(هورمونی که در لوزالمعده و زیر نهنج تولید می شود) سوماتوستاتین، تن ایستا
somatostatin
(هورمونی که در لوزالمعده و زیر نهنج تولید می شود) سوماتوستاتین، تن ایستا
انگلیسی به فارسی
(هورمونی که در لوزالمعده و زیر نهنج تولید میشود) سوماتوستاتین، تن ایستا
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a hormone produced in the pancreas and brain, or made synthetically, that inhibits the release of somatotropin and insulin, and is used to treat diabetes.
دیکشنری تخصصی
[علوم دامی] سوماتواستاتین
جملات نمونه
1. Somatostatin, a hormone that inhibits the release of growth hormone, is now well know, but its opposite proved elusive.
[ترجمه ترگمان]هورمون Somatostatin، هورمونی که مانع از انتشار هورمون رشد می شود، در حال حاضر به خوبی شناخته شده است، اما نقطه مقابل آن دست نیافتنی است
[ترجمه گوگل]سموتوستاتین، هورمون ای است که مهار آزاد سازی هورمون رشد، در حال حاضر به خوبی شناخته شده است، اما مخالفت آن ثابت نشده است
[ترجمه گوگل]سموتوستاتین، هورمون ای است که مهار آزاد سازی هورمون رشد، در حال حاضر به خوبی شناخته شده است، اما مخالفت آن ثابت نشده است
2. Antral gastrin and somatostatin cell densities and fasting serum gastrin concentrations were similar in the two groups of patients with Zollinger-Ellison sydrome.
[ترجمه ترگمان]Antral gastrin و دانسیته سلولی somatostatin و غلظت های fasting سرم در دو گروه بیماران مبتلا به Zollinger - الیسون مشابه بودند
[ترجمه گوگل]غلظت gastrin آناتول گاسترین و سموتوستاتین و غلظت گاسترین سرم ناشتا در دو گروه بیمار مبتلا به سولومر زولینگر-الیسون مشابه بود
[ترجمه گوگل]غلظت gastrin آناتول گاسترین و سموتوستاتین و غلظت گاسترین سرم ناشتا در دو گروه بیمار مبتلا به سولومر زولینگر-الیسون مشابه بود
3. Excitatory effects of somatostatin or octreotide on the sphincter of Oddi may impair biliary and pancreatic duct outflow.
[ترجمه ترگمان]اثرات Excitatory somatostatin یا octreotide بر روی sphincter of ممکن است biliary و outflow مجاری تنفسی را خراب کند
[ترجمه گوگل]اثرات هیجان انگیز سواتوواستاتین یا اکترواتید بر روی اسفنکتر Oddi ممکن است منجر به خروج مجاری صفراوی و پانکراس شود
[ترجمه گوگل]اثرات هیجان انگیز سواتوواستاتین یا اکترواتید بر روی اسفنکتر Oddi ممکن است منجر به خروج مجاری صفراوی و پانکراس شود
4. Somatostatin is known to reduce splanchnic blood flow without modifying systemic arterial blood pressure.
[ترجمه ترگمان]Somatostatin به منظور کاهش جریان خون splanchnic بدون تغییر فشار خون شریانی سیستم شناخته می شود
[ترجمه گوگل]سموتوستاتین به منظور کاهش جریان خون اسپلنچنیک بدون تغییر فشار خون سیستولیک می باشد
[ترجمه گوگل]سموتوستاتین به منظور کاهش جریان خون اسپلنچنیک بدون تغییر فشار خون سیستولیک می باشد
5. A somatostatin scan was performed as part of an ongoing research project because the diagnosis sarcoidosis was considered.
[ترجمه ترگمان]اسکن somatostatin به عنوان بخشی از یک پروژه تحقیقاتی در حال انجام انجام شد زیرا تشخیص بیماری در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]اسکن سموتواستاتین به عنوان بخشی از یک پروژه تحقیقاتی در حال انجام بود، زیرا تشخیص سارکوئیدوز در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]اسکن سموتواستاتین به عنوان بخشی از یک پروژه تحقیقاتی در حال انجام بود، زیرا تشخیص سارکوئیدوز در نظر گرفته شد
6. Objective To explore the therapeutic effect of somatostatin and TPN on low - set malignant bowel obstruction.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثر درمانی of و TPN بر روی سطح پایین روده بدخیم است
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات درمانی سموتوستاتین و TPN در انسداد روده کوچک بدخیم
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات درمانی سموتوستاتین و TPN در انسداد روده کوچک بدخیم
7. Cysteamine can deplete tissue somatostatin (SRIF) and induce duodenal ulcers in rats.
[ترجمه ترگمان]cysteamine می توانند بافت استخوان را تخلیه کنند و زخم duodenal را در موش های صحرایی ایجاد کنند
[ترجمه گوگل]سیستئین می تواند سموتوستاتین بافتی (SRIF) را از بین ببرد و باعث ایجاد زخم های دهان و دندان در موش صحرایی شود
[ترجمه گوگل]سیستئین می تواند سموتوستاتین بافتی (SRIF) را از بین ببرد و باعث ایجاد زخم های دهان و دندان در موش صحرایی شود
8. Objective: To compare the effect of Somatostatin and Sengstaken-Blackmore Tube in the treatment of large hemorrhage caused by cirrhosis combined esophageal and fundal varices.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مقایسه اثر Somatostatin و Sengstaken - Blackmore در درمان خونریزی شدید ناشی از cirrhosis ترکیب شده esophageal و fundal varices
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه تاثیر سموتوستاتین و لوله Sengstaken-Blackmore در درمان خونریزی های بزرگ ناشی از واریس های مایع و فیشر مخلوط سیروز
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه تاثیر سموتوستاتین و لوله Sengstaken-Blackmore در درمان خونریزی های بزرگ ناشی از واریس های مایع و فیشر مخلوط سیروز
9. Parenteral nutrition and somatostatin application has better results.
[ترجمه ترگمان]تغذیه parenteral و کاربرد somatostatin نتایج بهتری دارد
[ترجمه گوگل]تغذیه مصرفی و مصرف سواتواستاتین بهتر است
[ترجمه گوگل]تغذیه مصرفی و مصرف سواتواستاتین بهتر است
10. Cysteamine had many biological functions, such as, exhauting somatostatin, modulating metabolism of carbohydrate, protein and fat, anti-oxidation and oxidation and improving immunofunction.
[ترجمه ترگمان]cysteamine دارای کارکرده ای بیولوژیکی زیادی مثل، somatostatin، metabolism modulating، متابولیسم کربو هیدرات ها، پروتیین و چربی، اکسیداسیون - اکسیداسیون و اکسیداسیون و بهبود immunofunction است
[ترجمه گوگل]سیستامین دارای بسیاری از عملکرد های بیولوژیکی مانند اخراج somatostatin، متابولیسم کربوهیدرات، پروتئین و چربی، ضد اکسیداسیون و اکسیداسیون و بهبود عملکرد ایمنی است
[ترجمه گوگل]سیستامین دارای بسیاری از عملکرد های بیولوژیکی مانند اخراج somatostatin، متابولیسم کربوهیدرات، پروتئین و چربی، ضد اکسیداسیون و اکسیداسیون و بهبود عملکرد ایمنی است
11. The somatostatin was used in the treatment of 5 patients with pancreatic fistula and 18 patients with periampullary cancer following pancreaticoduodenal resection.
[ترجمه ترگمان]The در درمان ۵ بیمار با فیستول لوزالمعده و ۱۸ بیمار مبتلا به سرطان periampullary به دنبال pancreaticoduodenal resection مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]سموتوستاتین در درمان 5 بیمار مبتلا به فیستول پانکراس و 18 بیمار مبتلا به سرطان پری آمپولاری بعد از برداشتن پانکراس دیویدننال استفاده شد
[ترجمه گوگل]سموتوستاتین در درمان 5 بیمار مبتلا به فیستول پانکراس و 18 بیمار مبتلا به سرطان پری آمپولاری بعد از برداشتن پانکراس دیویدننال استفاده شد
12. The distribution of somatostatin (SRIF) in substantia gelatinosa of the rat spinal cord was studied by means of immuno-electron microscopy.
[ترجمه ترگمان]توزیع of (SRIF)در substantia gelatinosa از طناب نخاعی، با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]توزیع somatostatin (SRIF) در substantia ژلاتینوزای نخاعی موش صحرایی با استفاده از میکروسکوپ الکترونی با استفاده از میکروسکوپ الکترونی بررسی شد
[ترجمه گوگل]توزیع somatostatin (SRIF) در substantia ژلاتینوزای نخاعی موش صحرایی با استفاده از میکروسکوپ الکترونی با استفاده از میکروسکوپ الکترونی بررسی شد
13. Method The serum levels of gastrin, glucogan and somatostatin were detected by radioimmunoassay.
[ترجمه ترگمان]روش سطح سرم of، glucogan و somatostatin توسط radioimmunoassay شناسایی شدند
[ترجمه گوگل]روش: سطح سرمی گاسترین، گلوکوگان و سموتوستاتین با استفاده از رادیو ایمونوسیک تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]روش: سطح سرمی گاسترین، گلوکوگان و سموتوستاتین با استفاده از رادیو ایمونوسیک تشخیص داده شد
14. Objective: To explore the effects of somatostatin in the treatment of early postoperative inflammatory small bowel obstruction after colectomy .
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثرات of در درمان درده ای اولیه روده کوچک بعد از colectomy
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات سموتوستاتین در درمان انسداد روده کوچک التهابی اولیه پس از عمل بعد از سکته مغزی
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات سموتوستاتین در درمان انسداد روده کوچک التهابی اولیه پس از عمل بعد از سکته مغزی
15. While somatostatin reduced levels of plasma protein, hydroxyproline and fibroblast, and granulation tissue hydroxyproline.
[ترجمه ترگمان]در حالی که somatostatin سطوح پروتیین پلاسما، hydroxyproline و فیبروبلاست، و hydroxyproline بافت granulation را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]در حالی که سواتواستاتین سطح پروتئین پلاسما، هیدروکسی پرولین و فیبروبلاست را کاهش داد و هیدروکسی پرولین بافت دانه را کاهش داد
[ترجمه گوگل]در حالی که سواتواستاتین سطح پروتئین پلاسما، هیدروکسی پرولین و فیبروبلاست را کاهش داد و هیدروکسی پرولین بافت دانه را کاهش داد
کلمات دیگر: