسبیح را دوباره بجوشانید و به طور خلاصه حرارت دهید بلافاصله خدمت بکنید، سس قارچ را روی اسکالوپین بگذارید
13. Little veal and calf are graded for retail trade.
[ترجمه ترگمان]گوساله و گوساله کوچک برای تجارت خرده فروشی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]گوساله و گوساله کوچک برای تجارت خرده فروشی طبقه بندی می شوند
14. Return the veal shanks to the pot and add enough of the stock to cover.
[ترجمه ترگمان]ساق پا را به گلدان برمی گرداند و مقدار کافی از آن را برای پوشش دادن به آن اضافه می کند
[ترجمه گوگل]چنگال گوشت گوساله را به گلدان بازگردانید و به اندازه کافی از سهام را برای پوشش اضافه کنید