کلمه جو
صفحه اصلی

roan


معنی : تیماج، زرپور، اسب قزل، سرخ تیره، قزل
معانی دیگر : (رنگ) قرمزمایل به قهوه ای، (صحافی و جلد سازی) تیماج سماقی، تیماج فرنگی، سر  تیره

انگلیسی به فارسی

قزل، سرخ تیره، زرپور، اسب قزل، تیماج


روان، زرپور، اسب قزل، تیماج، قزل، سرخ تیره


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: having a dark coat thickly sprinkled with white (used esp. of horses).
اسم ( noun )
(1) تعریف: a roan horse or other animal.

(2) تعریف: a soft, pliant sheepskin leather used for bookbinding.

• having reddish-black hair with small patches of grey or white (about horses)
a roan is a horse that is brown or black with some white hairs mixed in.

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] ابرش ؛ مخلوطی از موهای قرمز و سفید در پوشش بدن گاوهای شورت هورن . در اسب به مخلوطی از موهای تیره(از هز رنگی) و موهای سفید اطلاق می شود .

مترادف و متضاد

تیماج (اسم)
bock, calfskin, goatskin, calf, roan

زرپور (اسم)
roan

اسب قزل (اسم)
roan, strawberry roan

سرخ تیره (صفت)
grizzle, roan

قزل (صفت)
red, roan

جملات نمونه

1. He was sitting his roan horse on this side of the street but down a ways.
[ترجمه ترگمان]اسب قزل خود را روی این دو طرف خیابان نشسته بود
[ترجمه گوگل]او در این سمت خیابان نشسته بود و اسبش را می کشید اما به راهش ادامه داد

2. The roan horse reared once more, pawed at the air, forcing the other men away.
[ترجمه ترگمان]اسب قزل یک بار دیگر سر برداشت و به هوا چنگ زد و مردان دیگر را کنار زد
[ترجمه گوگل]اسب سواری یکبار دیگر پرورش می دهد، در هوا نفوذ می کند و مردان دیگر را می کشد

3. He stepped closer to John Russell's roan horse and I remember the first thing he said.
[ترجمه ترگمان]به اسب قزل راسل نزدیک تر شد و اولین چیزی که گفت را به یاد می اورم
[ترجمه گوگل]او به اسب سوار جان راسل نزدیک تر شد و به یاد اولین چیزی که او گفت

4. The roan plunged into the trees on the far side.
[ترجمه ترگمان]اسب قزل به طرف درخت ها شیرجه رفت
[ترجمه گوگل]رن به درختان در سمت دور افتاد

5. Jump in, there is roan for one more person in the car.
[ترجمه ترگمان]بپر بالا، برای یک نفر دیگر در ماشین قزل هست
[ترجمه گوگل]پرش در، برای یک نفر دیگر در ماشین وجود دارد

6. Ching-Yue Roan: Are designers descended from Dionysus?
[ترجمه ترگمان]چینگ یو وانگ: طراحان از Dionysus پایین آمدند؟
[ترجمه گوگل]چینگ یو روان آیا طراحان از دیونیسس ​​فرود آمده اند؟

7. Roan Fel wore a more elaborate variant of this armor, along with a royal cape.
[ترجمه ترگمان]رون Fel یه جور دیگه از این زره رو پوشیده بود با یه شنل سلطنتی
[ترجمه گوگل]روان فوله یک نوع پیچیده تر از این زره پوش داشت، همراه با یک کلبه سلطنتی

8. He had just bought a roan for a song.
[ترجمه ترگمان]همین الان یه \"رون\" واسه یه آهنگ خریده بود
[ترجمه گوگل]او فقط یک آهنگ برای یک آهنگ خریداری کرده بود

9. Come across the bastard on a roan heading south.
[ترجمه ترگمان]بیا با اون حرومزاده روی \"رون\" بریم سمت جنوب
[ترجمه گوگل]بیا سرتاسر روبروی روبرو شدن به سمت جنوب

10. Our youngest kids Roan and Jordan have English names and because they were born in Liverpool — they are genuine Scousers.
[ترجمه ترگمان]بچه های کوچک تر ما Roan و جردن اسم های انگلیسی دارند و چون در لیورپول متولد شده اند - واقعی هستند
[ترجمه گوگل]جوانترین بچه های ما، روان و اردن، نامهای انگلیسی دارند و به دلیل اینکه در لیورپول متولد شده اند - آنها Scousers واقعی هستند

11. Roan said there's still not a good way to carry significant amounts of hydrogen for long distances.
[ترجمه ترگمان]Roan گفت هنوز راه خوبی برای حمل مقادیر قابل توجه هیدروژن برای فواصل طولانی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]روان گفت که هنوز راه خوبی برای حمل مقدار قابل توجه هیدروژن برای فاصله های طولانی وجود ندارد

12. Older stud books list roan as an Akhal-Teke color, although this line seems to have died out.
[ترجمه ترگمان]هر چند به نظر می رسد که این خط مرده است، کتاب های قدیمی تر stud، به عنوان یک رنگ آخال تکه، در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]فهرست کتاب های قدیمی کاشی کوچک به عنوان رنگ آهالککی رنگ می شود، گرچه این خط به نظر می رسد از بین رفته است

13. During the Sith-Imperial War, Emperor Roan Fel forbade them from participating in the hostilities.
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ Sith، امپراطور Roan Fel آن ها را از شرکت در خصومت ها منع کرد
[ترجمه گوگل]امپراتور روان فل در زمان جنگ سیتی-امپریال، آنها را از شرکت در جنگ ها ممنوع کرد

14. Roan Selection Trust, Ltd.
[ترجمه ترگمان]بنیاد انتخاب Roan، با مسئولیت محدود
[ترجمه گوگل]ران انتخاب اعتماد، آموزشی ویبولیتین

15. A fortnight before Aubrey's arrival, he and Cora-Beth had watched the stallion, Warrior, cover the new roan mare.
[ترجمه ترگمان]دو هفته قبل از ورود Aubrey، او و کو کو، اسب اسب قزل را نگاه کرده بود، و اسب قزل جدید را پوشش داده بود
[ترجمه گوگل]هفت و نیم قبل از ورود اوبری، او و کورا بت ستاره، جنگجو را تماشا کردند، دربرابر مارمولک های جدید دزدیدند


کلمات دیگر: